ماهرخ غلامحسین پور
روزنامه مردم امروز بسته شد.امروز روز خوشایندی برای اهالی مطبوعات نبود. وقتی نفس روزنامهای رو به احتضار است، گویی به تعداد هر نسخهای که روی دکهها قرار نیست جا خوش کند، یک جان تشنه و آگاه به خاک کشیده میشود.
مردم امروز را تیتر «من هم شارلی هستم» به نقل از جورج کلونی، هنرپیشه سینما به توقیف کشاند، محمد قوچانی، سردبیر این روزنامه به خبرگزاری تسنیم گفت که روزنامهاش به خاطر پوشش اخبار مرتبط با شارلی ابدو بسته شده است.
«مردم امروز» نخستین روزنامه تعطیل شده در طول ریاست جمهوری «حسن روحانی» نیست، هنوز پنج ماه از تصدی مقام ریاست جمهوری-اش نگذشته بود که روزنامه بهار به علت انتشار مطلبی با عنوان «امام، پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی» از ادامه کارش بازماند و چندی بعد در بهمن ماه همان سال روزنامهٔ آسمان تنها هفت روز پس از انتشارش به علت انتشار مطلبی درباره قصاص در شماره چهارم خود، متوقف شد.
از سر گرفتن انتشار «نشاط» به سردبیری «ماشالله شمس الواعظین» که دستمایه اندکی امید شده بود، شاید حوزه اطلاع رسانی در دوران ریاست جمهوری روحانی نفسی به فراغت بکشد، حتی بعد از تشکیل تحریریه و مستقر شدن بیش از صد خبرنگار در محل مورد نظر و انتشار پیش شمارههای محدود در حد شایعه باقی ماند و مرجع قضایی از آمدنش روی دکهها جلوگیری کرد.
از سوی دیگر نه تنها «هم میهن» که یک پیش-شماره منتشر کرده و به گفتهای سردبیرش – محمد قوچانی- قرار بود از اوایل آبانماه انتشارش را از سر بگیرد، منتشر نشد، بلکه «روزان» و «ستاره صبح» هم به گروه نشریات رفته به محاق پیوست و زخم تازهای بر جان اهالی مطبوعات نشست.
اکنون سوال اینجاست که چرا دولت روحانی در مسیر ناامیدی روزنامه نگارانی گام برداشته که غالبا در ابتدای امر از او حمایت کردند؟
صدای مردم در ده روز دو برابر رسانههای برخوردار خریدار داشت، تحملش نکردند
«مسعود بهنود»، روزنامه نگار با سابقهٔ ایرانی که نیم قرن شاهد رشد و بالندگی و یا به گل نشستن و توقیف روزنامههای بسیاری بوده، میگوید که ادامه حیات «مردم امروز» برایشان تحمل پذیر نبوده: «نگاه کنید به نشریات خودشان که سی سال مدام برخوردار بوده و هنوز مانند شماره اول روزنامه اطلاعات نود سال پیش انگار با حروف سربی چیده میشود و هیچ هنری و نرمشی و بداعتی درشان نیست»
به گفته این روزنامه نگار «همه چیز الزاما حساب شده و مبتنی بر یک تصمیم سیاسی نیست،گاه مسایل خیلی پیش پا افتاده و حسهای موذی و شخصی آزار دهنده بیشتر کار میکند» و به باور او توقیف روزنامه مردم امروز نیز چنین بوده و چند عامل دیگر به کارآمده که چنین خلاف وعدهای را موجب شده است
او به عوامل به کار آمده در توقیف روزنامه مردم امروز در لایههای پنهان حکومت اشاره می کند:«
اول اینکه جناح راست که به مجامله محافظه کارشان خواندیم و بعد هم خود عنوان اصولگرا را برگزیدند که بیشتر آرزویشان بود تا صفتشان، همچون هر فرزند دردانه خانواده، نیازی در خود نمیبیند که زحمتی بکشد، هنری بنمایاند، زحمت تحصیل علم به خود بدهد، بر این باور است که آقاجان ثروتمندی که چندان آینده نگری هم ندارد، در همه حال مواظبتش خواهد کرد و هر چه میخواهد برایش خواهد خرید. و این آقاجان، حکومت است. این جناح سی و پنج سال فرصت داشته و بخش عمدهای از داراییها و فرصتهای کشور نثارش شده اما هنوز نمیتواند در یک انتخابات سالم از مردم رای بگیرد، از همین رو ناچار باید آقای جنتی باشد و در شورای نگهبان رقیبان این دردانه را رد کند و اذن عبور ندهد، فرمانداران دولتی و فرماندهان نظامی و جوانان بسیجی باشند و در هر انتخابات دست به کار شوند، تا شاید افاقه کند. اما باز هم اکثریت نثار این گروه نمیشود مگر اینکه چراغ خاموش بیایند و شبانه نعل وارونه بزنند که تازه در این صورت میشود احمدینژاد و چنان گلکاری میکند که سالها زمان میخواهد برای بازگشت به اول»
به گفتهٔ این پیشکسوت مطبوعات چندان هم عجیب نیست که این جناج هر جا بحث انتخاب ملت پیش کشیده میشود، درنده خو میشود و کم تحمل:«هر نوع انتخاباتی برای این جناح به منزله همان حالی را که دارد که قهرمان قصه «شب عروسی نه نه م» است. دلخور و از پیش باخته و بدخلق میآید و گوش کنید به منابرشان که هر چه بدتر از آن در ذهنشان نباشد نثار رقیبانی میکنند که میدانند برای به درآمدن از صندوقهای رای خیلی هم هنر لازم ندارند. بیهوده نیست که سردار نقدی نزدیک هر انتخابات کف میکند و به حالی مانند ملک احتشام لات محله مرده شورخانه در میآید که نوشتهاند فاصله چله کوچک تا چله بزرگ به هر بهانه به خیابان میآمد با قمه و هیچ چیز اگر پیدا نمیکرد نوچههایش سگ ولگردی را صید میکردند و او در زیر بازارچه سر میبرید تا بقیه حال خود بدانند.
در نهایت او به این نکته اشاره میکند که «این جناح و حتی نسل دوم و سومش، ببنید چقدر یارانه گرفته و آشکار و پنهان در جیبش گذاشتهاند که شاید بتواند یک رسانه معقول درست کند که به نصف قیمت معمول مردم به زبان خوش بخرند، اما دریغ!
به باور بهنود «جناح اصولگرا هزاران نفر را به این عنوان کارت و عنوان دادهاند اما خروجیش در نهایت یک فحش نامه بیاعتباری مانند وطن امروز است. خب چه کنند اینها. چگونه تحمل کنند نشریهای بیاید و در ده روز دو برابر رسانههای برخوردار - بگو کیهان یا جوان یا سیاست امروز - خواننده و خریدار پیدا کرده باشد»
تیتر مردم امروز غیر حرفهای و خطا بود
گروه دیگری از اهالی مطبوعات اما ازمنظر دیگری به ماجرای توقیف مردم امروز نگاه میکنند، این گروه بر این باورند که تیتر این روزنامه فاقد هوشمندی کافی و تدبیر بوده و گزک به دست دشمنان داده است.
خانم جمیله کدیور در صفحه فیس بوک خود ضمن اظهار تاسف از بسته شدن روزنامه نوشت: «به نظرم این روزنامه میتوانست و میبایست بیش از این نوزده شماره عمر کند. ولی متاسفانه به دلیل یا دلایلی که بر من روشن نیست، نمیدانم چرا دوستان روزنامه نگاری که سالها سابقه فعالیت در نشریات مختلف را داشتند و بارها مزه تعطیلی را به دلایل واهی چشیده بودند، چطور متوجه حساسیتهای وضعیت فعلی (اعم از سیاسی، و فرهنگی) نبودند و به این راحتی بهانه به دست دادند....آیا این به منزله گل به دروازه خودی نبود»
از سوی دیگر دکتر «کامبیز نوروزی» که زمانی دبیر حقوقی انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران بوده نظر مشابهی دارد:
«از توقیف «مردم امروز» متاسفم اما این تاسف دلیل نمیشود نگویم تیتر یک و عکس این روزنامه که آن را به تعطیلی کشاند، غیرحرفهای و خطا بود.برای ارتقا روزنامه نگاری و حقوق مطبوعات باید به دو نکته دقت کنیم نخست اینکه این رشد در بطن مجموعه مناسبتهای اجتماعی و سیاسی جامعه ایران باید پیش برود و دوم برای اینکه روزنامه نگاری بتواند فعال باشد و به حیات خودش ادامه بدهد باید بتواند در چهارچوب شرایط بالفعل واقعی و با مسئولیت حرفهای عمل کند درغیر این صورت حداکثر میشود در باب آزادی بیان مرثیه سرایی کرد که عملا گرهی از مشکلات جامعه روزنامه نگاری نخواهد گشود»
دکتر نوروزی با اشاره به اینکه «اگرهم تخلفی رخ داده راههای ملایمتری برای برخورد وجود دارد و من هم از منظر حقوقی هیچ نوع توقیفی را نمیپسندم»، در ادامه تاکید میکند «یک روزنامه نگار حرفهای قبل از هر چیز باید تاریخ و جغرافیای کلام را بشناسد. به سادگی میشد فهمید که بعد از ماجرای شارلی ابدو، انتشار جمله «من شارلی ابدو» هستم چقدر مشکل ساز خواهد شد. صبح همان روز در جایی که دوستانی دیگری هم بودند با دیدن این صفحه یک، همگی نگران توقیف بودند. چگونه روزنامه خودش این نکته را قبلا ندید وقتی یک راننده هرچندماه یکبار تصادف میکند، لابد رانندگی را خوب نیاموخته است»
روزنامه نگاری مستقل در جمهوری اسلامی مثل کاشتن نهال در مزرعه بوفالوهاست
مرتضی کاظمیان در تقابل با این نظر که «روزنامه مرتکب خطا شده» بر این باور است که «مشکل راست افراطی و دشمنان آزادی عقیده و بیان با مطبوعات غیرخودی و ناهمسو، به ذات و نگاه تمامیتخواهانهٔ آنان برمیگردد و نه چیز دیگری»
او هرگونه بحث در مورد اشتباه محاسباتی در مورد درج عکس جورج کلونی و انتخاب تیتر «من هم شارلی هستم»، در این مقطع زمانی ـ که این روزنامه توقیف شده را فاقد اولویت میداند و تاکید می کند «مردم امروز اگر نه به بهانهٔ اخیر، به مستمسکی دیگر، ترور میشد و توقیف»
این فعال ملی – مذهبی می فزاید: کدامیک از دهها روزنامه و نشریهای که در این سالها هدف تیغ گیوتین «توقیف موقت» قرار گرفتهاند، مرتکب جرم شدهاند؟ کدامیک از آنها در روندی منصفانه و در دادگاهی صالح، با حضور هیأت منصفهٔ مردمی، مجرم شناخته شدهاند؟
او به ماجرای توقیف روزنامه روزان پس از انتشار عکس آیت الله منتظری و ویژه نامهای که به مناسبت درگذشت این فقیه آزاده در این روزنامه منتشر شد، اشاره میکند و میگوید:«چرا وقتی احمد خاتمی، از بلندگوهای راست افراطی حادثهٔ حمله تروریستی پاریس را محکوم کرد، صدایی به اعتراض و انتقاد از اقتدارگرایان بلند نشد؟ پس علت اصلی را نه در یک تیتر و عکس که در جایی دیگر باید جستجو کرد؛ همانجا که راهبرد سیاسی ـ مطبوعاتی اقتدارگرایان حاکم است. آنان حضور نشریات غیرخودی را برنمیتابند و دنبال بهانهای برای تعطیل آن میگردند»
عضو شورای مرکزی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات معتقد است «روند ترور مطبوعات اصلاح طلب قصهٔ امروز و دیروز جمهوری اسلامی نیست. بلکه دستکم در دوران رهبری آیتالله خامنهای ماجرا از همان سخنرانی مشهور اول اردیبهشت ۱۳۷۹ به شکل تابلوداری کلید خورد. روندی که با توقیف فلهای مطبوعات ـ به تعبیر مهندس میرحسین موسوی ـ در همان ماه خود را جلوهگر کرد»
کاظمیان میگوید: «کار مطبوعاتی مستقل و حرفهای در جمهوری اسلامی، نه فقط پا نهادن در میدان مین، بدون نقشه، که کاشتن نهالی در مزرعهٔ بوفالوهاست. راست افراطی در نظام مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه، دشمن آزادی عقیده و بیان و مطبوعات است و هیچ تعارفی در بذل حداکثر خشونت علیه روزنامهنگاری و روزنامهنگاران غیرخودی ندارد»
او از اینکه دولت اعتدالگرای روحانی در برابر تهاجم تمامیتخواهان، منفعل و دست بسته نشان داده اظهار تاسف میکند و میافزاید: اگر دولت بنفش در حمایت از آزادی مطبوعات و تقویت جامعه مدنی گامهای جدی و موثر برندارد، و به صراحت موضعگیری نکند ریزش حامیان سیاسی ـ فرهنگی روحانی در طبقه متوسط شهری مفروض خواهد بود. اتفاق و وضعی که دست روحانی را در چانهزنی و پیگیری وعدههایش در ساختار سیاسی قدرت، خالی تر و ضعیفتر خواهد کرد.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر