close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

رفتار آشنای ناراضی‌ها در انتخابات آمريكا

۲۰ آبان ۱۳۹۳
بلاگ میهمان
خواندن در ۶ دقیقه
رفتار آشنای ناراضی‌ها در انتخابات آمريكا
رفتار آشنای ناراضی‌ها در انتخابات آمريكا

پرستو صبور

چهارم نوامبر یا همان ۱۳ آبان ماه ـ سالگرد بحران گروگانگیری در سفارت سابق آمریکا در ایران ـ مصادف شد با انتخابات میان‌دوره‌ای در آمریکا، که علاوه بر اهمیت آن در آینده هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه، بر آینده روابط ایران و غرب نیز تاثیرگذار خواهد بود. اما علاوه بر نتایج این انتخابات، سایر آمار و اخبار مربوط به آن نیز جالب توجه است.

کنگره‌ای نامحبوب اما پایدار

از سال ۲۰۰۲ میلادی که میزان عدم رضایت مردم آمریکا از کنگره تنها ۱۶٪ بود، این میزان سیر صعودی شدیدی داشته است. به طوری که در آخرین نظرسنجی‌ موسسه گالوپ در ماه سپتامبر ۸۶٪ مردم آمریکا از کنگره ناراضی بوده اند. علاوه بر عدم رضایت عمیق مردم آمریکا از نمایندگانشان در کنگره، نظرسنجی مشترکی که توسط سی‌ان‌ان و او‌ آر ‌سی (CNN/ORC) تنها چند روز قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای انجام شده است، نشان می‌دهد که ۶۸٪ مردم از روند اداره کشور (بسیار و یا تا حدی) عصبانی هستند. با توجه به این آمار، حضور چشمگیر مردم در حوزه‌های رای‌گیری و رای به تغییر در کنگره نمی‌توانست چندان دور از انتظار باشد. با این حال تنها یک سوم واجدان حق رای به پای صندوق ها رفتند.

در این انتخابات جمهوری‌خواهان توانستند کرسی هایی بیش از دموکرات ها به دست آوردند. اما برخلاف تصورات رایج، که پیروزی جمهوری‌خواهان را به منزله تغییر قلمداد می‌کنند، این پیروزی تغییر چندانی ایجاد نخواهد کرد. برای توضیح این عدم تغییر شاید بهتر باشد ابتدا بپرسیم چه چیزی می‌توانست مؤید تغییر در کنگره آمریکا باشد؟ چرا رای مردم به جمهوری‌خواهان و نه دموکرات‌های هم حزب رئیس جمهور کشور به معنای تغییر نیست؟ بررسی آمار کنگره در سال‌های اخیر می‌تواند به توضیح این موضوع کمک کند.

صد و سیزدهمین کنگره آمریکا که روزهای آخر عمر خود را می‌گذراند، با استناد به تعداد قوانینی که وضع کرده‌است، کم‌کارترین کنگره تاریخ آمریکا محسوب می‌شود. آنچنان که هم در مطبوعات و هم در میان مردم لقب «کنگره عاطل و باطل» گرفته است. اما در انتخاباتی که گذشت، با وجود عدم رضایت ۸۶٪ مردم از کنگره تنها ۱۴ کرسی در معرض تغییر بودند. به عبارت دیگر، بقیه سناتورهای نامحبوب در جایگاه خود باقیماندند، سناتور‌هایی که شغلشان را ـ که قانون‌گذاری است ـ درست انجام ندادند. البته انتخاب دوباره نمایندگان نامحبوب فقط محدود به این انتخابات نمی‌شود. علیرغم اینکه در طول ۱۲ سال اخیر  رضایت مردم از کنگره سیر نزولی قابل توجهی داشته است، در طول این سال‌ها بین ۸۰ تا ۹۱ درصد همین نمایندگان نامحبوب موفق به حفظ کرسی‌های خود شده‌اند و به ندرت چهره جدیدی به کنگره آمریکا اضافه شده است. گویی همه چیز با وجود نارضایتی ها سر جای خود باقی مانده است.

مردم ناراضی اما...

در طول ۶ سال ریاست جمهوری اوباما، جمهوری‌خواهان کنگره و به خصوص تی پارتی (Tea Party)، از هیچ تلاشی برای سنگ‌اندازی در مقابل اوباما دریغ نکردند. از تلاش بیش از ۵۰ باره لغو قانون بیمه درمانی اوباما گرفته تا به تعطیلی کشاندن دولت و عدم تصویب بودجه. اما در این عدم تغییر، تمام تقصیر به گردن نمایندگان و سناتورهایی نیست که تنها وظیفه‌شان را - قانونگذاری - انجام نمی‌دهند. بلکه شهروندان آمریکا نیز چندان در ایفای نقش شهروندی خود کوشا نیستند. تحقیقی که در سال ۲۰۰۸ انجام شده است، نشان می‌دهد که تنها ۲۷٪ شهروندان آمریکا نام نماینده و سناتور خود را می‌دانند. بنا بر نظرسنجیدیگری که کمتر دو ماه مانده به انتخابات میان‌دوره‌ای امسال انجام شده است، ۲۷٪ شهروندان آمریکا نمی‌دانستند که حزب جمهوری‌خواه کنترل مجلس نمایندگان را در اختیار دارد و حزب دمکرات کنترل مجلس سنا. این در حالیست که ۹۰٪ شرکت کنندگان بر این باور بودند که در یک کشور دموکرات شهروندان مسئولیت دارند که در مورد مسائل سیاسی مهم مطلع باشند. 

نارضایتی مردم از کنگره فقط یک موضوع کلی نیست، برای مثال نظرسنجی سی‌ان‌ان در ایالت کنتاکی نشان می‌داد که سناتور میچ مک‌کانل جمهوری‌خواه (Mitch McConnell) برای ۴۹٪ شرکت‌کنندگان گزینه نامطلوبی به شمار می‌آید. نکته جالب این است که در همین نظرسنجی رقیب او الیسون گریم (Alison Lundergan Grimes) نیز  برای ۴۹٪ شرکت‌کنندگان گزینه نامطلوب محسوب می‌شد.  اما در روز انتخابات میچ مک‌کانل با ۵۶٪ آرا پیروز انتخابات شد. این عدم مطلوبیت نامزدها (چه جمهوری‌خواه و چه دموکرات) فقط مختص ایالت کنتاکی نبود، در بسیاری از حوزه‌ها، مخصوصا حوزه‌های کلیدی، وضع به همین منوال بود. در ایالت آیوا (Iowa) نامزد جمهوری‌خواه با به دست آوردن ۵۲٪ آرا، در یک رقابت حساس پیروز شد. این در حالی است که بنا به نظر سنجی سی‌ان‌ان، ۴۹٪ مردم در این ایالت نسبت به حزب جمهوری‌خواه نظر مساعدی نداشتند.

از اینها که بگذریم، در روز انتخابات تنها ۳۴٪ از شهروندان آمریکا به پای صندوق‌های رای‌گیری رفتند. در این میان، ۷۵٪ شرکت‌کنندگان سفید‌پوستان بودند که ۶۰ درصدشان را جمهوری‌خواهان تشکیل می‌دادند. این بدان معناست که ناراضیان جمهوری‌خواه رای می‌دهند، اما ناراضیان دموکرات درصد مشارکت پایین‌تری دارند. به عنوان مثال، مشارکت جوانان ۱۸-۲۹ ساله که معمولا به دموکرات‌ها رای می‌دهند، تنها ۱۳٪ بوده است (کمتر از تمامی گروه‌های سنی دیگر). با توجه به این توضیحات می‌توان به سادگی درک کرد که چرا نمایندگان و سناتور‌هایی که ۹۰٪ مردم از آنها ناراضی هستند، هراسی از عواقب این نارضایتی ندارند. اکثر قریب به اتفاق آنان می‌دانند نه تنها بسیار ساده‌تر از چهره‌های تازه‌تر می‌توانند بودجه مالی مورد نیاز کمپین‌های تبلیغاتی‌شان را تهیه کنند، بلکه نارضایتی موکلینشان جنبه عملی به خود نمی‌گیرد و آنان کماکان کرسی های خود را حفظ می کنند.

رفتاری آشنا در ایران و آمریکا

این نارضایتی عمیق که در عین حال با عدم شرکت در انتخابات مجلس توام شده است، برای ما ایرانی ها چندان هم ناآشنا نیست. در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ ایران، انتخابات شورای شهر در سال‌های اخیر و انتخابات مجلس شورای اسلامی سال ۱۳۹۰، درصد مشارکت شهروندان در ایران نیز،علیرغم نارضایتی از وضع موجود، پایین‌تر از معمول بوده است. درست است که تفاوت‌های بسیاری میان انتخابات‌ در ایران و آمریکا وجود دارد، اما شهروندان آمریکایی، مخصوصا اقلیت‌ها و جوانان که عموما ناراضی هم هستند و اگر رای بدهند، معمولا رای به دموکرات‌ها و تغییر وضع موجود می‌دهند (انتخاب اوباما و شعار تغییر)، به دلایل مختلفی مشتاق شرکت در انتخابات‌، مخصوصا انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس، نیستند. از جمله دلایل آنها نیز یاس از تغییرات اساسی در سیاست‌های واشنگتن می‌باشد. 

اما به نظر می‌رسد که هم در ایران هم در آمریکا ناراضیان بیشتر به اعلام نارضایتی می‌پردازند و راضی‌تر‌ها به پای صندوق‌های رای‌ می‌روند. بدین ترتیب این راضی‌تر‌ها  هستند که برای ناراضی‌ها نماینده انتخاب می‌کنند. ناراضی‌هایی که به پای صندوق نمی‌روند. چراکه بر این باورند که«سگ‌زرد برادر شغال است.» اما راضی‌تر‌هایی که به پای صندوق می‌روند، دست بر قضا همان «برادران شغال» را انتخاب می‌کنند. 

انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا که به پایان رسید. نتایج آن هم چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی کم کم ظهور خواهد کرد. اما تا انتخابات مجلس ایران کمی بیش از یک سال باقی‌مانده است. باید دید که آیا باز هم در ایران شعار«سگ‌ زرد برادر شغال است» باعث می‌شود که ناراضی هایی که نمی خواند به «سگ زرد» رای بدهند به پای صندوق نروند و راضی تر ها همان «برادران شغال» را انتخاب کنند؟

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

هتل تک ستاره٬ یادداشت های روزانه زندان (بخش شصت و نهم )

۲۰ آبان ۱۳۹۳
عیسی سحرخیز
خواندن در ۱۲ دقیقه
هتل تک ستاره٬ یادداشت های روزانه زندان (بخش شصت و نهم )