آموزش عالی در ایران؛ داستان پر آب چشم
از: رهنما
(بخش ششم)
گزارشی که میخوانيد بطور هفتگی برای چند هفته آينده در وبلاگ من در "ایران واير" منتشر خواهد شد. اين گزارش به قلم یکی از زيستشناسان شناخته شده ايران نوشته میشود که تجربه تحقيق و تدريس را در کارنامه علمی خود دارد. نويسنده متن برای پرهيز از شائبه حمايت يا انتقاد از اشخاص و نظام آموزش عالی ايران از نام واقعی خود استفاده نکرده است.
بخش اول را میتوانید اينجا بخوانيد
بخش دوم را میتوانيد اينجا بخوانيد
بخش سوم را میتوانيد اينجا بخوانيد
بخش چهارم را میتوانيد اينجا بخوانيد
بخش پنجم را میتوانيد اينجا بخوانيد
*******************************
شاید بتوان پذیرش دانشجوی شبانه در دانشگاههای دولتی را که از سال 72 شروع شد سرآغاز افت کیفی دانشگاهها به حساب آورد. وزارت علوم پس از انقلاب همواره با کمبود بودجه رو به رو بوده است، مسئولان وزارت علوم بعد از چند سال ساختن با بودجه های بخور و نمیر، به این فکر افتادند که حالا که دیگر به لطف پیشرفت دانشگاه آزاد شهریه دادن برای درس خواندن برای مردم عادی شده، چرا دانشگاههای دولتی از این امتیاز استفاده نکنند؟ و به این ترتیب دورههای شبانه برای دانشجویانی که سطح نمره پائینتری داشتند، به شرط تشکیل کلاسها از ساعت 15:30 به بعد و ذکر کلمه شبانه در مدرک تحصیلی، در اغلب دانشگاههای دولتی رونق گرفتند. این دانشگاهها برای تامین خوابگاه و امکانات رفاهی دانشجویان شبانه هیچ تعهدی نداشتند. بعد از اینکه طعم شهریه کام مسئولان دانشگاههای دولتی را شیرین کرد، محدودیت ساعت کلاس و کلمه شبانه از مدرک حذف شد و اولین مشکل با حضور همزمان دانشجویان ضعیف و قوی در کلاسهای روزانه رخ نمود. کمکم با افزایش تعداد دانشجویان شبانه مشکل حادتر شد، اما نه تنها کسی برای حل آن راهکاری پیشنهاد نکرد بلکه این روند جای خود را در دورههای تحصیلات تکمیلی هم باز کرد و پردیسهای پولی دانشگاهها یکی پس از دیگری سر برآوردند. به برکت تاسیس این پردیسها، دستیابی به دکترای پزشکی، دندانپزشکی، و حتی دکترای تخصصی (PhD) از دانشگاههای معتبر کشور برای بسیاری از مشتاقان علم دیگر یک رویای دست نیافتنی نیست، شرکت در یک آزمون نه چندان دشوار و صرف حدود شصت میلیون تومان پول میتواند داوطلب مرفه را حتی در دانشگاههایی مثل دانشگاه یاسوج، دانشگاه خرم آباد یا دانشگاه بروجرد به آقا یا خانم دکتر تبدیل کند. البته تحصیل با پرداخت شهریه به خودی خود ضعف محسوب نمی ژشود و در بسیاری از کشورهای توسعه یافته هم رایج است، مشکل اینجاست که علاوه بر اینکه در اغلب این پردیسها از استاد با تجربه و امکانات آزمایشگاهی مناسب خبری نیست، برای ورود به پردیسهای پولی هم رقابت تنگاتنگی در جریان است و در بسیاری موارد اعمال نظر در مصاحبههای ورودی باعث میشود لزوما شایستهترین افراد انتخاب نشوند.
در جمع بندی آنچه تاکنون در مورد گسترش کمی دانشگاهها خواندید باید اضافه کنم در واقع دورههای شبانه و پردیسهای پولی نقطه پایان افت کیفیت آموزش عالی محسوب نمیشوند، بلکه این موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی هستند که در این داستان پر آب چشم فصل جدیدی را میگشایند.
آئیننامه تاسیس مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی در سال 1364 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است اما بر اساس آماری که در سومین همایش سالانه دفاتر نظارت و ارزیابی دانشگاههای کشور در سال 1390 ارائه شده است موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی تا سال 1374 در آموزش عالی کشور نقش قابل ذکری نداشتهاند، سپس از سال 1375 تا 1383 رشد این موسسات روند افزایشی نه چندان سریعی را پیموده است، اما از سال 1384 آمار دانشجویان این مراکز به شدت روند صعودی در پیش گرفته و بر اساس آمار رسمی در سال 1388 تعدادی بالغ بر 198677 دانشجو در این موسسات به تحصیل مشغول بودهاند. جستجو در مورد موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی علاوه بر آمار چشمگیر افراد مشغول به تحصیل در این موسسات، اطلاعاتی از قول دانشجویان این مراکز و کیفیت آموزشی آنها به دست میدهد که خواننده را با عمق سودجویی موسسان این دانشگاهها ـ که حتما یکی از آنها هم باید «یک روحانی موجه» باشد ـ آشنا میکند، برای مثال مختصری از وصف موسسه آموزش عالی علامه رفیعی قزوین را از قلم یکی از دانشجویانش بخوانید:
از نظر امکانات آموزشی، این موسسه وضعیت بسیار ضعیفی دارد. سایت کامپیوتر این موسسه شامل تعداد کمی کامپیوتر میشود که به هیچ عنوان جوابگوی تعداد زیاد دانشجویان این موسسه نیست. از نظر سایت اینترنتی هم، این موسسه فاقد سایت میباشد. از نظر بوروکراسی اداری، این موسسه وضعیت مناسبی دارد چون اصولا ظرفیت بروز بوروکراسی وجود ندارد. شما در تمام مسائل و مشکلات و ... تنها با یک نفر که همهی دانشجویان بدون استثنا او را میشناسند سر و کار دارید. چیزی به عنوان "گروه"، "امور مالی"، "آموزش"، "ادارهی تربیت بدنی"، "بایگانی"، "ادارهی امور فارغ التحصیلان"، "دبیرخانه" و ... که در دانشگاهها مرسوم است در این موسسه وجود خارجی ندارد. تمام این اتاقها در یک اتاق و تمام مسئولانشان در یک مسئول ( به همراه یکی دو نفر کمکی ) خلاصه میگردد.
صدور مجوزهای فله ای -300 مجوز در عرض 8 سال- برای راه اندازی موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی از سوی وزارت علوم آنقدر سر و صدا به پا کرد که نه تنها سایت الف به رانت علمی نهفته در پشت موسسان این مراکز اشاره کرد، بلکه اسامی تعدادی از سیاستمداران موسس مراکز آموزش عالی غیر انتفاعی هم اعلام شد. به مرور زمان رقابت بین دانشگاههای آزاد، پیام نور و موسسات غیرانتفاعی بالا گرفت و دانشگاه آزاد و پیام نور برای مقابله با موسسات غیرانتفاعی پذیرش دانشجو در بسیاری از رشتهها را بدون کنکور اعلام کردند، هنوز معلوم نیست کدام دانشگاهها در رقابت برای جذب دانشجوی شهریهای پیروز میدان خواهند بود اما ظاهرا موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی از سال 92 دیگر سودآور به حساب نمیآیند.
کنکاش در چند و چون رشتههایی که در موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی دانشجو میپذیرند نشان میدهد بالاترین آمار پذیرش به رشتههای مهندسی و بخصوص مهندسی برق و کامپیوتر اختصاص دارد. در رشتههای مختلف زیستشناسی موسسههای آموزش عالی آل طه در تهران، سنا در ساری، نور دانش در میمه اصفهان، کاویان در مشهد، ربع رشیدی در تبریز، اندیشه سازان در نکا، صبا در ارومیه و اروندان در خرمشهر دانشجو میپذیرند، در جستجوی اسامی اعضای هیات علمی این موسسهها هر چه بیشتر به دنبال نام زیست شناسان بگردید کمتر مییابید، اما در سایت اینترنتی موسسه ربع رشیدی به نکته جالبی برخوردم، در تاریخچه این موسسه میخوانیم: "هدف اصلی هسته اولیه این موسسه اقدام جهت تاسیس موسسهای جهت برگزاری دوره های High Tech در زمینه بیوتکنولوژی و نانو بیو تکنولوژی بوده است بدین خاطر اقدامات اولیه از طریق وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام گردید، به نوعی که در سال 1382 موفق به گرفتن موافقت اصلی اصولی اولیه جهت برگزاری دوره کارشناسی ارشد بیوتکنولوژی پزشکی از وزارت بهداشت شدیم. منتهی روند امور جهت تاسیس موسسه در وزارت بهداشت و خصوصا کمیته علوم پایه با موانع زیادی روبرو گردید ، به نوعی که پیگیریهای مکرر بدلیل کارشکنیهای کمیته علوم پایه منتج به نتیجه ملموس نگردید. از اینرو از سال 1384 روند پیگیری تاسیس موسسه از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به سمت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تغییر مسیر داده و پیگیریهای مستمر در طول سالهای 1384 الی 1386 منتج به گرفتن موافقت اصولی اولیه و نهایتا موافقت نهایی جهت تاسیس موسسه ربع رشید در تبریز در سال 1386 گردید" . دیدن نام حسین نادری منش، معاون آموزشی کامران دانشجو، در فهرست اعضای هیات موسس این مرکز برای آنان که با وضعیت وزارت علوم در این دوران آشنا هستند کافی است تا روشن شود مفهوم کارشکنی وزارت بهداشت و صدور مجوز توسط وزارت علوم چه بوده است. برای آشنایی خوانندگان با بیانات و سابقه کار حسین نادری منش یک جستجوی کوتاه اینترنتی توصیه میشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر