close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

در قاب عکس استراليايی؛ هر جايی خوب کار کنی همونجا وطنت میشه

۱ بهمن ۱۳۹۳
همایون خیری
خواندن در ۴ دقیقه
در قاب عکس استراليايی؛ هر جايی خوب کار کنی همونجا وطنت میشه
در قاب عکس استراليايی؛ هر جايی خوب کار کنی همونجا وطنت میشه

در عالم پزشکی اسم Barry Marshall مترادف است با جايزه‌ی نوبل سال 2005 ميلادی. دليل اعطای جايزه‌ی نوبل به او مربوط است به کشف عامل زخم معده که يک باکتری اسيد دوستی‌ست به نام هليوباکتر پيلوری. بری مارشال استراليايی‌ست و جراح است و از سال 1986 رفته است امريکا. پنج سال پيش آمده بود استراليا و يک ميهمانی کوچک هم در دانشگاه ما برای او برگزار کردند. در سخنرانی کوتاهش گفت درست است که من استراليايی هستم ولی نوبلی که گرفتم متعلق به امريکاست که آنجا زندگی می‌کنم و امکان تحقيقات بيشتر را برای من فراهم کرده. فقط هم بری مارشال نيست، نيکول کيدمن هم در امريکا زندگی می‌کند. Rod Laver پر افتخارترين تنيس باز استراليا هم در کاليفرنيا زندگی می‌کند. فهرست آدم‌های معروف استراليايی که در کشور خودشان زندگی نمی‌کنند طولانی‌تر از این حرف‌هاست. چرا این مقدمه را نوشتم؟ يک دوستی دارم که شيميدان است و سوئدی. در حال قهوه نوشيدن زير سايه درخت بوديم گفتم چند سال شد آمدی استرالیا؟

مرد: هشت سال شده.

من: الان باید مقيم استراليا شده باشی.

مرد: آره دو سال پيش مقيم شدم سال آينده شهروند استراليا ميشم. تو چطور؟

من: من هشت سالی هست که شهروند استرالیا شدم. ميگم سوئد که جای بدی نیست چطور شد آمدی استراليا؟

مرد: آفتاب و گرما.

من: خوب اونجا که توی خيابون زندگی نمی‌کردی.

مرد: نه ولی هوای استراليا رو خيلی دوست دارم. درسم که تمام شد ديدم اینجا رو ترجيح ميدم و موندم.

من: دلت برای سوئد تنگ نميشه؟

مرد: هر وقت دلم تنگ بشه ميرم چند روزی اونجا و ميام ولی دلم برای اينجا بيشتر تنگ ميشه.

من: بين ما شرقی‌ها و خاورميانه‌ای‌ها موضوع وطن خیلی حماسی‌ست. برای شماها نیست؟

مرد: بستگی به آدم‌ها داره ولی به اندازه شما حساسيتی به وطن نداريم.

من: يعنی پدر و مادر و بستگانت هيچوقت زنگ نمی‌زنند که بيا به وطنت تو زاده اينجا هستی و باید خدمت کنی به کشورت؟

مرد: نه، سرباز که نیستم. هر جايی توی دنيا که بتونی خوب کار کنی همونجا وطنت میشه. خيلی‌ها توی اروپا در کشورهای خودشون زندگی نمی‌کنند. خودشون تصميم می‌گيرند جای زندگی‌شون کجا باشه.

من: احساس نمی‌کنی توی مراسم سنتی سوئد شرکت نداری اینجا هم نمیشه برگزارشون کنی بعد يک چيزی توی زندگيت کمه؟

مرد: خوب اينجا هم يک چيزهای ديگه هست که خيلی جالبند. با همين مراسم هم خيلی خوش می‌گذره.

من: برات مهم نيست با کی ازدواج می‌کنی يا بچه‌هات در فرهنگ سوئد زندگی نمی‌کنند؟

مرد: نه اصلن. دوست دختر من اهل برزيله و خيلی هم با هم مسافرت ميريم و ممکنه با هم ازدواج کنيم. اگه بچه داشته باشيم زبان سوئدی و پرتغالی رو به بچه‌هامون ياد ميديم ولی اگه دوست داشته باشند. ولی موضوع بين خود ما دو نفره ربطی به کشور و اين چيزها نداره.

من: ببينم تو وقايع سياسی سوئد رو دنبال می‌کنی؟ مثلا کی وزيره کی رئيس کجاست؟

مرد: آره گاهی خبرهای اونجا رو دنبال می‌کنم ولی خوب اينجا رو هم دنبال می‌کنم برزيل رو هم از طریق دوست دخترم باخبر ميشم.

من: میگم تعداد سوئدی‌های بريزبن زياده؟

مرد: نمی‌دونم. شايد بيست تا رو من می‌شناسم ولی آماری ندارم. فکر می‌کنم خيلی دانشجو از سوئد مياد استراليا.

من: ميهمانی جمعی با سوئدی‌ها ندارين؟ بزن و برقص مثلا.

مرد: اونقدر زياد نه. ميهمانی دوستان خودمون رو داريم گاهی توی اون‌ها سوئدی هم هست ولی ميهمانی فقط سوئدی نداريم يا اگه هست من بيخبرم.

من: ببين اين حرف‌ها را در خاورميانه بزنی کسی ازت قبول نمی‌کنه. ممکنه فکر کنن سنگ خورده به سرت. هم وطنت رو رها کردی بخاطر آفتاب و گرما آمدی اينجا، هم دوست دخترت برزيليه، هم دلت تنگ نميشه. به اندازه کافی گرفتاری داری.

مرد: خوب من دلم می‌خواسته اينطوری زندگی کنم ديگه. يعنی از تو کسی می‌پرسه؟

من: پيش مياد حرفش بشه ولی تو يک ذره هم درباره وطنت حساسیت نداری. بابا سخته توی خاورميانه. سوئدی‌ها نميان بهت بگن چرا حساسیت نداری؟

مرد: نه نميگن. اصلا برای چی بگن؟ به کسی چه ربطی داره من کجا زندگی می‌کنم يا با کی زندگی می‌کنم؟

من: به هر حال من به نيابت از مردم خاورمیانه در مورد وضعيت وطن پرستی تو حيرتزده شدم.

مرد: تو الان زير اين درخت نشستی داری قهوه می‌خوری ياد وطن پرستی افتادی؟

من: نه دارم سعی می‌کنم بفهمم تو بلاخره مشکل از خودته يا اصلا وطن پرستی در سوئد تبليغ نميشه.

مرد: اذيت می‌کنی. فکر می‌کنم از من درباره شيمی بايد بپرسی. از آفتاب هم که بپرسی می‌تونم بهت بگم ولی هر کسی هر جایی دوست داره زندگی می‌کنه. اگه کار باشه و تو هم راضی باشی ازش همونجا ميشه وطنت.

من: خوب بريم سر کار تو واقعا وطن پرست نیستی، آدم خسته ميشه از بحث کردن با تو.

مرد: هاهاهاها ها ها ها ها .  

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر