مراد مختاری، پژوهشگر حقوق بشر
صبح روز چهارشنبه 7 ژانویه 2015 سه مهاجم مسلح با سر دادن شعارهایی چون «الله اکبر» و گرفتن «انتقام پیامبر» 12 نفر را در قلب پاریس از پای درآوردند. هدف مهاجمان، روزنامه نگارانی بودند که چندین بار کاریکاتورهایی را در نقد مذهب (و بطور مشخص اسلام) منتشر کرده بودند. البته این اولین حمله به منتقدین مذهبی نیست و بعید است که آخرین آن هم باشد. اما حال سوال اینجاست که دیدگاه خود مذهب نسبت به چنین تهاجماتی چیست و اصولا مذهب تا چه حد می تواند افراد یک جامعه را به هم نزدیکتر کند؟ در این نوشتار سعی میشود به این موضوعات نزدیک شویم.
هر یک از ادیان موجود اگر بر این باور هستند که بر حق بوده و نمایندگی خدا را به همراه دارند پس باید اجازه دهند خود خدا از آن دین حمایت و صیانت کند. پیروان هیچ دینی «وکلای مدافع» آن دین خوانده نشدهاند که در صدد دفاع از آن دین بر بیایند. در سوره الفیل در قرآن آمده که خدا بدون دخالت بشر تنها به توسط پرندگان خود، پیلداران را که از آنان به عنوان دشمنان یاد شده نابود کرده؛ و همچنین هنگام خروج قوم اسرائیل از مصر، دریا به توسط خود خدا برای نجات آنان شکافته شد؛ در انجیل نیز آمده که پیروان مسیح تنها «شاهدان» وی هستند و نه وکلای مدافع وی. لذا آنچه که از طرف خداست خود وی هم می تواند از آن صیانت کند و نیازی به دفاع پیروان آن دین نیست.
اصولا هر فرد یا موضوعی زمانی در ردیف مقدسات قرار می گیرد که قابل نقد باشد. اگر نتوان کسی یا چیزی را نقد کرد هیچگاه نمیتوان به کنه ذات تقدس مآبانه آن پی برد. مثال زیر در محدوده جغرافیایی ایران قابل تامل است: قرآن کتابی است که مورد احترام مسلمانان ایران است؛ انجیل کتابی است که مورد احترام مسیحیان ایران است، تورات کتابی است که مورد احترام کلیمیان ایران است، اما کتابی مثل دیوان حافظ چطور؟ آیا میتوان آنرا محدود به مذهب یا طرز فکر خاصی دانست؟ به جرات می توان گفت که دیوان حافظ نه فقط در بین پیروان غالب مذاهب بلکه حتی غیر مذهبیون هم بدان ارادت خاصی دارند. چرا؟ چون دیوان حافظ همواره امکان نقد شدن بدون تعصب را داشته و کسی پاسبان نقد نشدن آن نبوده است.
نقد کردن هر فرد یا موضوعی امکان شکوفا شدن ابعاد جدید آن فرد یا موضوع را فراهم میکند. اگر از نقد شدن بهراسیم، خود را محدود کرده و امکان شکوفا شدن را از دست خواهیم داد. هر فردی زمانی مقدس محسوب میشود که به دل تاریکی بزند ولی نور خود را از دست ندهد، به درون لجنزار برود ولی خود را آلوده نکند، مورد نقد قرار بگیرد ولی از کوره در نرود در عوض عیب های خود را اصلاح کرده و یا سوء تفاهم را برطرف کند نه آنکه بر روی نقد کننده آتش بگشاید.
نقش مذهب در هر جامعهای این است که اگر افراد آن جامعه به نوعی رودرروی یکدیگر قرار گرفتند، مذهب به عنوان ریش سفید، برقرار کننده صلح بین آنان باشد نه آنکه خود باعث و بانی اختلافات باشد و افراد جامعه را به دلایل مذهبی به جان هم بیندازد.
تو برای وصل کردن آمدی یا برای فصل کردن آمدی
(مثنوی حضرت مولانا)
چند سال پیش تر نیز هنرمندی فرانسوی تابلویی از مسیح بر روی صلیب را کشیده بود که در زمان خود جنجال زیادی به پا کرد. چرا که مسیح بر روی صلیب در قالب یک مونث به تصویر کشیده شده بود. آن جنجالها بیشتر از طرف مذهبیونی (چه مسلمان و چه مسیحی) ایجاد شده بود که به ظواهر مذهب بیش از بطن و مفهوم آن اهمیت میدادند. متعصبان بر این باور بودند که مسیح قطعا مرد بوده و تابلوی وی در قالب یک زن توهین به اولیاالله و معتقدین به وی محسوب میشود. اما آن تابلو برای کسانی که به معنویت بیش از مذهب اهمیت میدادند نه فقط توهین محسوب نمیشد بلکه یک پیام عمیق مذهبی هم در خود داشت و آن این بود که در خلقت مسیح جنسیت وی اهمیتی نداشت بلکه خدمت و نوع نگرش وی به جامعه بود که در خور توجه و اهمیت بود. در یک تصویر دیگر، مسیح به عنوان یک سیاه پوست هم نقاشی شده و یادآور این است که رنگ و جنس و قد و وزن تقدس نمیآورد بلکه خدمت و بردباری مذهبی است که تقدس را به همراه خواهد داشت.
اثر میر نخواهم که بماند به جهان میر خواهم که بماند به جهان در اثرا
(رودکی)
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر