بعد از گذشت ۴۳ سال از تاسیس سازمان محیطزیست، عیسی کلانتری وزیر سابق کشاورزی و نماینده حسن روحانی در ستاد احیای دریاچه ارومیه در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت که دستگاه محیطزیست کشور طی سالهای اخیر در اجرای وظایف خود کوتاهی کرده است. او اشاره کرد که دریاچه ارومیه حقابه داشته و سازمان محیطزیست باید آن را میگرفت. در جای دیگری از این مصاحبه نیز گفت: «سازمان محیطزیست ضعیف بود و اهمیت محیطزیست را نمیدانست.»
اگر در گذشته سازمان محیطزیست ضعیف بود یا بیخبر از ارزشهای واقعی محیطزیست کشور، آیا امروز وضعیت فرق کرده است؟ معصومه ابتکار رییس سازمان محیطزیست و حسن روحانی، رییسجمهور بارها از اهمیت محیطزیست و اقداماتی که قرار است برای بهبود شرایط انجام گیرد سخنها گفتهاند. پس بحث بیخبری و ضعف منتفی است. بالاترین مقام اجرایی کشور وعدهها داده و از حمایتهای بیدریغ گفته است. با این حال شاهدیم که در عمل، وضعیت محیطزیست انسانی و طبیعی سرزمینمان بهتر نشده و خانم ابتکار وقت و انرژی خود را همچنان با بیان حرفهای تکراری و شعارگونه، برگزاری جلسات متمادی و اقداماتی نمادین و عوامپسند صرف میکند. سه نمونه از اظهار نظرها و فعالیتهای اخیر «قهرمان زمین» را با هم مرور کنیم:
۱۱ برابر شدن خشکسالی
بارها کارشناسان گفتهاند که ایران خشکسالی فزایندهای را پیشرو خواهد داشت. خانم ابتکار نیز همسو با نظرات آنان از وخامت اوضاع گفته: «پیشبینیها نشان میدهد تا سال ۲۰۵۰ خشکسالی و کاهش نزولات جوی در ایران ۱۱ برابر شرایط فعلی میشود.»
با این حال رییس دستگاه محیطزیست نگفته منبع این مطالعات کجاست (یا اگر گفته است رسانههای وطنی به درستی آن را منتشر نکردهاند). دانستن منبع مطالعات میتواند به مخاطب این اطمینان را بدهد که چقدر ممکن است پیشبینیهای انجام شده به واقعیت نزدیک باشد.
همچنین معلوم نیست سازمان محیطزیست، کل دولت و سیستم حاکمیتی ایران اسلامی برای عبور از این بحران چه برنامهای در دست اجرا دارند. بیتردید وظیفه خانم ابتکار، اطلاعرسانی در زمینه دستاوردهای پژوهشی ایران و جهان نیست. بلکه به عنوان رییس دستگاه محیطزیست باید راهکاری را برای حفظ و حراست عرصههای طبیعی و محیطهای انسانی ارائه کند و چنانچه لازم شد از یاری مردم بهرهمند شود.
یادمان باشد، خشکسالی که وخیمتر شود، محصولات کشاورزی و باغی هم کمیابتر خواهد شد. با توجه به افت شدید قیمت نفت، توان خرید ایران نیز کاهش خواهد یافت، واردات دشوار میشود و احتمال کمبود ارزاق و کالاهای اساسی از هماکنون قابل پیشبینی است. در چنین شرایطی فشار به عرصههای طبیعی افزایش مییابد.
دیدار با دو پیشکسوت
دو پیشکسوت عرصه حفاظت و تحقیق محیطهای طبیعی و حیاتوحش یعنی بیژن فرهنگ درهشوری و هوشنگ ضیایی برای این که وظیفه خود را در قبال حفاظت از طبیعت ایران انجام داده باشند با رییس سازمان محیطزیست دیدار و گفتوگو کردند. در این دیدار هر آنچه این دو کارشناس صاحبنام محیطزیست گفتهاند نه تنها مورد تایید خانم ابتکار قرار گرفت که اطلاعات تکمیلی دیگری نیز به نکات مورد اشاره آن دو کارشناس کهنهسوار افزوده است.
به عبارت دیگر، رییس دستگاه محیطزیست به خوبی از شرایط و وضع موجود آگاه است. اما به نظر نمیرسد این آگاهی با اقداماتی که انجام میدهد همسو باشد. چگونه میتوان باور کرد که برای بهبود وضعیت محیطزیست، تفاهمنامه توسعه گردشگری در آشوراده به دستور او امضا شده باشد؟
بیاییم از خودمان بپرسیم چرا خانم ابتکار با آقایان درهشوری و ضیایی دیدار کرد؟ (حین این پرسش یادمان هم باشد که در دوره اول مدیریتش این دو کارشناس با تجربه از سازمان رانده شدند). آیا او از شرایط خبر نداشت و میخواست از متخصصان فن، اطلاعات دریافت کند؟ قطعا، پاسخ منفی است. آیا میخواست درِ باغ سبزی نشان بدهد به این دو پیشگام حفاظت در ایران و بار دیگر در صحنه عمومی برای خود محبوبیتی دستوپا کند؟
خانم ابتکار نیز مثل باقی اهالی حکومت اسلامی دریافته است که برای پیشبرد اهداف خود و موفق شدن در بازیهای سیاسی باید از همه کس و همه چیز بهره برد. او با این دیدار، منتقدان جدی خود را خلع سلاح کرده است. برای مدتی انتقادی جدی از آن دو کارشناس، شاگردان و دوستداران آنان در رسانهها منتشر نخواهد شد. به علاوه با این دیدار خانم ابتکار مشروعیتی برای خود دست و پا میکند و این پیام را به خیل عظیم کارشناسانِ منتقد میدهد که موسپیدانی با تجربه، جایگاه او را مشروع دانسته و به دیدارش رفتهاند. بدین ترتیب انتقادهای کوبنده و سازنده جای خود را به تساهل و انفعال خواهد داد که ثمره آن جز سکوت در برابر تخریبهای سازمانیافته افراد وابسته به حکومت نیست (همانها که به طور مثال از ساختوساز در آشوراده بهرهمند میشوند).
بازدید از هامون
شرح مفصلی در فیسبوک* خانم ابتکار منتشر شده درباره بازدید از هامون. متنی که هم سعی میکند صمیمی باشد و هم آرایههای ادبی را رعایت کند. نوشته شده که در این بازدید افراد بسیاری حضور داشتند، از جمله «مسئولین سازمان [محیطزیست] اعم از رییس و معاون و مدیران کل ستادی و استانی که با موضوع تالاب و آب و زیستگاهها درگیرند تا مسئولین کشوری مانند معاونین وزرای خارجه، جهاد کشاورزی، نیرو، استاندار، خبرنگاران محلی و نمایندگان رسانههای خارجی، نماینده ارشد سازمان ملل در ایران و سفرای افغانستان و آلمان.»
به گزارش روزنامه شرق رییس دستگاه محیطزیست، پنجم دیماه سال گذشته نیز به این منطقه سفر کرده بود. در آن زمان گری لوئیس، هماهنگکننده ارشد سازمان ملل در ایران که در سفر اخیر نیز ابتکار را همراهی کرده، متعجب شده و گفته بود: «نمیدانم چرا این قدر موضوع هامون زمان برده و صداهای مردم شنیده نشده است. شاهد بودیم که مردم برای ارومیه سر و صدا کردند ولی نمیدانم چرا برای هامون سر و صدایی نشد.» شاید لازم بود کسی گوشی را دست او بدهد که صدای اقلیتهای قومی و مذهبی در ایران اسلامی قرار نیست شنیده شود. در یک اقدام انقلابی اما خانم ابتکار در سفر اخیرش با مولوی عبدالحمید دیدار کرد تا شائبه تبعیض اقلیتهای مذهبی را در ذهن فرنگیها و ایرانیها پاک کند.
پس از بازدید نخست ابتکار از هامون، بارش فراوان و ناتوانی افغانها در کنترل سیلاب در بهار امسال سبب شد، دریچه سدها باز شود و زندگی به طور موقت در هامون جریان یابد. بسیاری از عوامل رسانهای خانم ابتکار، نقش آسمان را پاک کردند تا نام او خوش بدرخشد (در متنهای فیسبوکیاش در ارتباط با سفر اخیر نیز این سعی وافر و ارجاع به سال قبل به خوبی نمایان است). مدتی بعد اما هامون خشک شد و کسی نپرسید اگر زنده شدن هامون، نتیجه تلاش و دیپلماسی موفق دولت بود چرا این جریان زندگی ادامه نیافت؟ پاسخ به این سوال دشوار نیست. چون دیگر سیلابی جاری نشد که افغانها نتوانند کنترلش کنند.
اگر دلیل خشک شدن تالاب هامون، رعایت نکردن حقابه از سوی افغانهاست، اما چرا ارومیه و کل تالابهای فارس و شادگان و گاوخونی امروز خشک شدهاند؟ چرا ناگهان این تالابها زنده نمیشوند؟ چرا ستاد ملی دریاچه ارومیه با صرف هزینه و انرژی بسیار، جلسات متعددی تشکیل داد و بعد که به دستاوردهایی رسید حسن روحانی خلاف آن دستاوردها ناگهان بودجهای ۲۰ میلیارد تومانی برای مطالعه انتقال آب خزر به ارومیه اختصاص داد؟
ممکن است برای دوستداران خانم ابتکار، عوامل رسانهای او و کسانی که هنوز خردک امیدی به بانوی «قهرمان زمین» دارند دشوار باشد که باور کنند او مشغول سیاسیکاری و سیاسیبازی است و در این بین هر از گاهی گوشه چشمی به وضعیت محیطزیست دارد. از اخبار و گزارشهای منتشر شده میتوان دریافت که با مدیریت فعلی، نگاه مصرفی و منفعتطلبانه دیگر اثری از محیطزیست باقی نخواهد ماند. «محیط زیست» به «محیطِ نیست» بدل میشود و در این روند سهم مدیری مطلع از جزییات مثل خانم ابتکار بیشتر از بقیه خواهد بود.
--
* پینوشت: این سوال همچنان به قوت خود باقی است که چرا مسئولان نظام اسلامی در ایران حق دارند در شبکههای اجتماعی فعال باشند اما مردم باید با هزار زحمت (و استفاده از ویپیان) فیلترها را دور بزنند؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر