close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

مدیریت بحران یا توطئه علیه تراکتورسازی

۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
شراگیم زند
خواندن در ۷ دقیقه
مدیریت بحران یا توطئه علیه تراکتورسازی
مدیریت بحران یا توطئه علیه تراکتورسازی
  1. کسانی که در جریان دیدار دو تیم تراکتورسازی تبریز و نفت تهران معتقد به تئوری توطئه و یا دستهای پشت پرده هستند مدعی اند که ان روز موبایل ها در ورزشگاه قطع شده و عملا هیچ راه ارتباطی بین استادیوم و خارج از استادیوم وجود نداشته است...بعید هم نیست که اختلالاتی در شبکه ی تلفن همراه در آن زمان و مکان خاص وجود داشته باشد...دهها هزار تلفن موبایل که در استادیوم روشن بوده و محدود بودن آنتن های بی تی اس تلفن همراه، احتمالا باعث شده که تعداد زیادی در ان روز عملا قادر به استفاده از موبایل هایشان نباشند. اما اینکه بخواهیم این اختلال در تلفن های همراه را بخشی از نقشه ای حساب شده برای القای کاذب حس قهرمان شدن به تماشاگران و یا نقشه ای برای عقب کشیدن تیم تراکتور سازی در دقایق آخر بازی بدانیم با عقل جور در نمی آید...چرا که کسانی که استادیوم میروند برای اطلاع از نتیجه ی بازی همزمان عموما از موبایل استفاده نمیکنند و رادیو گزینه ی متداولتری برای پیگیری اخبار در استادیوم هاست.
     
  2. اظهارات منصوریان بلافاصله بعد از بازی به اشکال مختلفی به خبرگزاریها راه پیدا کرد...در یکجا از او نقل شده است که فرد ناشناسی به سمت نیمکت تیم تراکتور رفت و با دست علامت دو دو نشان داد و در جای دیگر آن فرد از قول منصوریان از مسئولان استان خوانده شد و در خبرگزاری دیگری اشاره به نماینده فدراسیون دارد...منصوریان به غیر از همان نقل قول اولیه و نا دقیقی که از او منتشر شد دیگر این اظهارات را تکرار و تائید نکرد...نماینده ی فدراسیون فوتبال که در تبریز حضور داشت با شبکه ی من و تو مصاحبه کرد و گفت شخصا با منصوریان صحبت کرده و وی این اظهارات را تکذیب کرده است...با توجه به همه ی اینها هنوز اتکای بخش اعظمی از معتقدین به تئوری توطئه به همان اظهارات است.(و حتی اگر خود منصوریان هم تکذیب کند بعید این این دوستان دست بردارند)...جالب اینکه منابع مختلف و متعددی پخش شایعه ی تساوی سپاهان در اصفهان در نیمکت تیم  تراکتورسازی و متعاقب آن تسری این شایعه به تماشاگران را به پسر تونی اولیویرا نسبت میدهند و این مساله که به کرات و صراحت تکرار شده اصلا مورد توجه و لااقل کنجکاوی علاقمندان به تئوری دستهای پنهان قرار نگرفته و همچنان این اظهارات مبهم و نا دقیق سرمربی نفت است که به عنوان فکت در این بحث آورده میشود.
     
  3. چند دقیقه بعد از پایان بازی وقتی که تماشاگران تحت تاثیر بازیکنان و نیمکت نشینان تیم تراکتورسازی توی زمین ریخته اند بلندگوی ورزشگاه از تماشاگران میخواهد که زمین را ترک کنند و اجازه بدهند "مراسم" برگزار شود...این سخنی که از بلندگوی ورزشگاه بعد از اتمام بازی و ریختن تماشاگران توی زمین پخش میشود سندی شده است مبنی بر اینکه این پروژه از سوی مسئولان رسمی هدایت میشده است... دقت کنید که گزارشگر تلویزیون هم  وقتی انگشت به دهان مانده بود که چرا تماشاگران و تیم تراکتورسازی دارند شادی میکنند برای اینکه غافله را نبازد و وانمود نکند که کمتر از همشهریان خودش خوشحال است از عنوان ارزشمند نایب قهرمانی و برگزاری جشن نایب قهرمانی سخن گفت...طبیعیست که مسئولان ورزشگاه هم که دیده بودند  ظاهرا بازیکنان تیم و بخشی از تماشاگران دارند دور افتخار میزنند و ظاهرا از نایب قهرمانی خود خوشحال و راضی هستند نخواستند از غافله عقب بمانند و طبیعیست که در ان شرایط از تماشاگران خواسته شود که زمین چمن را ترک کنند تا مراسمی که تیم تراکتور سازی در حال انجامش است به صورت کنترل شده تری برگزار شود. (شاید بعضیها انتظار داشتند که در ان شرایط که ملت مشغول شادی بودند توی بلندگو بگویند بابا پاشین برین خونه هاتون...اخه نایب قهرمانی هم شادی کردن داره؟)
     
  4. در تفسیر وقایع استادیوم تبریز دو تئوری توطئه وجود دارد که یک تئوری از طرف هواداران دو آتشه ی تراکتور سازی تقویت میشود این است که دستهای پنهان با ایجاد شایعه ی تساوی در اصفهان میخواستند تراکتور به بازی دفاعی و حفظ نتیجه فکر کند و قهرمانی از دست برود و تئوری دوم این است که یک اتاق فکری برای مدیریت بحران در تبریز تشکیل شده و حاصل این اتاق فکر این بوده که اگر تراکتورسازی قهرمان نشد بیائیم به تماشاگران حاضر در استادیوم  دروغ بگوئیم که تماشاگران خشمگین نشوند و بشود جو ورزشگاه را کنترل کرد و مردم را بدون دردسر فرستاد به خانه هایشان.
    تئوری توطئه ی اول از همان جنس و منطقی ست که هر باختی را به ناداوری نسبت میدهد و هر صحنه ی مشکوکی را در محوطه جریمه حریف پنالتی صد در صد و همان صحنه را در محوطه جریمه خودی تنه فنی و زدن توپ از جلوی پای مهاجم حریف ارزیابی میکند... یعنی با معتقدان تئوری توطئه ی اول زیاد نمیشود بحث کرد و ایرادات آن تئوری را به رویشان آورد که مثلا خب چرا از دقیقه 94 این شایعه ناگهان منتقل شد و یا لااقل اثر آن بر روی بازی احساس شد...؟ پخش کنندگان شایعه اصلا چرا باید روی خوش باوری مسئولین تیم بزرگی مثل تراکتورسازی حساب کرده و چنین نقشه ای را طرح ریزی میکردند؟ این تیم هیچ منبع موثقی در اصفهان نداشت که خبرهای بازی را منتقل کند و باید یک شایعه بر روی بازی به این مهمی تاثیر بگذارد؟ به فرض قطع بودن شبکه های مخابراتی هیچکس در ان تیم از رادیو استفاده نمیکرده؟
    فقط فرض کنید اتاق فکری در تبریز تشکیل شده باشد که این اتاق فکر خواهان این بوده که تیم تراکتور سازی قهرمان نشود و این جماعت ضد ترک انقدر در خود تبریز نفوذ داشته باشند که در یک اقدام هماهنگ در چند دقیقه ی پایانی بازی اقدام به قطع همزمان شبکه های مخابراتی و رادیو تلویزیونی تبریز کنند...یعنی عملا دهها نفر به طور مستقیم و غیر مستقیم  در خود تبریز! مجری و یا تدارکاتچی این نقشه بوده اند...و بعد جالب این است که این نقشه که در حد یک پروژه ی امنیتی بزرگ و پیچیده است تنها نقطه ی اتکایش این بوده که آن سو سپاهان اصفهان بازی را ببرد و این سو تراکتور گل مساوی را بخورد و البته اینکه خبری که به صورت شایعه به نیمکت تیم تراکتور سازی رسانده میشود بتواند سرمربی تراکتور سازی را گول بزند  و باعث شود سرمربی در دقایق اضافی بازی تیمش را بر اساس همان شایعه عقب بکشد و عنوان قهرمانی را از دست بدهد! (یعنی پروژه ای پیچیده و بزرگ طرح ریزی میشود که اتکایش بر سه امریست که در نگاه اول چندان محتمل به نظر نمیرسد!)

    دسته ی دوم اما که به تئوری مدیریت بحران باور دارند را باید به این نکته توجه داد که واقعا چطور میشد با چنین راهکاری بحران را مدیریت کرد؟ فرض کنیم میخواستند به تماشاگران بقبولانند که تیمشان اول شده تا مردم خشمگین و ناراحت نشوند...تا یک دقیقه ی اول این نقشه قاعدتا درست پیش میرفت...اما دقیقه ی دوم چه؟ نیم ساعت بعد چه؟ بالاخره اگر قرار بود تیم تراکتور سازی قهرمان اعلام شود که بعد از اینکه خوب دور افتخار زدند نوبت به مراسم اهدای جام و عکس گرفتن و اینها میرسید و باید مسئولین و دست اندرکاران وارد صحنه میشدند...اینطور نبوده که بگویند خب تراکتور سازی قهرمان شد و مردم هم بلند شوند خوشحال و خندان بروند خانه و بحران ایجاد نشود...! اصلا گیرم که میرفتند...فردای آن روز کذایی تبریزیها نمی ریختند توی خیابان دودمان برگزار کنندگان چنین نمایش مضحکی را به باد بدهند؟ این بحران آفرینی ست یا مدیریت بحران است؟ راستی چه شد که نقشه ی حساب شده فقط در حد یک دقیقه پیگیری شد؟ چه شد که درست یک دقیقه بعد از تمام شدن بازی جشن قهرمانی متوقف شد؟ نقشه شکست خورد؟ یکهو به دلایل نامعلومی موبایل ها وصل شد؟ چرا وصل شد؟ چی شد؟

میدانم که برای این یک دقیقه شادی عجیب تبریزیها پس از پایان بازی هرکس دوست دارد سناریوی مورد علاقه ی خودش را بپذیرد و به کرسی بنشاند و این وسط تنها چیزی که اهمیت ندارد واقعیتی ست که اتفاق افتاده...شاید این قضیه ابعاد دیگری هم داشته باشد که قطعا به مرور مشخص خواهد شد...اما اینکه هر شایعه ای را به صرف آنکه در خدمت اهداف و سلایق و منافع ماست بپذیریم و در بوق کنیم شیوه ایست که حتی اگر در کوتاه مدت کارمان را راه بیندازد و یا تسکین دردمان باشد، در دراز مدت خود تبدیل به درد بی درمان خواهد شد.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

فرهنگ

مصائب یک دختر همجنسگرای ایرانی در سوئد

۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
نرگس توسلیان
خواندن در ۵ دقیقه
مصائب یک دختر همجنسگرای ایرانی در سوئد