همان اوایلی که آمده بودم به استرالیا بعد از یک گپ مختصر با هماتاقی استرالياییام در دانشگاه به او گفتم شرقیتر از شما غربیها پیدا نمیشود. منتها همین حالا هم که درباره میزان غربی بودن استرالیا از من بپرسید باز هم جواب روشنی برای آن ندارم. شاید بهترین توصيف برای اين سوال که غرب از نظر فرهنگی چطور جاییست اين باشد که مثل فيل شناسی در تاریکیست. البته در زندگی خصوصی ما ایرانیها هم وضعیت بهتر از اين نيست. ولی ما تازه داريم ياد میگيریم که ممکن است به جای توصيف کليتی به نام غرب به اندازهای که میبينيم نظر بدهيم و در مورد فقط خودمان هم دست از کلی گویی درباره فرهنگ جامعه ايرانی برداريم. هر دو تا سختند. چرا به این نتيجه رسیدم؟ به دلیل تفاوتی که در همین غرب و بين آدمها میبینم و به نظرم برای بسياری از مهاجران هم رخ داده و از قضا کارگشا هم بوده. چندين بار از زبان بعضی همکاران زن شنیده بودم که خودشان يا دوستانشان وقتی در حال تصمیم گيری برای انتخاب محل زايمان بودند ترجیح دادهاند در خانه و به سبک سنتی وضع حمل کنند. خوب برايم تازگی داشت و هنوز هم دارد. هفته پيش در یک جمعی دوباره با همین مضمون برخورد کردم. يکی از محققان دانشگاهمان باردار است. داشتيم گپ میزديم. گفتم همين روزها منتظر نوزاد هستید؟
زن: آره چيز ديگهای نمونده.
مم: پس به زودی مرخصیات شروع ميشه.
زن: بستگی داره که چه وقت ديگه نتونم بیام.
من: پس همسرت گوشی تلفن به دست منتظر خبر کردن آمبولانسه.
زن: نه آمبولانس خبر نمیکنیم. توی خونه وضع حمل میکنم.
من: يعنی بیمارستان نميری؟
زن: نه. بچه قبلیم هم توی خونه خودمون به دنیا اومد.
من: از اينطرف و اونطرف شنیده بودم که بعضیها ترجيح میدن توی خونه وضع حمل کنن ولی اينبار از یک محقق دانشگاه میشنوم.
زن: خیلی از دوستان من که دانشگاهی هستن ترجيح ميدن توی خونه وضع حمل کنند.
من: چرا توی خونه؟
زن: آرامش بيشتری دارم. خونه خودمه میدونم کجا هستم. از محيط سرد و بیروح بیمارستان خوشم نمیاد.
من: دکترت میاد خونه برای وضع حمل؟
زن: نه دکتر نمياد، ماما مياد.
من: يعنی واقعا به سبک قدیم میخوای زایمان کنی؟
زن: آره. همه وسایل بهداشتی رو فراهم کردیم و فقط باید زنگ بزنیم به ماما که بياد.
من: اگر چنين حرفی رو توی کشورم بگم کسی باورش نميشه یک آدم دانشگاهی در استراليا تصمیم داره سنتی وضع حمل کنه.
زن: اگه برات بشمارم چقدر از زنهای استرالیایی دوست دارن توی خونه وضع حمل کنن اونوقت باورت ميشه.
من: يعنی در استرالیا که به چشم ما یک کشور غربی محسوب ميشه چنین رفتار سنتی و شرقی خیلی عجيبه.
زن: عجيب نیست. وسايلش هست و من و همسرم علاقمنديم توی خونه وضع حمل کنم. بچه از همون اول با محيط خونه آشنا ميشه. رنگ میبينه، بوی خونه به مشامش میرسه.
من: اين کار توی خانواده خودت هم مرسومه؟
زن: آره. خواهرم همينطور وضع حمل کرده. اون درجه دانشگاهيش از من بالاتره. مادرم هم من و خواهر و برادرم رو همينطور توی خونه زایمان کرده.
من: الان سالهاست در کشورهایی مثل ايران زایمان توی بيمارستان ارجحيت داره. اينجا که امکانات بيشتری هست زايمان توی خونه رايج شده. جالبه.
زن: ببین توی بيمارستان آلودگی هم هست. يعنی معلوم نيست بچه که بدنیا میاد اونجا دچار حساسیت نشه.
من: راستش اگر اين حرف رو درباره کشورهای شرق آسیا يا کشور من میزدی میتونستم باور کنم ولی در مورد استرالیا سخته.
زن: نه سخت نيست. میدونم بيمارستانهای اينجا تميزند ولی امکانات توی خونه رو به اندازه کافی تميز نگه میداریم. کنترل شرايط توی خونه برای ما آسونتره.
من: ببينم اين موضوع واکسيناسیون هم برای تو موضوع عجيبیه. شنيدم بعضیها دوست ندارند واکسن بزنن به بچهشون.
زن: من و شوهرم داريم بهش فکر میکنيم. بچه اولم رو واکسن زديم ولی بعد فکر کرديم کار درستی نيست. ممکنه خود همین واکسیناسيون هم وضع جسمانی بچه رو بدتر کنه.
من: خوب الان بچه اولتون بیمار شده؟
زن: نه ولی پدر من که هفتاد سالشه هرگز واکسن نزده و کمتر از همه ما بیمار ميشه. مقاومت طبيعی بدنش از همه ما بيشتره. خودش به ما گفت خوبه به موضوع واکسن زدن بيشتر توجه کنيد. ببين زمستان ميره با آب سرد حمام میکنه.
من: راستش در مورد واکسن زدن چندين مورد شنیده بودم که والدين علاقهمند نيستند بچههاشون واکسن بزنند. البته حرفشون اين بود که بچه که بزرگ شد بهشون بگه چرا واکسن زديد به من.
زن: ممکنه کسانی اینطوری هم فکر کنند. من مخالفتی ندارم باهاشون ولی دليل من و همسرم اينه که توی فاميل هر دوی ما کسانی هستند که واکسن نزدند و مشکلی هم براشون پيش نيامده. پدر خود من هم که سالمتر از همه ماهاست.
من: پس اين همه تحقيقات پزشکی و واکسن سازی در همين استراليا انجام ميشه قانع نشديد که واکسيناسیون کار درستيه؟
زن: به نظرم بخش بزرگی از موضوع اقتصاد ماجراست. تو فکر کن چقدر داروی تقویتی و ویتامين میفروشند. واکسن هم همينطوری فروخته ميشه. ولی برای ما مهمترين قسمتش اينه که سابقه خانوادگی داريم که بدون واکسن هم مشکلی پيش نمياد.
من: به هر حال برای من عجيب و جالبه که زایمان توی خونه داری و به واکسن هم جدی فکر نمیکنی.
زن: زايمان توی خونه که عجيب نیست. واکسن رو هم داريم فکر میکنيم بهش.
من: خوب اميدوارم خودت و شوهرت و بچه خوب باشید. لابد بعد از مرخصی میبينمت.
زن: آره ممکنه يکدفعه غيب بشم و شش هفت ماه دیگه بيام.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر