شعر سامی ۱۲ ساله برای مادرش سوسن تبیانیان زندانی که به مدت ۱ سال به دلیل دفاع از مذهب و عقیده ی خود به زندان محکوم شده است
کجايي اي مادر که غم تو ز غم من است
کجايي اي مادر که شادي تو ز شادي من است
کجايي اي مادر که با آمدنت دنيا را از گل پر مي کنم
کجايي اي مادر که با آمدنت دنيا را راضي مي کنم
کجايي اي مادر که شب ها در فکر تو ام
از غم تو شب ها ناله مي کنم
کجايي اي مادر که براي آمدنت لحظه شماري مي کنم
کجايي اي مادر که من دارم دق مي کنم
کجايي اي مادر که افسوس آغوش تو در دلم مانده است
در دل من چيزهاي زيادي مانده است
چيزهايي که دوستشان داشتم اما از من گرفته اند
اما من سکوت نمي کنم و آرام نمي مانم
کجايي اي مادر که بايد يک سال از تو محروم شوم
کجايي اي مادر که دلم براي مهرباني هايت تنگ شده است
همه ي جهان پر از فشنگ شده است
اما من مي دانم که براي نابودي اين فشنگ ها رفته اي
براي صلح و دوستي رفته اي
بي گناهي تو حقيقت دارد
بي رحم بودن آنها همچنين حقيقت دارد
آخر مگر مي شود که کودکي را از مادرش جدا کنند
مادر بي گناهش را در بند و زندان کنند
کجايي اي مادر که دلم برايت تنگ شده است
غم من حالا آهنگ شده است
کجايي اي مادر کجايي اي مادر
مادر تو را هر جا که باشي دوستت دارم
مادر دوستت دارم
از طرف سامي به مادر مهربانم
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر