مصاحبه ی اختصاصی با شیخ هارون در بیمارستان سیدنی لحظاتی بعد از مضروب شدن و لحظاتی قبل از مقتول شدن:
سلام...جناب شیخ...شراگیم زند هستم و از ایران وایر خدمتتون میرسم... چند تا سوال ازتون دارم.
- آه...خبرتان را بیاورند... اکنون در چنین حالت ضعف و بیماری چه جای پرسش است؟
جناب شیخ...ما جواب این سوالها را بدانیم و شما دعوت حق را لبیک بگوئید بهتر است یا نادانسته و جاهل بمانیم و شما سقط شوید؟
- بله...تقبل الله...به نظر اولی مقبول تر و بهتر است...بپرسید...آی ی ی ی...بشکند دستت که ماشه ی منحوست را بر ما چکاندی ای تکاور گارد سلطنتی...
خدا شفا بدهد...خودتون رو معرفی میکنین برای خوانندگان ما؟
- مردک...برو ویکی پدیا را بخوان...همه ی دنیا من را میشناسد و دارند از من صحبت میکنند...
یعنی شما همه ی آن مطالب را تائید میکنید؟ راست است که در ایران آژانس مسافرتی داشته اید و به جرم کلاهبرداری دویست هزاردلاری تحت تعقیب بوده اید ؟
- هرچه حکومت ایران بگوید شما باور میکنید؟ بنده در ایران آیت الله بودم...دویست هزار دلار اصلا رقمی نیست که یک آیت الله بخواهد برای خاطر آن تحت تعقیب قرار بگیرد و فرار کند...مثل این است که بگوئید یک ارتشبد آمده و یک قوطی کنسرو از آشپزخانه کش رفته...اصلا اُفت دارد...حجه الاسلام ها بیش از این حرفها میبرند و صدایش هم جایی در نمی آید...این داستان سیاسی ست...میخواستند من را هم مثل منتظری خانه نشین کنند...که من از ایران خارج شدم و آنها هم شروع کردند برای تخریب چهره ی من این حرفها را درآوردن...
فرمودید که در ایران آیت الله بودید...در خبرها آمده است که شما در واقع تحصیلات حوزوی کافی برای آیت اللهی نداشته اید و به نوعی آیت الله خودخوانده هستید...
- در تاریخ جمهوری اسلامی فقط یک آیت الله خودخوانده وجود دارد که من از دست او و ایادی اش جلای وطن کردم و به کفرستان استرالیا مشرف شدم...اینهایی که این مسائل را به بنده نسبت میدهند از ایادی همان شخص هستند که چشم دیدن آیت اللهی ما را ندارند......واااای...این پرستار را صدا کنید یک کورتونی چیزی به ما اماله نماید بلکه دردمان آرام شود...
بله بله...حتما...منتهی قبل از اون یک سوال دیگه داشتم از محضرتون...ظاهرا در زمان اقامتتون در استرالیا به جرایم مختلف به دادگاه رفتین و چندین پرونده در حال رسیدگی داشتید...مثلا در یک مورد متهم به تجاوز جنسی به چهل زن و دختر تحت عنوان "شفا دهنده" شدید.
- برادر من... این چیزهایی را که در فرنگ میگویند تجاوز شما اصلا قبول نکنید...در فقه اسلامی دخول کمتر از ختنه گاه اگر باشد مصداق عمل جنسی محسوب نمیشود...چه برسد به تجاوز جنسی... والله بالله تالله همینقدر را هم من نکردم...این زنهایی که شما میفرمائید در چند نوبت برای شفا گرفتن به بنده مراجعه نمودند و بنده حسب وظیفه ی دینی و اسلامی خویش شفای ایشان را از درگاه خداوند مسئلت نمودم...
میشه بیشتر توضیح بدین...دقیقا به چه صورت بوده این مسئلت نمودن شفا از درگاه الهی که منجر به چنین ادعایی شده؟
- بنده از آنجا که عنایت خاص خداوند شامل حالم شده است هر دو دستم خاصیت شفا دهندگی آلام و امراض را دارد. در زمان مراجعه ی این عزیزان حسب وظیفه، دست متبرک خود را بر بدن ایشان میکشیدم و بیماریها و دردها از تن ایشان رخت بر می بست...و از آنجا که بیشتر امراض و آلام زنانه ریشه در پستانها و جهاز تناسلی ایشان دارد این اعضاء را با توجهات بیشتری لمس میکردم که همین امر باعث این فتنه ها و این ماجراها گردید. من از شما میپرسم... اینها مگر وقتی به دکتر مراجعه میکنند دکتر معاینه شان نمیکند؟ چطور نوبت به بنده ی کمترین که رسید شد تجاوز؟ خدا به سر شاهد است حتی اگر نعوذ بالله بنده قصدی به غیر از حرکت در مسیر اولیاء و انبیاء الهی داشتم نیز این کار تجاوز جنسی نبود...اینها سواد فقهی ندارند...این کار اگر به قصد لذت هم انجام بشود از مصادیق ملاعبه است و نه تجاوز و با صیغه کردن مشکل حل میشود.
بگذریم جناب شیخ هارون ...ظاهرا شما همسری هم داشتید که متهم هستید ایشان را هم به قتل رسانده و جسدش را هم سوزانده اید...تائید میکنید؟
- یکهو بفرمائید بنده خفاش شب بودم و راست راست در این کشور برای خودم میچرخیدم...این حرفها هیچکدام صحت ندارد...همسر بنده بر اثر اصابت جسم نوک تیز به بدنش کشته شد و بعد بر اثر اصابت بنزین و کبریت روشن، مشتعل شد و تمام شد رفت پی کارش...اینها به بنده ارتباطی ندارد...حتی اگر هم من او را کشته بودم، ایشان زن خودم بود...اختیار زن خودمان را هم نداریم!؟
این کورتون بی صاحب را که قرار بود بگوئید بیاورند...پس چه شد؟
بله بله...حتما...ولی قبل از اون یک سوالی داشتم که برای خیلی از خوانندگان ما مطرح هست...اینکه شما پرچمی رو که روز گروگانگیری همراه برده بودین ظاهرا پرچم اشتباهی بوده و یکی از درخواستهایی که داشتید درخواست پرچم بوده...میتونین توضیح بدین که چطور این اشتباه پیش اومد؟
- بنده علاوه بر خداوند و برادران داعشی (دامت توفیقاتهم) باید به شما هم جواب پس بدهم؟ خب انسان جایز الخطاست و در عملیاتی با این حجم و با این پیچیدگی این مسائل هم پیش می آید...شما اینهمه دستاوردهای اقدام بنده را که دنیا را تکان داده نمی بینید و بند کرده اید به پرچم اشتباهی...؟ شما قصدتان مصاحبه است یا سیاه نمایی؟
قصد جسارت نداشتم...با توجه به وضعیت جسمی شما زیاد وقتتان را نمیگیرم و به عنوان آخرین سوال میپرسم...آیا از کاری که انجام داده ای پشیمان نیستی؟ چه پیامی برای خوانندگان ما داری؟
- فکر کردی اینجا هم برنامه ی آینه ی عبرت است؟ شما تا به حال دیده اید یک آیت الله از کاری که کرده است پشیمان بشود؟ مثل اینکه هنوز من را به آیت اللهی قبول ندارید...به خدا قسم اگر...اگر...لاکن...السلام علیکم و رحمه الله و برکاااا...........هع !
جناب آیت الله...جناب آیت الله...پرستار...پرستار....
(بوق ممتد دستگاه کاردیوگرافی)
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر