مهران توسلی، تهران؛ شهروند خبرنگار
اگر براساس آگهیهای تبلیغاتی صداو سیما، روزنامهها و در و دیوار شهر بخواهیم در جستجوی رتبههای اول پررونقترین و پولسازترین کسب و کارها در ایران باشیم، حاصل کار به احتمال بسیار اینگونه میشود: بانکها و موسسات مالی، تولید پفک و چیپس و آموزشگاههای کمک درسی. حضور دو مورد اول در این فهرست چندان غیرعادی نیست، اما در رابطه با مورد سوم قضیه کمی فرق میکند.
تبلیغات موسسات آموزشی و کمک درسی حدود بیست سال است که یک پای ثابت و اصلی آگهیهای بازرگانی تلویزیون و دیگر رسانههاست. موسسات زیادی در این زمینه در خلال این سالها رشد و توسعه پیدا کرده و از آموزشگاههایی بسیار کوچک به غولهای بزرگ اقتصادی در کشور تبدیل شده اند.
مشهورترین نمونه از این دست موسسه ای است به نام کانون فرهنگی آموزش که با نام خانوادگی موسسش «قلم چی» بیشتر شناخته می شود. طبق گفته کاظم قلم چی مالک این بنگاه بزرگ آموزشی اقتصادی، موسسه او در سال ۱۳۷۰ تاسیس شد و در سال ۱۳۷۲ اولین دوره آزمونهای منظم خود را در زیرزمین دبستانی در منطقه پاسداران تهران برگزار کرد که تعداد کل شرکتکنندگانش در آن روز حدود ۱۰۰ نفر بود.
با این حال این موسسه در این سالها آنقدر پیشرفت کرده و بزرگ شده که مالک بیشتر از 400 مرکز در کل کشور است و در این سالها دهها میلیونها دانش آموز با خریدن و خواندن کتابهای کمک درسیاش دوران مدرسه خود را گذراندهاند. طبق گفته موسس این آموزشگاه فقط در سال 1390 یک هزار و 362 عنوان کتاب در تیراژ کلی 5 میلیون و 229 هزار و 500 عدد توسط کانون فرهنگی آموزش به چاپ رسید.
پس از موفقیت چشمگیر کاظم قلم چی موسسات ریز و درشت دیگری مانند قارچ در گوشه و کنار کشور و به خصوص پایتخت سر برآورده و شروع به فعالیت کرد و یا دامنه فعالیت خود را افزایش دادند. کار به جایی رسیده است که چندی پیش اسفندیار چهاربند مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران در یک نشست خبری اعلام کرد:«هم اکنون در شهر تهران 845 آموزشگاه آزاد مجوزدار و 950 آموزشگاه آزاد غیرمجاز در زمینه آموزش زبانهای خارجی و کمک درسی مشغول به فعالیت هستند.»
با وجود پرسشی که مطرح می شود این است که چرا به چنین موسساتی – به خصوص موسسات غیر مجاز - به صورت قانونی برخورد نمی شود؟ مدیرکل آموزش و پرورش تهران در پاسخ به این سوال چنینی توضیح دارد:« اگر یکی از کارشناسان ما به صورت مستمر پرونده موسسهای را پیگیری کند، فرآیند پلمپ یک موسسه غیرمجاز حدود 7 ماه طول میکشد این در حالیست که که یک فرد تنها ظرف مدت 24 ساعت میتواند یک شرکت ثبت کند. مشکل ما در ثبت شرکتهاست. هیچ ثبت شرکتی مجوز تاسیس آموزشگاهها نیست. اما متاسفانه زمانی که این آموزشگاهها را پلمپ میکنیم اندکی بعد، اقدام به ثبت یک شرکت کرده و مجددا فعالیت خود را از سر میگیرند. »
کنار هم گذاشتن قطعات این پازل نه چندان سخت، یعنی گردش مالی و سود بسیار زیاد این کسب و کار، بعلاوه آسان بودن ثبت شرکت و همینطور زمان بر و مشکل بودن فرآیند تعطیلی آنها، به وضوح دلایل افزایش چشمگیر این موسسات را اثبات می کند.
علاوه بر این طبق گفته این مقام مسئول، گردش مالی این موسسات آموزشی به 5 هزار میلیارد ریال در سال می رسد. وی در این باره گفته است:« برآورد ما در تهران این است که یک میلیون نفر ساعت در سال از این آموزشها استفاده میکنند و گردش مالی این تعداد که شامل کلاسهای آزاد و فوقبرنامههای مدارس دولتی و غیر دولتی است چیزی حدود 300 میلیارد تومان است که با احتساب گردش مالی موسسات آموزشی غیر مجاز این عدد به 500 میلیارد تومان میرسد.»
این مبلغ با احتساب نرخ کنونی دلار در بازار آزاد ایران به حدود 150 میلیون دلار در سال می رسد.
در سال 1383 یعنی ده سال پیش، مركز افكار سنجي دانشجويان ايران(ايسپا) بر اساس تحقیقی که در زمینه کسب و کار همین موسسات آموزشی انجام داد اعلام کرده بود:« با احتساب نرخ 800تومانی دلار، آموزشگا ه هاي كنكور در ايران ساليانه بالغ بر 284ميليون دلار چرخش مالي دارند.»
هم مبلغ محاسبه شده توسط این مرکز در سال 1383 و هم مبلغ اعلام شده توسط مدیرکل آموزش و پرورش تهران در سال 1393 تنها بر پایه محاسبه ساعت حضور و تعداد متقاضیان شرکت کننده در کلاسهای این موسسات و شهریه پرداختی آن بوده است. به اين مبلغ بايد كل مبادله پولي ناشي از خريد و فروش كتابها و جزوه هاي كمك آموزشي و كلاس هاي خصوصي كه آماري از آن در دست نيست را نیز اضافه کرد.
با این حساب می توان گفت گردش مالی سالانه این موسسات بسیار فراتر از نرخ اعلام شده است.
برای رسیدن به عدد دقیقتری در این زمینه می توان به نتایج بررسیهای کمیسیون آموزش مجلس استناد کرد که در آن گفته شده:« گردش مالی مؤسسات آمادگی کنکور در سال به رقمی حدود 7هزار میلیارد تومان میرسد. این در حالی که کل گردش مالی وزارت آموزش و پرورش با 12میلیون دانشآموز و یک میلیون معلم چیزی در حدود 11هزار میلیارد تومان است.»
در همین رابطه قاسم جعفری، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس چندی پیش در گفتگویی با روزنامه ایران اعلام کرد:«رشد جمعیت متقاضی ورود به دانشگاه بویژه در متولدان دهه 60 و فضای محدود دانشگاهها جوانان را با سدی به نام کنکور مواجه کرد که همین امر باعث احساس نیاز کاذبی شد که برای ورود به دانشگاه باید در آموزشگاههای علمی خارج از مدارس شرکت کرد تا سد کنکور را شکست. از سویی مؤسسات آمادگی کنکور هم با تبلیغات رنگارنگ و اغواکننده بر این فضای احساسی دامن زدند و نتیجه کار همین شد که میبینیم.»
در همین حال اما همه تحصیل کردگان در مدارس ایران در طول حدود بیست سال گذشته به یاد می آورند که همیشه بحث حذف کنکور از موضوعات داغ خبری، سیاسی و فرهنگی ایران بوده است. با این وجود اما تاکنون اقدام خاصی در این زمینه صورت نگرفته است.
برخی کارشناسان مسائل آموزشی بر این باورند که مافیای قدرتمند شده همین موسسات آموزشی که از سدی به نام کنکور سالانه میلیاردها تومان درآمد کسب می کنند با ابزار پیدا و پنهانی که در دست دارند مانع از حذف این آزمون پولساز می شوند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر