ماهرخ غلامحسین پور
گاهی وقتها «مادر خوب و نایس» بودن تقریبا غیرممکن است، وقتی که از دست پیچهای تند زندگی به غار تنهاییام پناه میبرم و میخواهم به من اجازه بدهی برای چند ساعتی نه مادر تو، که مادر کودک درونم باشم و در لاک خودم فرو بروم وقتی صورتحسابها انباشته شدهاند، مجوز کارم به روزهای انتهاییاش نزدیک شده و صورتحساب عریض و طویل برق سالانه هم سررسیده، مهلت ویزایم تمام شده و ویزای تازه ندارم، وقتی دخل و خرجها هیچ جوری با هر قاعدهای که حسابشان میکنم به هم نمیخورند و توی پارکینگ «بیلا» از سر درگیری ذهنی در خلوتترین ساعت روز که حتی مورچه هم از ابتدا و انتهای پارکینگ عبور نمیکند، من زدهام نه جفت لامپهای یک «اشکودا» یا «شورلت» مدل قدیمی بلکه لامپهای عقب یک بنز شاسی بلند را پیاده کردهام و حالا بیمه آلیانز حاضر نیست خسارت ماشین را تقبل کند.
میخواهم بدانی همهٔ آدمها چه زن باشند و چه مرد روزهای بدی دارند که روی کیفیت زندگیشان تاثیر میگذارد. اما آنچه الان میخواهم دربارهاش با تو حرف بزنم با روزهای کم حوصلگیِ از سر اتفاقهای زندگی کمی فرق میکند.
میخواهم حالا که از مرحله کودکی عبور کرده وارد دنیای نوجوانی شده ای ، بدانی کنترل یک سری بدخلقیهای زنانه کمتر در محدوده تواناییهای ماست و چندان ربطی به صورتحسابها یا «لاست گلدن تایم» و برگه تنبیه مدرسهٔ تو ندارد.
یک سری کم حوصلگیها به طور اختصاصی زنانهاند. گر چه در فرهنگی که من در آن رشد کردهام حرف زدن یک مادر با پسرش در این رابطه، بخشی از خط قرمزهای ممنوعه است اما من آرزومند آنم که بدور از این رویه غلطی که موکدا میخواهد تغییرات فیزیولوژیک، طبیعی و زنانه عزیزانت را از چشمهایت پنهان کند، نسبت به ماجرای «قاعدگی زنانه» که یک روند کاملا طبیعی و فیزیولوژیک است و مختصات این سیکل که باعث تلونات روانی زنان پیرامونت میشود، به طور کاملا آگاه باشی و تغییرات خلقی مرا درک کنی و بپذیری تا فردا روزی برای پارتنر، همسر یا همسفر زندگیات نیز همدلانه درکش کنی.
میخواهم بدانی روزهایی هست که مادرت به خاطر یک سری تغییرات هورمونی و فیزیولوژیک زنانه، با درد شکم و خستگی و عدم ثبات خلق و خو از خواب بیدار می شود و از سوی تو انتظار همدلی و درک بیشتری دارد.
پسرم باید بدانی در دنیای زنانه، ممکن است گاهی روزهای بدخلقی یا دلتنگیشان، تابع اعداد و رقمهای ناگذیر تقویم باشد. باید بدانی قاعدگی زنانه یک ضعف نیست بلکه به اندازه بروز همه اتفاقات فیزیولوژیکی که پس از دوران بلوغ برای تو رخ میدهد، عادی است و وجود همین چرخه باعث شده من امروز پسری به دلپذیری تو داشته باشم.
من هم مثل تمام زنان دنیا هر ماه به تناوب روزهای کوتاهی دارم که دچار عدم ثبات خلق و خو میشوم. روزهایی که تو میتوانی از روی نشانههای زیادی بشناسیشان. روزهایی که دلم میخواهد پیش از اینکه مادر تو باشم مادر کودک درونم باشم، دقت کن به روزهایی که مادرت مدام دست به کیف پول است و بیمحابا خرید میکند، روزهایی که دلش میخواهد روی بهارخواب خانه، روبروی آن درخت سیب و هلوی برافراشته یک نخ سیگار بکشد اما بابت قولی که به تو داده مقاومت میکند چون دلش نمیخواهد با هر نخ سیگار ۱۴ دقیقه از زمانی را که میتواند با تو احساس خوشبختی کند، بکاهد، روزهایی که از هر طرف که میرانیم سر ماشینمان را سر آخر کج میکنیم به طرف فست فودیها و راهی مکدونالد یا کی اف سی میشویم و مامانِ «عاشق آشپزی» ات برای درست کردن یک نیمروی ساده هم غر و لند میکند.
و تو حس میکنی مادرت کم حوصله و کمی برافروخته و خسته است و چندان هم مثل هر روز تحمل شنیدن غر و نقها یا نظرهای مخالف تو را ندارد. گاهی واکنشهای غیر مترقبه نشان میدهد و گاهی ممکن است مضطرب باشد.
این جور وقتها نمیخواهم هیچ کار فوق العاده و متفاوتی برای خوشحالیام بکنی فقط دلم میخواهد اجازه بدهی به جای مادر تمام و کمال هر روزه، مادر نیمه تمام تو و کمی هم مادر کودک درونم باشم. کمی سکوت کنی، در کارهای خانه مشارکت کنی و بگذاری آن یکی دو روزِ کمی متفاوت بگذرد و دوباره زندگی به روال عادیاش برگردد.
پسرم یکی از راههای اینکه بتوانی مرد خوبی باشی این است که پروسه قاعدگی زنانه را به خوبی بشناسی و زنان پیرامونت، خواهرت، مادرت، همکلاسی و همسفرت را مراعات کنی.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر