پررنگترین خبرهای این هفته درباره فساد مالی بود. روز شنبه، علی طیبنیا، وزیر امور اقتصاد و دارایی، خبر از کشف و پیگیری فساد مالی 12 هزار میلیارد تومانی در یکی از بانکها داد. دو روز بعد، همایشی با حضور سران سه قوه برای ارتقای سلامت اداری و مقابله با فساد تشکیل شد. در این همایش، حسن روحانی، رئیسجمهور، بدون اسم بردن از سپاه گفت: «اگر تفنگ، روزنامه، قدرت و خبرگزاری را همه در یک نهاد جمع کردیم ابوذر و سلمان هم باشد فاسد میشود.» وی افزود نباید به جایی برسیم که «قبح رشوه، دزدی و فساد از بین برود.» اما رویداد مهم دیگر در این همایش، پیام مقام رهبری بود. وی که ظاهرا برگزاری سمینار برای مبارزه با فساد مالی را مصداق «کش دادن» این نوع خبرها میداند، خطاب به حاضرین همایش چنین نوشته بود: «این سمینار و امثال آن بناست چه معجزهای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟ ... توقع من از آقایان محترم این است که چه با سمینار و چه بدون آن، تصمیمات قاطع و عملی بدون هرگونه ملاحظهای بگیرند و اجرا کنند.»
در فضای مجازی، کمتر کسی است که این رویدادها را نشانۀ عزم جدی مسئولان کشور برای مبارزه با فساد بداند. مثلا نیما قاسمی نوشته: «مبارزه کردن با فساد نه شعار میخواهد نه به شعور خاصی نیاز دارد. فقط قدرت سیاسی میخواهد و البته فکر و برنامه. چون امکان ندارد - اگر چنانکه ادعا میکنند - فساد گسترده شده باشد٬ این گسترش بدون پشتوانهی قدرتمندان رخ داده باشد. به همین جهت هم هست که مبارزهی واقعی با فساد٬ مبارزهی واقعی با خود قدرت و نهادهای قدرت است. حالا فرض بگیرید که سمینار برگزار کنند برای مبارزه با فساد اداری. اولین سوال این است: مبارزه با فساد٬ مگر سمینار میخواهد!؟ ... همهی آنها که خود باید بخشی از این پروژه باشند به این سمینار دعوت شدهاند! آنها هم زرنگتر از این حرفها توپ را انداختهاند تو زمین برگزار کنندگان سمینار و میپرسند: خب پس چرا عمل نمیکنید!؟ ... آیا فکر کردهاند خود بدنهی اصلی قدرت میآید میگوید من فاسدم من را اصلاح کنید لطفاً؟! آیا برگزارکنندگان سمینار نمیفهمند یا خودشان را زدهاند به نفهمی!؟ البته اگر مقصودشان مبارزه با فساد واقعی نیست٬ و شوخی دارند یا دوست دارند سمینار و همایش برگزار کنند٬ تا عدهای را فریب دهند٬ آن یک حرف دیگر است.»
نریمان رحیمی میگوید هروقت جنگ قدرت بالا میگیرد افشاگری درباره فسادهای مالی رقیب هم شروع میشود: «به نظر من در طول این سه دهه هر بار طرح موضوع فساد اقتصادی یا برای تسویه حساب میان جناحهای حکومتی بوده و یا واکنشی در حد حرف در برابر حساسیت افکار عمومی و جلب نظر، مثلا برای کشیدن مردم پای صندوقهای رای. من که هیج وقت اراده واقعی برای مبارزه با فساد اقتصادی ندیدم. جالب این است که همهی حاکمان از بالا تا پایین خودشان را در جایگاه اپوزیسیون قرار می دهند و از این دیدگاه از فساد انتقاد میکنند و در نظر نمیگیرند که فساد دارد دقیقا در ساختارهای زیر حکومت و مسئولیت آنها دارد صورت میگیرد . برای همین است که شما میبینید که در تمام این سالها مسئولان طوری از فساد صحبت میکنند که گویی دارند از یک پدیده خارجی انتقاد میکنند و نه در واقع از ارگانهای زیر مسئولیت خودشان. به نظر من این حرفهای آقای روحانی هم بیشتر یک نوع مجادله با سپاه است تا اراده جدی برای مقابله با فساد. خود آقای روحانی چند ماه پیش که میخواست توجه سپاه را جلب کند گفت که خوب است سپاه در مسائل اقتصادی دخالت میکند. منظورم همان تشویق سپاه به شرکت در پروژههای بزرگ مالی و اقتصادی است که آقای روحانی حدود یک سال پیش گفت.»
صاحب خبر هم نوشته که این نوع هیاهوها معمولا سرپوشی است بر ماجراهای دیگر: «با اینکه از جدی ترین منتقدان "تئوری توطئه" هستم اما گاهی نمی شود ارتباط میان اتفاقات اجتماعی و سیاسی را نادیده گرفت. به عنوان مثال عجیب است که عمل و خبر اسیدپاشی ها یا چاقو زدن به دختران همزمان با "تمدید توافق هسته ای" انجام می شود. یا از طرف دیگر گران شدن "نان و دلار" همراه با اندک "فضای تنفس" در روز دانشجو و "سخنرانی تند" جناب روحانی علیه فساد و سپاه و حتی آیت الله خامنه ای همراه است! البته همچنان امیدوارم که این نشانه ها تصادفی باشد، چرا که احتمالا در روز -محتوم- اعلام خبر صلح هسته ای -بخوانید تسلیم- شاهد اتفاقات ناگوار اجتماعی مشابه خواهیم بود.»
اما به نظر صاحب خبر، دلیل ویژۀ افشاگری اخیر مسئله تحریمها و کمبود منابع مالی دولت است: «دولت روحانی علاوه برکوتاه کردن دست سپاه از پروژه های کلان و درآمدهای نفتی، ناچار از کمک گرفتن -بخوانید مالیات- از ارگان های تحت نظارت رهبر شده و عملا بیان کرده که درآمدها دیگر کفاف هزینه ها را نمی دهد و باید تمام کاسه ها را یکی کنیم و هرچه مانده باهم استفاده کنیم. دیگر از "بودجه های اختصاصی ارگانهای رهبری"، "واردات غیرقانونی و بدون نظارت سپاه" و "پروژه های صوری" خبری نیست و اهمیت رسیدن به وضع مردم ایران اگر از لبنان و بشار اسد بیشتر نباشد، کمتر نیست. دولت روحانی اعلام کرده که امروز روز مبادایی است که پولهای امام زمان دست سرداران و نزدیکان باید استفاده شود. وگرنه با این رویه، سال آینده نه از تاک، نشان خواهد ماند و نه از تاک نشان! البته با توجه به بودجه ارائه شده به مجلس، همچنان به نظر می رسد که دولت روحانی هم در پذیرش واقعیات مشکل دارد. چرا که تحقق نفت 72 دلاری بودجه با توجه به قیمت های حدود 55 دلاری امروز نفت ایران، احتمال تحریم بیشتر و همینطور افزایش 30 درصدی مالیات ها از "اقتصاد بی رمق" امروز بسیار خوشبینانه است.»
محمد آقازاده مطبوعات را که قرار است حافظ منافع عمومی و افشاگر فساد باشند نشانه گرفته است و میگوید این نمک خود گندیده است: «وقتی احمدینژاد با صراحت از برادران قاچاقچی حرف می زند ولی آب از آب تکان نمی خورد، زمانی که روحانی با شفافیت فریاد می زند پول، اطلاعات، اسلحه، تبلیغات، خبرگزاری و سایت در اختیار یک نهاد باشد حتی ابوذر و سلمان باشد فاسد می شود و باز هیچ اتفاقی نمیافتد همه می فهمند نقش ها تقسیم شده است، تا عدهیی غارت کنند و عدهیی با این حرفها چون سوپاپ اطمینان خشم ها را تخلیه کنند. ... تا زمانی که همه نهادهای دولتی، نظامی و غیر نظامی سایت، خبرگزاری و روزنامه میزنند و مطبوعات به ظاهر خصوصی یا از راه آگهی دولتی یا از راه یارانه نقدی مستقیم روزگار میگذارنند و ناشران این روزنامه با زد و بند به ثروتهای بادآورده می رسند و هیچکس حق ندارد از آنها بپرسد چرا حقالتحریر روزنامهنگاران بدبخت را به موقع نمی دهند و هر روز تعداد املاک و مستغلات خود را افزایش می دهند، نه تنها فساد متوقف نمی شود بلکه رسانه ها که باید عامل برخورد با فساد باشند خود عامل گسترش آن می شوند ، چه انتظاری می شود از مبارزه با فساد داشت جز پر کردن اوقات فراغت مسئولان؟»
و بالاخره، حسین قاضیان در نوشتهای که میتواند اشارهای باشد به نگرانی روحانی درباره ریختن قبح فساد، مینویسد که این تیر دیریست که از شصت شده: «وزیر اقتصاد و دارایی از یک فساد مالی ۱۲ هزار میلیارد تومانی خبر داده است. یعنی اینکه رکورد شکنی ادامه دارد. ۳ هزار میلیارد تومانی که در زمان «پاکترین دولتها» اعلام شد ماشین حسابها را به کار انداخت تا معلوم کند سهم هر ایرانی چقدر است. حالا برای ۱۲ هزار میلیارد به ماشین حسابهای عریض تری نیاز است که بتواند این عددها را در خودش جا بدهد. اعداد فسادهای مالی بالا و بالاتر میرود و در همان حال میزان اعتماد عمومی پایینتر و پایینتر میآید. این احساس اوج میگیرد که «ببین چه بخور - بخوری است». وقتی این احساس عمومیت یافت، هجوم همگانی برای غارت این خوان یغما بیشتر میشود. هر کسی به فراخور توانش لاشهی امکانات عمومی را میدرد تا مبادا سرش بیکلاه بماند و از معرکه عقب مانده باشد. این چنین است که فساد دولتی به فساد ملتی تبدیل میشود و جامعه دود میشود و به هوا میرود و تنها میماند زور عریان برای سرپا نگه داشتنش.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر