«بارباپاپا» و خانوادهاش را یادتان میآید؟ همان موجود کارتونی صورتی رنگی که شبیه یکی از همین بادکنکهایی بود که پر از آرد میکنند و میشود ساعتها با آن سرگرم شد. خانواده بارباها، یعنی بارباپاپا، بارباماما و همه هفت تا بچه آن ها زیر بتههای گلهای لاله رشد میکردند و یک روز آفتابی از زیر خاک بیرون میآمدند وهر وقت میخواستند یا لازم داشتند، شکل بدن خود را عوض میکردند. این یکی از کارتونهایی بود که روزهای کودکی ما را میساخت و لابد قدرت تخیل مان را قوی میکرد.
«بارباپاپا عوض میشه» برای من و در خانه ما، همان مفهومی را داشت که بعدها «آچار فرانسه» پیدا کرد. این تکیه کلام، به ویژه هر وقت لازم بود یا دلمان میخواست تغییری سریع و باورنکردنی را اعلام کنیم، در خانه و مدرسه استفاده میشد.
همین هفته پیش سالگرد ساخته شدن کارتون بارباها بود و فرصتی دست داد چند قسمت از کارتونها را نگاه کنم و این بار با عینکی جدید آن را ببینم. بارباها و قدرت اعجابانگیزشان در تغییر شکل هنوز هم بعد از ۳۰ سال در ذهنم مانده بود. سالگرد تولد این شخصیتهای کارتونی با دهمین «IDAHOBiT» ، یعنی روز جهانی مبارزه با «ستیز با همجنسگرایی، دوجنسگرایی و ترنسجندرها» همزمان شد.
داستان این روز جهانی در۱۷ می (۲۷ اردیبهشت) و چرایی و چهگونگی برگزاری آن خود مطلب مفصل دیگری است. اما خلاصهاش این است که این جهان امروزی آن چنان با این گروه از انسانها نامهربان است که باید روزی جهانی را برای مبارزه با هراس و ستیز از آن ها گرامی داشت.
هفته گذشته در فضای فارسی زبان و رسانهها بسیار خواندیم و شنیدیم که نباید از تفاوت ترسید،همه انسانها حقوق برابر دارند و باید آزاد باشند گرایش و هویت خود را انتخاب کنند. در این میان اما جای خالی یک نگاه ارتقا یافته«باربایی» به جنس و جنسیت و کلیشههایی که منشا این هراس است - یک بار دیگر- به شدت حس شد.
بارباها هر اندازه عوض شوند، در چهارچوب همان جنسیتی که از اولین لحظه های سربرآوردن از خاک به آن ها داده اند، باقی میمانند. بارباپاپا که مدتی تنها زندگی کرد و بعد با دوستانش روی زمین و ماه دنبال بارباهای دیگر گشت، از وقتی بارباماما جلوی چشمش از زیر خاک بیرون آمد و روی سرش یک تاج گل گذاشت، در تقابل با نقش مادری و زنانگی، مردانگی اش ظاهر و پررنگتر شد. هرچند نقشهای جنسیتی در دنیای عجیب و غریب ولی پرهیجان بارباها تفکیک شدهاند، اما گاهی مرزها شکسته میشوند و یادمان میآید که هرکدام میتوانند به هرشکلی در آیند، فقط باید بخواهند؛ مثلاً وقتی قرار است خانواده از طوفان دریا و کشتی شکسته نجات پیدا کند، اعضای آن جدا از جنسیت خود، تبدیل به اجزای مختلف بدنه کشتی میشوند و همگی سلامت به ساحل بازمیگردند.
اگر از دنیای بارباها به دنیای انسانی خودمان بازگردیم، میبینیم در میان بسیاری از نوشتهها، شنیدهها و دیدهها در حوزه رنگینکمانی، در حضور اکثریت قاطع همجنسگرایان و به حاشیه رانده شدن سایر هویتها، یک نگاه بارها تکرار میشود؛ مردی که همجنسگرا است و میگوید «از اولش هم رفتارهای دخترانه داشتم» و یا زنی که میگوید «من همیشه از دامن پوشیدن متنفر بودم».
این پس زدن نقشهای جنسیتی، نشانه و برهانی است برای دگرجنسگرا نبودن، طبیعتا اینطور بودن و شاید هم انتخاب دیگری نداشتن. درست است که دگرجنسگرایی، محدود کردن جنس و جنسیت به دو تایی زن و مرد و مکمل بودن این دو، با همه آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم پایبندی به جنسیتی که بر اساس ظاهر آلت جنسی در بدو تولد و حتی در سونوگرافیهای پیش از تولد به ما نسبت داده شده، خروج از کلیشهها را سختتر میکند اما آیا تمام افرادی که همجنسگرا نیستند، از کودکی با این جریان غالب در تضاد بودهاند؟ آیا والدین و بزرگسالانی که رشد کودکان را در بستر کنونی میبینند، باید گرایش جنسی و هویت جنسیتی بچه را از علاقه مندیهایش به لباسها و اسباببازیها حدس بزنند؟ هیچ زن «لزبینی» در کودکی دامن نپوشیده و در زندگی خود ظاهری «زنانه» نداشته است؟ همه مردانِ «گی» از کودکی اهل آرایش و بازی با وسایل مادران خود بودهاند؟ جای ترنسها این جا کجا است؟ تکلیف دوجنسگراها و سایر هویتها و گرایشهای جنسی چیست؟ آیا مثلاً لباس پوشیدن و رفتار دوجنسگراها یک روز در میان یا در دورههای مشخصی، بسته به شریک جنسی آن ها تغییر میکند؟ نه، اینطور نیست.
اگر نخواهیم وارد بحث ژنتیکی یا انتخابی بودن گرایش و هویت جنسی و جنسیتی شویم، میتوانیم به آزادی انتخاب انسانها در پوشش و رفتار در چهارچوب آزادیهای فردی و اجتماعی احترام بگذاریم. زنی که موی کوتاه میپسندد، نه لزوماً همجنسگرا است و نه تا پایان عمرش به همان گرایش جنسی کنونی خود پایبند. ارایه چهرهها و رفتارهایی استاندارد برای دوره ها و سن های مختلف در گرایشها و هویتها، ما را در همان دام و چاهی میاندازد که در تلاشیم آن را تغییر دهیم. اگر سعی نکنیم جلوی بازتولید کلیشههای امروزی را در مورد اعضای جامعه رنگینکمانی بگیریم، باید امیدوار باشیم پوشیدن شلوار و علاقه به کارهای فنی و سایر نقشهای کلیشهای مردانه در یک دختر، با وجود این همه ستیز و ترس و طرد، با وجود «تجاوزهای جنسی گروهی اصلاحی» یا ازدواجهای اجباری، جدا از گرایش واقعی، میانبری به خشونتهای ناشی از فوبیا نباشد.
باید امیدوار باشیم علاقه مردی به محصولات آرایشی و بهداشتی یا برداشتن زیر ابروها منتج به از دست رفتن «مردانگی» او نشود.
اگر باور کنیم که همه انسانها یک باربا هستند و میتوانند هر وقت که میخواهند نقشی جز آن چه دیگران به آن عادت دارند بگیرند، دیگر از هم نمیترسیم. همه انسانها حق دارند و میتوانند و طبیعت آن ها ایجاب میکند که تغییر کنند. این تغییر میتواند با هزاران معیار سنجیده شود ولی این قضاوت چیزی از حق انسان برای تغییر کم نمیکند. اگر تغییر گرایشهای سیاسی و اعتقادی را میبینیم و میپذیریم، چرا تغییر گرایشها و هویتها و سیالیت آن ها را نپذیریم؟
دگرجنسگرایی اجباری یکی از قویترین مشتقات مردسالاری و نابرابری جنسیتی است اما القای استانداردهایی برای پذیرفته شدن در خرده جوامع رنگینکمانیها و یا دستهبندی افراد بر اساس ظاهر - مثل «بوچ» و «فم» برای لزبینها - نه تنها مفید نیست که آسیبزننده هم هست. هر فردی میتواند هر پوشش، ظاهر و سبک زندگی را آزادنه انتخاب کند و هیچکس از دیگری «لزبینتر» یا «گیتر» نیست.
«کوییر» بودن و خود را کوییر دانستن یک هویت است و نه تنها یک کلمه با کلاس. دگرجنسگرایی هم میتواند یک انتخاب باشد و هیچ چیز جز معیارهای شخصی برای انتخابهای خودمان نمیتواند گرایش و هویتی را حقیقیتر، بهتر و قشنگتر جلوه دهد؛ آن هم فقط برای خودمان و بس.
«آزاد و برابر»، دو کلمهای هستند که در مطالبات برابریخواهانه از هر جنس و در هر حوزهای تکرار میشوند و اتفاقاً نام کمپین سازمان ملل متحد برای پایان دادن به تبعیض علیه جامعه و افرادی است که در اقلیت جنسی جنسیتی قرار گرفته اند.
اگر میخواهیم به دنیای آزاد و برابر برسیم، باید به آزادی و برابری همه انسانها اعتقاد داشته باشیم و ته ذهن خود، انسانها را بارباهایی ببینیم که میتوانند آزادانه نقش و ظاهر متفاوت از دیروز و فردای خود بگیرند و هیچکس بنا نیست در این مورد به کسی پاسخ گو باشد.
این کشتی شکسته در طوفان هراس و ستیز، تنها با تلاش، همکاری و باورمان به هم به ساحل آرامش میرسد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر