سيمين گلی
نتایج تحقیقات اخیر در ایران نشان میدهد آمار سرطانهای دستگاه گوارش به شدت رو به رشد است. پزشکان هشدار میدهند عواملی مثل زندگی کم تحرک و چاقی مفرط، رژیم غذایی پرچرب و پر کالری، مصرف بیش از حد گوشت قرمز و فراوردههای آن، استفاده زیاد از فست فودها، استفاده از مشروبات الکلی و دخانیات، سطح بالای نیترات آب آشامیدنی، استفاده گسترده از سموم آفتکش و کودهای شیمیایی نیتراته در کشاورزی از جمله عوامل سرطانزا هستند و توصیه میکنند مردم برای حفظ سلامتی، عادات غذایی و سبک زندگی خود را اصلاح کنند.
فهرست عوامل سرطانزا هر سال طویلتر میشود، و دیدن برخی موارد مثل خاک اره در این فهرست هیچ تعجبی ندارد. اما گاهی در سایتهای خبری ایران گزارشهایی منتشر میشود که محتوایشان حیرتآور است، از جمله این گزارش که اخیرا در سایت تابناک و چند سایت خبری دیگر منتشر شده است. گزارش با یک مقدمه تکان دهنده شروع میشود:
"آنها نانمان را آجر نمیکنند، سمیاش میکنند تا آرام آرام با مرگی دردناک مثل ابتلا به سرطان بمیریم. جوش شیرین اضافه کردن به خمیرنان، دیگر تخلف آماتورهاست که وزارت بهداشت آسان تشخیصش میدهد اما کجروهای حرفهای، سمی به نان اضافه میکنند که هیچ کارشناسی به سرعت نمیتواند تشخیصش بدهد؛ سمی که بین خودشان اسمش را گذاشتهاند "جوهر قند" و شیمیدانها به آن میگویند "سدیم دیتیونیت"".
در ادامه، از قول یک استاد دانشگاه و "متخصص سیاستهای غذا و تغذیه" میخوانیم: "سدیم دیتیونیت، با از بین بردن پرزهای داخل روده مانع جذب مواد غذایی مفید در بدن میشود. برخی پژوهشها ثابت کرده است تنظیم انسولین را در بدن به هم میزند و باعث دیابت زودرس میشود و از همه مهمتر این که مانع عملکرد آنتیاکسیدانها میشود. آنتیاکسیدانها مواد غذایی مفیدی هستند که فعالیت رادیکالهای آزاد به عنوان عناصر سرطانزا را در بدن خنثی میکنند و بنابراین در نبودشان، بدن در برابر عوامل سرطانزا بیدفاع میشود که همه اینها یعنی سدیم دیتیونیت احتمال ابتلا به سرطان بویژه سرطانهای دستگاه گوارش را به شدت بالا میبرد".
سابقه ثبت شده استفاده از جوهر قند یا بلانکیت در نانوایی به سال 1385 برمیگردد و علت افزودن آن به خمیر نان کیفیت پائین آرد در اثر آفتزدگی گندم ذکر شده است. این ماده در سفید کردن قند و آب نبات هم کاربرد دارد و موسسه استاندارد ایران مقدار مجاز بلانکیت در قند و شکر را تعیین کرده است. آیا ممکن است حداقل 9 سال، هر روز مادهای در این حد خطرناک را همراه با نان یا قند و شکر خورده باشیم و هنوز سالم باشیم؟ یا اینکه پرزهای رودهمان از بین رفته، به دیابت زودرس و یکی از سرطانهای دستگاه گوارش هم مبتلا شدهایم و خبر نداریم؟
پرزهای روده محل جذب مواد غذایی هضم شده هستند. این پرزها در سطح خود یک پوشش مخاطی محافظ دارند که اجازه نمیدهد پرز به سادگی در معرض مواد خارجی آسیبرسان (مثل باکتریها) قرار گیرد مگر اینکه یک واکنش خود ایمنی یا بیماری مادرزادی مثل سلیاک در کار باشد که به تخریب ساختار پرز منجر شود. از طرف دیگر هر عاملی که به شکلی بتواند پرزهای روده را از بین ببرد، بر خلاف نظر استاد تغذیه که اعلام کردهاند مانع جذب مواد غذایی "مفید" در بدن میشود، باعث سوء جذب کلیه مواد غذایی - اعم از مفید و غیرمفید - اسهال و کاهش چشمگیر وزن خواهد شد. گذشته از اینکه بلانکیت و ترکیبات گوگردی حاصل از آن اصولا در بین عوامل تخریب کننده پرزهای روده جایگاهی ندارند، همین که بیش از نیمی از جمعیت ایران اضافه وزن دارند نشان میدهد پرزهای روده ایرانیان در نهایت صحت و سلامت به کار جذب مواد غذایی مشغولند.
مورد دیابت اما کاملا متفاوت است و با توجه به روند رو به افزایش بروز دیابت در ایران، شاید بین مصرف نان و دیابت رابطهای جدی وجود داشته باشد. در واقع مهمترین عامل تنظیم انسولین در بدن غلظت قند یا همان گلوکز خون است، تاکنون بین بلانکیت یا ترکیبات حاصل از آن و غلظت گلوکز خون هیچ ارتباطی یافت نشده است و دیابت زودرس بیشتر ممکن است ناشی از مصرف بیش از حد نان و سایر مواد قندی باشد نه به علت وجود بلانکیت در نان.
و اما مهمترین بخش نظر استاد تغذیه مبنی بر اینکه "بلانکیت مانع اثر آنتی اکسیدانها شده و به این ترتیب احتمال بروز سرطانهای دستگاه گوارش را به شدت بالا می برد" نیز خالی از اشکال نیست. مواد آنتیاکسیدان تنها منشا تغذیهای ندارند، جانوران در بدن خود سیستمهای آنتیاکسیدان داخلی دارند که با کارآیی بالا رادیکالهای آزاد را غیرفعال میکنند. در کبد آنزیمهای غیرفعال کننده ترکیبات گوگردی حاصل از بلانکیت به خوبی عمل میکنند و بدن برای غیرفعال کردن این ترکیبات به آنتیاکسیدانهای تغذیهای وابسته نیست. جالب اینجاست که ممکن است به زودی دیدگاه مفید بودن آنتیاکسیدانهای تغذیهای در مقابله با سرطان دستخوش تغییر شود. اخیرا اطلاعاتی منتشر شده که نشان میدهد مصرف زیاد آنتی اکسیدانها برای مبارزه با سرطان لزوما مفید نیست و حتی در بعضی سرطانها مثل سرطان ریه ممکن است وضعیت را بدتر کند.
و بالاخره اینکه هر چند در مطالعات آزمایشگاهی عوارض نامطلوبی برای یونهای سولفیت و تیوسولفات گزارش شده است ولی تاکنون اثر سرطانزایی این یونها به اثبات نرسیده است. بد نیست در یک گزارش معتبر علمی ماهیت شیمیایی بلانکیت و آثار آن در بدن حیوانات آزمایشگاهی را مرور کنیم:
- بلانکیت در محیط داخلی بدن پایدار نیست و در تماس با آب به یونهای سولفیت هیدروژن، سولفیت و سولفات هیدروژن اکسید میشود و در شرایط بیهوازی مثل آنچه در بخش تحتانی لوله گوارش وجود دارد سولفیت هیدروژن و تیوسولفات ایجاد میکند. سولفیت هیدروژن در روده جذب میشود و بخش عمده آن به شکل یون سولفات با ادرار دفع میشود.
- برای ایجاد عوارض شدید گوارشی مثل اسهال و گاستریت در موشهای آزمایشگاهی باید به ازای هر 100 گرم وزن بدن 25/0 گرم از این ماده به موش خورانده شود، این مقدار معادل مصرف روزانه 150 گرم بلانکیت برای یک انسان 60 کیلویی است.
- تماس مستقیم با بلانکیت در انسان باعث تحریک چشم، تحریک مجاری تنفسی و تحریک ملایم پوست می شود و ممکن است در شرایط خاص به آسم منجر شود.
- در مطالعات سم شناسی به دلیل ناپایداری بلانکیت عوارض ناشی از یونهای سولفیت، هیدروژن سولفیت،سولفات و تیوسولفات بررسی شده است. اثر سمی این یونها در بدن حیوانات آزمایشگاهی اندک بوده است و تنها جذب ویتامین B1 را کاهش دادهاند.
- هیچگونه اطلاعات آزمایشگاهی دال بر سرطانزا بودن بلانکیت وجود ندارد و محصولات تجزیه این ماده شامل دی اکسید گوگرد، سولفیتها، و متا بی سولفیتها در طبقه بندی عوامل سرطانزا برای انسان قرار نمیگیرند.
شاید بهتر باشد در خبرگزاریها و سایتهای خبری ایران از کارشناسانی کمک گرفته شود که بتوانند قبل از انتشار خبرهایی از این دست، با تحقیق مختصری از صحت و سقم آن مطمئن شوند و مطالبی تا این حد غیرواقعی را از قول استادان دانشگاه منتشر نکنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر