سيمين گلی
زنان ایران شاد نیستند، البته وضعیت مردان هم دست کمی از زنان ندارد ولی آمار افسردگی زنان ایران سه برابر مردان است. از آنجا که بر اساس فرمایش امام راحل، از دامن زن مرد به معراج می رود، و طبعاً زن افسرده نمی تواند کسی را به معراج بفرستد، باید به نحوی جلوی افسردگی زنان را گرفت و در این راستا، تقویت قوای روحی یکی از راهکارهای مبارزه با افسردگی است. تقویت قوای روحی به روشهای گوناگون امکانپذیر است، از مدیتیشن گرفته تا فعالیتهای جمعی مثل شرکت در کلاسهای موسیقی و حرکات موزون، اما این فعالیتها در ایران ممنوعند و بیم آن میرود که هنرجویان چنین کلاسهایی نه تنها در تقویت قوای روحی ناکام بمانند بلکه اگر اقبال با آنان یار نباشد ممکن است مثل سازندگان کلیپ هپی دستگیر و محکوم هم بشوند.
شاید بتوان با روشهای سادهتر و کم هزینهتری هم به تقویت قوای روحی پرداخت. بها دادن به احساسات مثبت مثل حس مفید بودن و یا افتخار کردن به یک توانایی خاص میتواند انسان را از افسردگی در امان نگه دارد. حالا که کلید مبارزه با افسردگی پیدا شد ببینیم افتخار زن در چیست؟
یک اقدام موثر برای تقویت روحیه، کسب مدالهای ورزشی است. اما ورزش بانوان در ایران با موانع بسیاری رو به روست و درخشش زنان ورزشکار، بخصوص با مشکلاتی که حضور با حجاب در میادین ورزشی بین المللی برایشان ایجاد میکند، به هیچوجه کار سادهای نیست. پس قاعدتا پرداختن زنان به ورزش حرفهای و کسب مدال باید افتخار آفرین باشد. نظر بسیاری از مقامات مسئول هم همین است، اما از نظر آیت الله جوادی آملی مدال آوردن برای زنان عامل افتخار نیست. ایران در ورزشهایی که ذاتشان با حجاب اسلامی همخوانی ندارد ـ مثل شنا، ژیمناستیک و تنیس ـ که اصلاً ورزشکار زن به میادین بینالمللی نمیفرستد ولی ورزشهایی مثل تکواندو و کاراته هم بدون توجه به شان زن مسلمان، جوری انجام میشوند که زن ورزشکار مجاز است پایش را بالا بیاورد و صحنههایی ایجاد شود که حتی با وجود حجاب اسلامی از نظر علما ناشایست است، زن هم که باید همواره در مسیری که علمای دین تایید میکنند گام بردارد، پس موضوع افتخار به مدالهای ورزشی کلاً منتفی است.
حس موفقیت شغلی هم در تقویت روحیه نقش مهمی دارد و ممکن است زنان بتوانند به موفقیت در عرصه اشتغال افتخار کنند. با توجه به تعداد زیاد زنان تحصیلکرده و هزینهای که کشور برای تحصیل زنان متحمل می شود، قاعدتاً اشتغال آنان نباید ایرادی داشته باشد، اما از نظر رهبر ایران اشتغال افتخار بانوان نیست. در تائید این نظر رهبر، یک استاد دانشگاه هم اعلام کرده سپردن کارهای اجرایی و سخت به زنان افتخار نیست، پس حجت دیگر تمام است و باید دنبال مورد دیگری گشت.
شاید برخی زنان فکر کنند میتوان اشتغال دولتی را کنار گذاشت و به کارهای آزاد پرداخت. کارهایی مثل مشاوره املاک که سخت و سنگین نیست و معایب کارهایی مثل منشیگری را هم ندارد میتواند برای زنان مناسب باشد، اما مدیرعامل انجمن زنان مبارز، معتقد است مشاوره املاک برای زنان افتخار نیست.
اصلا همه این کارها به کنار، میشود به دنبال کارهایی رفت که هم خیلی تخصصی باشند و هم پرداختن به آنها در توان هر کسی نباشد، مثل فضانوردی یا خلبانی، یک زن فضانورد یا خلبان بی هیچ تردیدی میتواند به خودش افتخار کند، اما رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران میگوید رفتن زنان به فضا، خلبان یا رئیس جمهور شدنشان افتخار نیست. پس بالاخره زنان ایران به چه کاری میتوانند افتخار کنند؟
پاسخ بسیار ساده است؛ از نظر یک کارشناس امور دینی در مشهد، خانه داری برای زنان افتخار است، ایشان با لحن بسیار جدی شاهد هم آورده که برای حضرت فاطمه خانهداری یک افتخار بود و آن حضرت فرمودهاند: "زن خانهدار به خدا نزدیکتر است". این کارشناس توضیح نداده است در زمان زندگی آن حضرت، زنان به جز خانهداری چه مشاغل دیگری را میتوانستند انتخاب کنند. از خانهداری گذشته، به عقیده آیت الله قربانعلی دری نجف آبادی، تربیت فرزند صالح مسئولیت بسیار خطیر و ارزشمندی است که خداوند بر عهده زنان گذاشته است و باید مادران جامعه به این وظیفه الهی خود افتخار کنند.
لزوم افتخار زنان به خانهداری و بچهداری حرف تازهای نیست، سالیان سال است به شکلهای مختلف سعی میشود به زنان فهمانده شود جای شان در خانه و کارشان رسیدگی به همسر و فرزندان است. فقط کارشناسان محترم امور دینی به چند نکته کوچک توجه نکردهاند؛ آن زمان که میشد به خانهداری و بچهداری افتخار کرد 11 میلیون دختر در سن ازدواج نبودند، خانوادههای بدون فرزند یک چهارم خانوادههای نسل جدید ایران را تشکیل نمیدادند، یک چهارم جمعیت ایران در زاغهها زندگی نمیکردند و در میزگردهای تلویزیونی پیشنهاد نمیشد برای حل مشکل ازدواج از خارج مرد مجرد وارد کنند یا اینکه دختران مجرد بروند خارج از کشور ازدواج کنند. وقتی تعداد قابل توجهی از زنان اصلا همسری ندارند که در سایه وجودش به خانهداری و بچهداری مفتخر شوند، تکلیف چیست؟
یافتن پاسخ مناسب برای این سوال آنقدر مهم است که به نظر میرسد کارشناسان امور دینی باید از حال و هوای زندگی در قرن اول هجری قمری خارج شوند و با توجه به این که جمع کثیری از زنان هرگز مادر نمیشوند، در تعیین مصادیق امور افتخار آفرین زنانه بازنگری کنند و بکوشند برای مفهوم "خانهداری" در شرایطی که دیگر خانهای در کار نیست تعریف جدیدی ارائه دهند. تا آن زمان، زنان ایران میتوانند برای مقابله با افسردگی، در انتظار راه اندازی پاتوقهای گفتگوی زنانه، کماکان با وایبر سرگرم باشند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر