سالهاست جمعی آسوده خاطر از پاسخگوپی و با تکیه بر سکوت پر معنای شخص رهبر، احساس امنیت را از زنان ایرانی ربوده اند. سالهاست زنان را این دسته از ایرانیان که خود را از هفت دولت آزاد میدانند و یقین دارند، حضرت آقا با آنها همسو و همفکر است، مثل شیر بر ضد حقوق انسانی زنان می غرند، بی آنکه سوای اعتقاد به پشتیبانی رهبری، اساساً یال و کوپال شیرانه ای داشته باشند. هرگاه رهبر میخواست یا بخواهد، آنها مثل شیر بادکنکی، فنا می شوند. افسوس که مقام رهبری در عمل ثابت کردهاند که بداخلاقی برو بچههای عزیزکرده خود را می پسندند. منطقی نیست اگر این عذر بدتر از گناه را بپذیریم که رهبر از برو بچههای خود میترسد و مجبور است سکوت کند. سکوت ایشان در انواع هتاکی نسبت به زنان توسط ائمه جماعت و نمایندگان ولی فقیه و مطبوعات زیر سلطه شان ، و در آخرین فاجعه اسید پاشی به زنان و بسیار اهانتهای دیگر، به خوبی نشان میدهد که زنان کشور را شهروند نمی شناسند و احترام و حقوق انسانی زنان را در خور مراعات نمی دانند. از آن بیش، در دوران ولایت شان، شاهد بر اتخاذ سیاستی نبوده ایم که بر ضرورت ایجاد احساس امنیت برای زنان کشور، تمرکزداشته باشد. هرچه هست ممنوعیت و محدودیت و تبعیض است و شعارهای توخالی زاده بودجه های کلان سازمان تبلیغات اسلامی.
در خبری که چند روز اخیر کام زنان ایرانی را بیش از پیش تلخ کرده، «تهدید به مقابله خویین حزب الله با زنان تماشاچی والیبال» است. در این فراخوان در فضای مجازی، که به شدت گستاخانه است نوشته اند:
منتظر حضور خونین امت حرب الله در ۲۹ خرداد سال ۹۴ مصادف با دوم ماه مبارک رمضان در ورزشگاه ۱۲ هزار نفری آزادی جهت مقابله و رویاروپی با حضور زنان در ورزشکاه و نهی از منکر مسئولین وزارت ورزش هستیم.
امضا «اساتید و طلاب حوزه علمیه ایروانی(ره) و انصار حزب الله»
ما مردم غیور و فرزندان حضرت روح الله (ره) قبل از علنی و مجاز شدن فحشای زنان هرزه در جامعه به ویژه در ورزشگاه ها و بیحرمتی بیشتر به مولایمان، مقام معظم ولایت امام خامنه ای و فتاوی مراجع عظام تقلید با همه ی وجودمان در ۲۹ خرداد به پا می خیزیم و «بند میم» وصیتنامه ی امام بزرگوارمان را عملی می نمائیم.
وعده ی ما ورزشگاه ۱۲ هزار نفری آزادی
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
سابقه این درجه از گستاحی با امضای طلاب مدرسه علمیه ایروانی و همسوپی انصار حزب الله، اردی بهشت سال ۱۳۹۳ را نیز خبرساز کرد. میخواستند تجمعی را در میدان فاطمی تهران در انتقاد به «بدحجابی» برگزار کنند. وزارت کشور برای برگزاری آن مجوز نداده بود و برگزارکنندگان، بدون مجوز در برابر ساختمان وزارت کشور تجمع کردند و برضد کرامت انسانی و حقوق شهروندی آنان شعار دادند و خط و نشان کشیدند.
پوشش خبری این تجمع فاقد مجوز را نشریات نزدیک به سپاه پاسداران و جبهه پایداری به عهده گرفتند. به نظر تحلیلگران، این پوشش خبری گسترده نشانه ای است از «حاشیه امنیت برگزارکنندگان که سپاه پاسداران به صورت غیر رسمی، امنیت آن را به عهده گرفته است.»
اما این رویدادها تازگی ندارد. زنان ایرانی از همان روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ احترام از دست دادند. فقط به مقام مادری شان بها داده شد که آن هم تبلیغاتی بود و مادران ایرانی بسیاری از حقوق مادرانه را که در قوانین اصلاح شده دوران شاه به دست آورده بودند، از کف دادند و پاکباخته شدند. بحران های اقتصادی که ناشی از خبط و خطاهای جمهوری اسلامی بوده است، بسیاری از زنان ایرانی را به دریوزگی وادار کرده. حکومتی که به چند تار موی زنان در حد اقدام علیه امنیت ملی و مانند آن بها می دهد، از اینکه زنان محترم ایرانی زیر بار فقر کمرشان خم شده و در کمرگاه کوچه و خیابان با فرزند یا تنها نشستهاند و گداپی می کنند، ککش نمی گزد. اما مدرسه ایروانی را که تازگیها ناموس پرستی اش گل کرده و غیرتی شده به حال خود گذاشتهاند تا به زنان محترم ایرانی و آنها که با وجود صدور مجور میخواهند مسابقه والیبال ببینند، نسبت «فحشا و هرزگی» بدهند.
آقای خامنه ای،
این بد زبانی ها را مریدان شما از که آموخته اند؟ شما را مولای خود خطاب می کنند. به صراحت یادآور می شوند دست پرورده شما هستند. از دو حال خارج نیست. یا شما به اینکه مولای آنها هستید افتخار میکنید یا این ستایشگران را فقط برای بقای خود مورد حمایت قرار می دهید. در ماهیت فرقی نمی کند. این مریدان فرصت طلب و قدرت طلب که احیانا بر ضعف های شما اشراف دارند و برای جانشینی شما خودشان را مهیا می کنند، به زنان ایرانی نسبت «فحشا و هرزگی» میدهند و شما در بیانات خود در محافل عمومی، آنها را نهیب نمی زنید. مردم اینها را بر و بچههای شما می دانند. به حق هم چنین است. چرا از زنان ایرانی که طعمه قلم و زبان کثیف آنها هستند، اعاده حیثیت نمی کنید؟ چرا از زنان شریف ایرانی که با مجوز ارکان حکومتی شما میخواهند مسابقه ورزشی ببینند بابت قصوری که در تربیت فرزندان خود داشته اید، عذر خواهی نمی کنید. آیا امز به معروف و نهی از منکر را با این سخنان رکیک و کثیف قبول دارید و آن را تأیید میکنید و مر اسلام می دانید؟
سکوت جانکاه را در برابر توهین گسترده و همه جانبه به زنان بشکنید. درست نیست آنقدر مجذوب کلمات فریبنده بر و بچههای خود بشوید که آنها را با سکوت و بودجه های دولتی، در رنج دادن به رنان ایرانی حمایت کنید و از رنجاندن آنها از ترس از دست دادن شان بپرهیزید. استادان مدرسه ایروانی صاحب اختیار آن کشور و پاسدار حرمت زنان ایرانی هستند یا شخص جنابعالی در مقام ولی فقیه؟
اندکی به داوری تاریخ پیرامون نقش انفعالی تان نسبت به هتاکان به زنان ایرانی بیاندیشید. بد جوری اسیر تعارف هاپی شده اید که انواع «ایروانی ها» نثارتان می کنند. مولا باشیدُ، ولی مولای ساکت نباشید. مولا که به سادگی از مریدان بدکاره خود نمی گذرد و رفتار آنها را به سکوت برگزار نمی کند.
جسارتاً جنابعالی را امر به معروف و نهی از منکر می کنم:
«بر و بچههای بیتربیت خودتان را از کوچه و خیابان جمع کنید. اصل هشتم قانون اساسی خودتان را مطالعه بفرماپپد. بنده میتوانم طبق آن اصل حضرتعالی را امر به معروف و نهی از منکر کنم. همه مردم یک چنین اختیاری طبق این اصل دارند.
مولا بمانید. عجالتا بخت یارتان است. اما مولا بودن لوازمی دارد. برای مثال نمی توانید این مریدان را که طوطی شکر شکن حکومت تان شده اند، نوازش کنید و به آنها اجازه بدهید زنان دوستدار تماشای مسابقات ورزشی را فاحشه و هرزه خطاب کنند. مولای خاموش در برابر کج فهمی ها و کج رفتاری های مریدان هم از آن حرفهاست! »
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر