از : ماهرخ غلامحسین پور
در باب پست جنجالی امیرمهدی ژوله
مطلب طنزی که روز گذشته «امیرمهدی ژوله»، روزنامه نگار و طنز نویس در صحفه فیس بوکش منتشر کرد تا این لحظه بیش از ۶۰۰ بار توسط کاربران فیس بوک و خصوصا زنان عضو صفحه این طنز نویس دست به دست شده و به اشتراک گذاشته شده است.
این در حالی است که این نوشته ی جنجالی با مخالفت شدید و واکنش تعدادی از- اغلب- مردان خانهٔ شیشهای فیس بوک مواجه شده و آن را یک مطلب سکسیستی و توهین آمیز بر علیه زنان تلقی کردهاند.
متن استوتوس مذکور در مورد «کلادیاو رومانی»، مدل ۳۲ ساله ایتالیایی است که موفق شده است امتحانات و دورههای مربوط به داوری فوتبال را از سر بگذارند و این احتمال وجود دارد که سال آینده به عنوان اولین داور زن ایتالیا در رقابتهای لیک حرفهای مردان داوری کند. آقای ژوله این طور نوشته است:
" داور دقت کن (+18) ایشون کلادیو رومانی مدل ایتالیاییه که قراره از فصل بعد رقابتهای سری آی ایتالیا رو قضاوت کنه. اون وقت بعضی دوستان میپرسن چرا فوتبال ما پیشرفت نمیکنه. واقعا چرا پیشرفت کنه وقتی جذابترین داورهای ما غلامعلی همیراد و نوذر رود نیلاند؟ داور که همچین چیزی باشه، اعتراض به داوری هم کم میشه، فوق فوقش بازیکنا قصد فریب داور رو دارن که با یه کارت زرد روبرو میشن.بعد این داور نقطه پنالتی رو نشون بده همه تشویق میکنن، نقطه کرنر رو نشون بده همه تشویق میکنن، کلا هر نقطهای رو نشون بده همه تشویق میکنن. اصلا تشویق کردن از ویژگیهای بارز ایتالیاییها میشه. اینجوری دیگه اشتباهات داوری هم جزیی از بازی محسوب میشه، داور در تمام صحنهها حضور داره، شیر سماور و اگزوز خاور هم برای شما فحش محسوب میشه، برای داور خاطره ست. اون وقت اینجا عادل ده بار میبره عقب، میاره جلو، باز هم هم در این صحنه چیزی مشخص نیست (نمیبره لذت) جا داره که خانوم چرخنده رسیدگی کنن واقعا. "
البته آقای ژوله ۱۶ ساعت پس از انتشار این پست جمله «شیر سماور و اگزوز خاور هم که برای شما فحش محسوب میشه، برای داور خاطره ست» را از متن منتشر شده حذف کرد.
از جمله کسانی که نسبت به این مطلب معترض شدهاند «امین بزرگیان» است که در صفحه خودش در این باره نوشته است:
«ژوله طنز نویس است. در سریال هاى پربیننده مى نویسد و البته در روزنامهها. و خب به سبب این ویژگىها پربیننده و اثرگذار است. من نه به سبب پلیس بازى که به سبب اهمیت افرادى مثل ژوله در ساختن افکار عمومى این متناش را بیرون کشیدهام. چیزى که من نوعى بنویسیم، نه کسى مى بیند و نه مى خواند. محدودى و معدودى فقط. در واقع بى اهمیتایم اما ژولهها بسیار نقش حساسى دارند.. قطعا ژوله متوجه نیست که چه نوشته است. ...... چرا مى گویم متوجه نیست؛ چون چندپست پایینتر در نفى و نقد متلک و آزارجنسى خیابانى نوشته است. مساله اصلى همین فاصله است. فاصله بین دو ژوله. او مى داند یا بهتر بگویم ما مى دانیم اما نمى توانیم؛ از دستمان در میرود.متلکى که ژوله با اگزوز و نقطه و در نهایت میبره جلو و میاره عقب -که افشاکننده متن است- و کلاً دکوراسیون متن و گفتار ساخته و مى گوید، همان چیزى است که نقدش مى کند و کرده است. یک روش تکنیکال براى فهمیدن یک متن سکسیستى وجود دارد: متن با پایین تنه خوانده مى شود. کار وقتى بدتر مى شود که ابژه زن یا مردى خاص و مشخص باشد. متنى که در آن تمناى خوابیدن موج مى زند، خوابیدنى که ممکن نیست چون اگر بود احتیاج به متلک نداشت و انجام مى شد. در واقع نگاه سکسیستى در خود، راوى یک نادسترسى است؛ نادسترسى اى که باعث شده وظیفه فالوس را زبان برعهده بگیرد. و خب از همه بدتر تشویق حضار است»
آقای علی عبدی، دیگر فعال فیس بوکی و دانشجوی رشته مردم شناسی یکی از دانشگاه های آمریکا هم در این مورد واکنش نشان داده و از اینکه آقای ژوله یک زن را در حد «ابژهٔ جنسی بیتشخص و یک گوشت متحرک بیفردیت» تقلیل داده معترض شده است: «یادداشت اما دربارهٔ کلادیو رومانی نیست. دربارهٔ یک «همچین چیزی» است. یک ابژهٔ جنسی بیتشخص، یک تکه گوشتِ متحرکِ بیفردیت، که هر حرکتش در زمین میتواند باعث «لذت» جنسی مردان دیگرجنسگرا (صاحبان عرصهٔ عمومی و ورزش فوتبال) شود. مردانی که «ده بار میبرند عقب و میارند جلو» تا به ارگاسم جنسی برسند. نویسنده در ویرایش اول یادداشت، که بعد از ۱۶ ساعت آن را تغییر داد، به صراحت تبلیغ تجاوز کرده بود: «شیر سماور و اگزوز خاور هم [اگه] برای شما فحش محسوب میشه، برای داور خاطره ست.آنچه که اهمیت ندارد قضاوت کلادیو رومانی، میزان دوندگی، جاگیری، تمرکز، رهبری و مدیریتاش در زمین است. او داور نیست. او یک «چیز» است برای لذت جنسی. درست مثل همان «چیز»هایی که به تملک مردان درنیامدند، و روی صورتهاشان اسید پاشیده شد. اعتراض کنیم تا فرهنگ تجاوز بدون هزینه بازتولید نشود».
