کمپین گروهی از سینماگران نامدار ایران برای زنان بیخانمان و کارتنخواب با نمایش فیلمی از ناصر تقوایی آغاز شد و سپس دامنهاش به تدریج گسترش پیدا کرد. «سین هشتم: سرپناه» با حراج گذاشتن جوایز سینمایی هنرمندان در پی ساختن خانهای برای زنان کارتنخواب در تهران است.
خانهای روی آب، خانهای روی زمین
شامگاه جمعه ۱۵ اسفند ماه در تالار «ایوان شمس» فیلم «کاغذ بیخط» ساخته ناصر تقوایی به نمایش درآمد. رخشان بنیاعتماد پس از نمایش این فیلم اعلام کرد که قصد دارد جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره آسیا پاسیفیک را که به او تعلق گرفته بود به حراج بگذارد و درآمد آن را برای ساختن سرپناهی برای زنان کارتنخواب تهران به مؤسسه «طلوع بینشانها» اهدا کند.
به زودی رضا کیانیان هم با انتشار بیانیهای در روزنامه شرق به این حرکت اجتماعی پیوست و اعلام کرد که جایزهای را که از جشنواره فیلم فجر برای فیلم «خانهای روی آب» گرفته، به زنان کارتنخواب اهدا میکند.
فاطمه معتمد آریا هم به خبرگزاری کار اطلاع داد که جایزهاش برای فیلم «گیلانه» را به حراج میگذارد. او به وظیفه دولت و مردم برای کمک به انسانهای نیازمند اشاره کرد و نوشت: «ساختن سرپناه برای بیخانمانها باید با همبستگی دوجانبه مردم و مسئولان و عزمشان برای به وجود آوردن یک اتفاق اجتماعی شکل بگیرد.»
پرویز پرستویی و بهمن فرمانآرا نیز به این حرکت پیوستهاند. فرمانآرا در بیانیهاش به تبعیضهای اجتماعی و فاصله روزافزون بین فقیر و غنی در ایران اشاره کرده است: «وقتی سرپناهی نداری، سرما و گرما فرقی نمیکند چون پناهی نداری. امروز اگر به اجتماعی که در آن زندگی میکنیم نگاهی بیندازیم، میبینیم که فاصلهها بین طبقات بیشتر از پیش شده و افرادی که تعدادشان کم هم نیست، کلاً از قافله عقب ماندهاند و در گوشه و کنار شهر ما بیپناه ماندهاند.»
مهناز افشار و بهرام رادان، حسین پاکدل و عاطفه رضوی از دیگر هنرمندانیاند که به این حرکت اجتماعی پیوستهاند. کاری که رخشان بنیاعتماد آغاز کرد، فقط به هنرمندان سینما محدود نمی شود: از هنرمندان تجسمی و موسیقیدانان و نویسندگان نیز دعوت شده که به این حرکت بپیوندند.
قرار است جوایز هنرمندان کمپین «سین هشتم: سرپناه» در بهار سال آینده به حراج گذاشته شود. اما این پرسش پیش میآید که تا چه حد چنین خیزشهای شهروندی و مردمنهاد میتواند وظیفهای را که دولت از عهده انجام دادن آن برنیامده، به عهده بگیرد؟
پنج هزار «زرینکلاه» سرگردان در تهران
بیخانمانی یک بحران اجتماعیست که معمولاً در شخصیت فرد و در خانواده ریشه دارد. مانند هر بحرانی که به خانواده ربط داشته باشد، درباره بیخانمانی زنان و مردان ایرانی هم آمار قابل اتکایی در دست نیست.
رضا جاگیری، معاون سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران گفته است: «درباره اینکه تعداد دقیق بیخانمانهای پایتخت چقدر است آمار دقیقی نمیتوان داد، چون این اعداد و ارقام متغیر است و در فصول مختلف، در شهری همچون تهران شناور است.»
گفته میشود که دستکم ۱۵ هزار کارتنخواب در تهران زندگی میکنند که از آن میان پنج هزار نفرشان را زنان تشکیل میدهند. شهرداری تهران اعلام کرده که فقط ۱۶۰۰ بیخانمان در تهران سکونت دارند و ادعا میکند که ۷۰ تا ۷۵ درصد این اشخاص معتادند. در ایران، معمولاً وقتی مسئولان از اعتیاد سخن میگویند، بحران اجتماعی را به فرد معطوف میکنند: اگر معتاد نمیشدی، این بلا هم به سرت نمیآمد.
شهرداری تهران دو مرکز برای کمکرسانی به بیخانمانها به وجود آورده است: مرکز اسلامشهر و مرکز لویزان. زنان بیخانمان را معمولاً به مرکز لویزان منتقل میکنند. خبرگزاری فارس میگوید ۶۰ درصد زنان بیخانمان از شهرستان به تهران آمدهاند. میگویند آنها را در گروههای «متکدی» یعنی گدا، «در راهمانده»، «بیخانمان» و «کارتنخواب» طبقهبندی کردهاند. طبعاً تفاوتی بین این گروههای برساخته دیوانسالاری اداری وجود ندارد.
معلوم نیست که زنان شهرستانی چگونه آواره و بی پول شدهاند و دراه ماندهاند و کار آنها به گدایی و کارتنخوابی کشیده است. آیا آنها قربانیان خشونت خانگی هستند؟ آیا از افسردگی رنج میبرند و به این دلیل ممکن است به اعتیاد روی آورده باشند؟ آیا آنها قربانیان تجاوز جنسی از سوی پدر، برادر یا همسر بدرفتار و خشن هستند؟ آیا آنها را مانند زرینکلاه در داستان «زنی که مردش را گم کرد» صادق هدایت، از خانه بیرون راندهاند؟ در راه چه اتفاقاتی برای آنها افتاده است؟ خشونت و آزار دیدهاند؟ ساختار شخصیتی آنها چگونه است و چه راهکارهایی برای بحرانهای شخصی در نظر میگیرند؟ اگر این راهکارها معیوب است، آیا میتوان در اصلاح آنها از طریق مشاوره روانی کوشید؟ مسئولان هیچگونه اطلاعی درباره مردان و زنان بیسرپناه به دست ندادهاند.
شهرداری تهران در مرکز اسلامشهر ۴۰۰ مرد کارتنخواب را اسکان داده و در مرکز لویزان هم ۲۵۰ زن کارتنخواب سکونت دارند. نام این دو مرکز هم بسیار «شیک» است: «سامانسرا».
به این ترتیب اگر تصور کنیم که دستکم ۱۵ هزار کارتنخواب در تهران زندگی میکنند، شهرداری تهران موفق شده است که فقط ۶۵۰ نفر از آنها را در دو «سامانسرا» اسکان دهد. بقیه در حاشیه شهر در پی لقمه نانی و سرپناهی سرگرداناند.
رضا کیانیان در بیانیهای که در روزنامه شرق منتشر شده مینویسد: «بیخانمانی یکی از معضلات شهرهای بزرگ در سراسر جهان است که البته ما بعد از کشورهای دیگر دچار آن شدیم، اما از همین امروز میتوانیم جلویش را بگیریم.»
در یک شهر نسبتاً کوچک در غرب آلمان با ۹۰ هزار نفر جمعیت سه گرمخانه، دو کافه، یک صومعه و چندین مرکز امدادرسانی که با پلیس در تماس مستقیم قرار دارند، برای یاریرسانی به بیخانمانانی که شمار آنها از ۵۰۰ نفر تجاوز نمیکند وجود دارد. در پیشگاه قانون هم تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد، اما به دلیل آسیبپذیری زنان و خطر تجاوزات جنسی، آنها طبعاً در اولویت اسکاندهی و مددکاری اجتماعی قرار دارند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر