نمايش قسمت دوم شهر موشها که به نام "شهر موشها 2" معرفی میشود از شنبه شب در چند شهر استراليا شروع شده است. تبليغات ماههای گذشته برای دعوت علاقمندان به ديدن اين فيلم دستکم در شهر بريزبن- اولين شهری که شهر موشها در آن به اکران درآمد- به پر شدن سالن نمايش فيلم منجر شد، اتفاقی که برای نمايش فيلمهای ايرانی در معروفترين جشنواره فيلمهای ايرانی استراليا نيز کم سابقه بشمار میرود.
سال 1364 وقتی شهر موشها به کارگردانی مرضيه برومند در سالنهای سينمايی به نمايش درآمد مخاطبان آن در رده سنی کودکان بودند. ناگفته پيداست که مخاطبانی در آن رده سنی میبايست به همراهی والدين، سرپرستان يا معلمان خود به ديدن فيلم رفته باشند. اگر از آن همراهان کسانی اکنون در شرايط سنی باشند که بتوانند 100 دقيقه نمايش يک فيلم در سينما را تحمل کنند ممکن است امروز هم برای ديدن قسمت دوم شهر موشها به سينماها بروند. اما چندان هم عجيب نيست اگر بچههای سی سال پيش، اينروزها گفتگوهای ميان عروسکهای قسمت دوم شهر موشها را برای کودکان خود نامفهوم بدانند.
فيلم با معرفی سريع شخصيتهای قدیمی شهر موشها که اکنون پا به ميانسالی گذاشتهاند شروع میشود و با شیب تند به طرف هسته اصلی داستان که مقابله با "اسمشو نبر" است اوج میگيرد. اما بر خلاف انتظار اين هسته اصلی فيلم نيست که مخاطب را به خود جلب میکند بلکه حواشی آن است که رفته رفته به طرف موضوعات اجتماعی- سياسی گرايش پيدا میکند و در انتها به جای داستان اصلی مینشيند.
شخصيتهای قدیمی فيلم که در قالب زنان و مردان يک جامعه تصوير شدهاند از طعنههای رايج جامعه ايرانی در گفتگوهای خود استفاده میکنند. تفاوت طبقاتی، نوع گويش ساکنان مناطق ايران، انتخاب واژههای حاوی بار جنسيتی، رابطه کارفرما و کارگر، ازدواج و مهمتر از همه حجاب. سخت به نظر میرسد که کودکان سنين دبستانی بتوانند با چنين مخلوط اجتماعی- سياسی در قالب يک فيلم رابطه استدلالی برقرار کنند. در مقابل، آنهايی که در دهههای سی و چهلم زندگی هستند در هر صحنه از فيلم میتوانند مابه ازايی از آنچه میبينند با آنچه در جامعه ايرانی میگذرد بيابند.
اگرچه گفتارهای فيلم برای گروه سنی کودکان نامفهوم است اما در لابلای تصاوير آن میتوان عناصر فرضيهای را جستجو کرد که سازندگان فيلم از آنها برای آموزش حقوق اجتماعی در رده سنی کودکان بهره گرفتهاند. اگر چنين فرضی درست باشد سه عنصری که میتواند فیلم شهر موشها را دستکم به لحاظ بصری برای رده سنی کودکان به فيلمی حاوی پيامهای آموزش اجتماعی تبديل کند عبارت خواهند بود از:
یک، فيلم در زمينه روابط اجتماعی و نوع پوشش شخصيتها دست به الگوسازی زده و به کودکان میگويد زنان و مردان میتوانند با هر نوع پوششی در مکانهای عمومی حاضر شوند، با هم مراوده داشته باشند و يک نوازنده زن بی حجاب برای آنها پيانو بنوازد، اتفاقی که در ايران امکان بروز ندارد.
دوم، دانش آموزان دختر و پسر مدارس میتوانند بصورت مختلط و دانش آموزان دختر بدون روپوش و مقنعه به مدرسه و کلاس درس بيايند، موضوعی که دانش آموزان هر روز در محيطهای آموزشی با خلاف آن سر و کار دارند.
و سوم اين که تدريس موسيقی يکی از مواد آموزشی دوران مدرسه است، در حالی که در مدارس ايران چنين نيست و تلاشهای زيادی برای توقف کامل آموزش موسيقی در مراکز خصوصی نيز صورت میگيرد.
همکاری منیژه حکمت، کارگردان فيلمهای زندان زنان و سه زن، که در سالهای اخير بعنوان فعال سياسی نيز شناخته میشود همراه با فرهاد توحيدی، فيلمنامهنويس و رئيس فعلی هيات مديره خانه سينما در توليد فيلم شهر موشها اين باور را تقويت میکند که قسمت دوم شهر موشها فيلمی صرفا تفریحی نيست بلکه اثریست با کارکردهای اجتماعی برای دو رده سنی مختلف در فضای سياسی بسته ايران.
کارگردان در پايان بندی فیلم در فهرستی بلند و بالا، از بعضی شخصيتهای سیاسی و اجتماعی ايران سپاسگذاری کرده است. در صدر اين فهرست نام محمد خاتمی، رئيس جمهور سابق ايران، گنجانده شده است. سپاسگذاری از شخصيتی که مخالفانش او را به رواداری اجتماعی و باز کردن فضای سياسی در دوران رياست جمهوریاش متهم میکنند و همچنان زير فشار تندروهاست، در سينمای کودک اتفاق نادریست.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
سپاسگزار! سپاسگزار! سپاسگزار!