اما استدلال تعدادی از کاربران فیس بوکی زیر مطلب آقای عبدی که موافق پست آقای ژوله بودهاند، ذکر این نکته است که اساسا خانم کلادیو رومانی با پوشیدن لباسهای سکسی و غیر متعارف در پی جلب توجه افکار عمومی بوده و احتمالا از این واکنشها و توجهات احساس ناخوشایندی نخواهد داشت.
«سینا» در این مورد نوشته است: « لباس پوشیدن خودش یک پیام داره. من اگه کت و شلوار و کراوات میپوشم «دلیل» داره، معنی داره، پیام داره!! واسه همین همه جا کُت شلوار و کراوات نمیپوشم. ولی شما خانمهای فمینیست انتظار دارید که از همه چیز مستثنی و معاف بشید... هر جا هر چی دلتون خواست بپوشید و دیگران هیچ واکنشی بهش نشون ندن. چون فکر میکنید همه چیز «حق» تونه! اما هیچ وظیفهای ندارید..... طرف یقهاش تا زیر شکمش بازه، دامن تا بالای رونش پوشیده، تا تونسته آرایش کرده.... همه بادی لنگوئجش هم سکشواله.... بعد که یکی نگاش کرد و به «سیگنال« هاش جواب جنسی داد (چون اون قطعاً دنبال توجه جنسیه) سر و کله این فمینسیتها پیدا میشه که «چرا نگاه جنسی کردی؟؟»..... واقعاً مسخره است. خود این خانم داور اینطوری لباس میپوشه برای همین نوع جلبتوجه کردنها! و اگر میدونست بهش میگن «همچین چیزی» ذوقمرگ میشد. لطفا بس کنید این اداهای روشنفکری مصنوعی رو»
آلرز نیز در این باره معتقد است که: « مخالفت با سکسیزم داره تبدیل میشه به جریانی که اساسن لذت جنسی رو کتمان یا تقبیح میکنه! به همون افراطی افتاده که دستهای از فمینیستها افتاده ن. هر شوخی جنسیای سکسیستیه آیا؟ زن ستیزه آیا؟ من که تحقیری یا تبعیض جنسیای در متن نمیبینم. این یک شوخی جنسیه. میشه در این چارچوب نقدش کرد. »
میلاد، دیگر کاربر فیس بوکی از واکنش و دلخوری کسانی که پست آقای ژوله را توهین آمیز تلقی کردهاند اظهار تعجب کرده و نوشته است: «من واقعا برام سوال شده. خب این خانم به خاطر اندام سکسی و نمایش اندامش به شهرت رسیده در نتیجه صحبتهایی هم که در موردش میشه قطعا جنبههای سکسی داره. غیر از این باشه باید تعجب کرد. مثل این میمونه که شما توقع داشته باشید به جای اینکه در مورد هنر کارگردانی کریستوفر نولان (که با اون معروف شده) حرف بزنیم، در مورد چهرهاش صحبت کنیم»
اما یکی از خانمهای عضو صفحه امیرمهدی ژوله نوشته است: «بابا ما مردامون مردن واقعا! فک کردی میتونن اینو بذارن تو زمین قر بده سوت بزنه؟ قیمه قیمه ش میکنن خام خام میخورنش».
اما از سوی دیگر تعداد بیشتری از کاربرانی که مخالف ادبیات آقای ژوله بودهاند با طرح این سوال که آیا «نوع پوشش ما میتواند میزان رضایت یا عدم رضایت ما را برای ارتباط جنسی مشخص کند»، نسبت به این استدلال معترض شده اند.
علی عبدی در پاسخ به کسانی که گفتمان آقای ژوله را درست پنداشته اند این طور گفته :«لباسی که میپوشیم رضایت ما را برای برقراری رابطهٔ جنسی اعلام نمیکند. اگر زنی لباس به اصطلاح «باز» پوشیده باشد، هیچ مردی حق تعرض به وی را ندارد. حتی زمانی که رضایت برقراری رابطه بین دو طرف حاصل شد، باز هم زن مالک بدن خود است. «زن لخت پوشیده بود. خودش میخواست» یکی از متداولترین بهانههاییست که متهمان به تجاوز بیان میکنند تا قربانی را در جایگاه مجرم بنشانند. ما هنوز در جوامع مردسالاری زندگی میکنیم که از زنان خواسته میشود که در لباس پوشیدن، گفتار، رفتار، و باورهای خود محدودیت ایجاد کنند. حالا میخواهیم مسؤولیت خشونتی که علیهشان میشود را نیز برعهده بگیرند؟ زنی که «لباس سکسی» میپوشد و مورد خشونت قرار میگیرد، هیچ مسؤولیتی در قبال خشونتی که علیه او شده است ندارد.
فیروزه هم با این استدلال که چون این مدل لباس سکسی پوشیده لابد متمایل به چنین قضاوتی است مخالف می کند:
«زنها هم مثل بقیه هر نوع دوست دارن میتونن لباس بپوشن شما میگید سکسی ولی حتی لخت بودن هم حقشونه اینکه از این نوع لباس پوشیدنشون توی حرفه و شغلشون تعبیر جنسی بشه چندش آوره»
اما عده دیگری از جمله نوید بر این باورند که واکنشهایی در این سطح نسبت به یک مطلب طنز به بهانه اشاعه ادبیات سکسیستی، به نوعی مواجه کردن ظرفیتهای طنز با یک فضای پلیسی و بستن دست طنز نویسان و محدود کردن هنرمند طنز نویس یا به نوعی مته به خشخاش گذاشتن است: «به نظرم کمدینها حتما باید دستشان در خلق طنز بازتر باشد و اگر قرار باشد در طنز اینگونه فضاى پلیسى برقرار کنیم باید فاتحهاش را خواند»
آرش بهمنی نیز روزنامه نگاری است که نسبت به مطلب آقای ژوله واکنش نشان داده و ضمن «شرم آور» خواندن مطلب او نوشته است: «حرفی نمیشود زد٬ جز اینکه شرمآور اکنون صفتی ابتر است. دوست روزنامهنگار - نویسنده ما تصور میکند در زنان تنها نکته قابل توجه اندام جنسی است»
آنچه موجب توجه بیشتر کاربران فیس بوکی در این مطلب شده، کامنت هوشنگ نصیرزاده، کارشناس داوری برنامه نود با بیش از ۱۳۰ لایک است که ذیل مطلب آقای ژوله نوشته است: « تمام صحنههایی که توی برنامه نود از داوری این خانم عفیفه محترمه پخش میشه همش درسته... همش»
خانم نجمه واحدی از منظر دیگری به این بحث توجه کرده و ضمن تقدیر از مردانی که این مطلب را تاب نیاورده و نسبت به آن واکنش نشان دادهاند در صفحه فیس بوکش نوشته است:
« از بین هشت نفر از دوستانی که این مطلب را تا کنون به انضمام انتقاد از نویسنده به خاطر این زبان جنسیتزده، با دیگران به اشتراک گذاشتهاند، پنج نفر، مرد هستند. در بین کامنتهای این نقدها هم مردانی که از خواندن چنین متن توهینآمیزی متاسف شدهاند کم نیستند. حتی مردان به نکاتی اشاره کردهاند که از دید من و مای منتقد هم مغفول مانده ،مثلا اشاره به کامنت جنسیتزدهٔ دیگری که «کارشناس داوری صدا و سیما» پای مطلب آن طنزنویس گذاشته است. حق ورود زنان به استادیوم ورزشی، برای مدافعین حقوق زن در این دوره از بازیهای والیبال به «مسئلهای» بدل شد، که به خاطرش پشت درهای استادیوم تجمع کنند، با فدراسیون والیبال نامهنگاری کنند، برایش امضا جمع کنند و به هر شکل به این وضعیت اعتراض کنند. بودند کسانی که این میان معترض شوند که چنین حقی «اولویت» زنان نیست، یا این اعتراضها راه به جایی نمیبرد. حالا این اعتراضها راه به اینجا برده که فدراسیون، ایران را از میزبانی بازیهای نوجوانان، «محروم» کند و حتی تهدید کند که با ادامهٔ این وضعیت میزبانی لیگ جهانی را هم از ایران خواهد گرفت. اما برخلاف انتظاری که داشتم، مردان زیادی پایین این پست هم بسیار همدلانه کامنت گذاشتهاند که «این اولین باریست که از محروم شدن خوشحال میشوم»! هیچکدام از «مردان»مان به این محروم شدن اعتراضی نکردهاند و همه عموما نوشتهاند که «بهتر»
نجمه واحدی تاکید کرده است که نباید فراموش کنیم که نزدیک شدن ما به برابری، در کنار همهٔ تلاشهای مدافعین حقوق زنان، البته که مدیون وجود چنین مردانی هم هست که علیه سکسیزم واکنش نشان میدهند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر