امیر نیلو
اخیرا صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه در سالگرد تاسیس سازمان بازرسی کل کشور گفته است: «متاسفانه برخی از مسئولین و یا نمایندگان مجلس زمانی که هنوز پروندهای در دادسرا تشکیل نشده و یا حکمی صادر نشده، اسامی متهمان را اعلام میکنند و با بزرگنمایی و انجام کار غیرمنصفانه بر حواشی دامن میزنند. مقرر شده تا دادستانی تهران فرد یا افرادی را که به بزرگنمایی فساد میپردازند، رصد کنند و متهمین را از هر مرتبه و رتبهای به دادگاه احضار کند. البته این موضوع را مکررا در شورای نگهبان نیز بحث کردهایم.» حرف های رئیس قوه قضائیه را به خاطر داشته باشید و با دوربین گزارشگر صداوسیما همراه شوید؛ گزارشگر به خانهای نیمه متروکه با درب آهنی نیمه باز وارد میشود. در دالانی خاکی با دیوارهایی ترک خورده، زن میان سالی نشسته است. زنی با چادری سیاه بر سر که صورتش را پوشانده. در مقابل زن، پسرکی هشت ساله و لاغر اندام در جایی تاریک نشسته است. سراسر فضای خانه، پلشتی و آکنده از نکبت و فلاکت با تصاویری زنده و عریان است. پرژکتور دوربین به کمک میآید تا بتواند صحنه را واضحتر دریافت کند، کودک، لباس ورزشی زرد رنگ مندرسی بر تن دارد که شماره ۱۰ بر روی آن نقش بسته است. مادر و پسر، لخ و لخ بر روی چیزی میکوبند. گزارشگر از آنها میپرسد؟ «مشغول چه کاری هستید؟ «برای دار قالی، میخ صاف میکنیم.» «برای یک کیلو میخ صاف شده ۵۰۰ تومان دستمزد میگرفتند. تمام روز نزدیک به یک کیلو و نیم میخ صاف میکنند و چیزی نزدیک به ۷۵۰ تومان عایدشان میشود. با یک حساب و کتاب ساده میتوان فهمید اگر زن روزی ۸ ساعت کار کند هر ساعت تقریبا ۹۴ تومان درآمد دارد.
دوربین در محیط خانه میگردد، یخچالی که خاموش است و کار نمیکند، محل ظرفشویی در حیاط خانه است. زن به گزارشگر، حمام را نشان میدهد. گزارشگر از توضیحات کودک در مورد نحوه حمام کردن و ندیدن چیزی بنام دوش، مخاطب را با واقعیت زندگی این مادر و پسر آشنا میکنند. گزارشگر از زن در مورد وضعیت غذا سئوال میکند: «گاهی بچهها تا سه روز گشنه هستند. بعضی روزا یک تیکه نون میخرم. تمام روز غذای ما همون نونیه که سه تیکش میکنیم.»
این گزارش به اصطلاح میدانی تلوزیون جمهوری اسلامی، نه از سوی تلویزیونهای بیگانه تهیه شده بود و نه به سفارش گروههای ضدانقلاب برای بزرگ نمایی مشکلات جامعه ساخته شده بود. این گزارش تصویری تلخ و موجز از وجود فقر مطلق در جامعه ایران حکایت میکند، فقری که قرار بود پس از انقلاب پرشکوه بهمن ۵۷ از میان برود. قرار بود با حساب ۱۰۰ امام برای نیازمندان، خانه بسازند، قرار بود بنیاد پهلوی به بنیاد مستضعفان تبدیل شود، قرار بود بهداشت و مدارس مجانی باشد، قرار بود بهره بانکی یا ربا از سیستم اقتصادی کشور حذف شود، قرار بود خود ما آقای خودمان باشیم، قرار بود گودنشینی برچیده شود، قرار بود هیچ کودک فقیری سرگرسنه بر بالین نگذارد، قرار بود پدری شرمنده فرزندان خود نباشد، قرار بود حاشیه نشینی و زاغه نشینی از میان برود، قرار بود انسانها برابر باشند و پول آنها تعیین کننده میزان احترامشان نباشد، قرار بود پس از رفتن اشرف پهلوی، اعتیاد، ریشه کن شود، قرار بود پیش از آنکه عرق کارگر خشک شود مزدش پرداخت شود، قرار بود پس از بستن قلعه زاهدی، تن فروشی از میان برود، اما این قرار ما نبود...
اما تمامی این قرارها و وعدهها تو خالی از آب در آمدند. جوادیه، فلاح و راه آهن با همان فرهنگ و همان وضعیت گذشته باقی ماندند، زعفرانیهها و الهیهها بیشتر شدند، برج میلاد را ساختند ولی از سوی دیگر کارگری در حاشیه شهرری، کلیهاش را به حراج میگذارد. بزرگراهها ساخته و جدیدترین اتومبیلها وارد شدند. از دیگر سو، زنی سیاه پوش با دو فرزندش به خاطر دریافت ۷۵۰ تومان در روز، میخهای مستعمل را جمع میکنند و با چکش صاف میکنند. بیماران بیپول به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینههای بیمارستان، جان میدهند. در جایی دیگر، کنسرت دور دنیا میگذارند درحالی که در این سرزمین، کودکی وجود دارد که نمیداند حمام چیست؟
چه به سر این سرزمین آمده که دیگر شکم گرسنه کودکی هشت ساله آنقدرها هم مهم نیست، خواندن نماز جمعه واجب است که برای حضور در آن سیب زمینی و ساندیس پخش میکنند تا از تهاجم فرهنگی جلوگیری شود.
هر روز و هر ساعت، مواردی از این دست به فهرست سیاه و بالابلند این نظام افزوده میشود. در طول سی و پنج سال گذشته فقرا، فقیرتر شدهاند در حالی که ثروتمندان نمیدانند با داراییهای خود چه بکنند.
مشاهده گزارش اخیر صدا وسیمای جمهوری اسلامی مرا به یاد فیلم مستندی در رابطه با فقر و اعتیاد در جامعه آن روز ایران انداخت که در سالهای پایانی حکومت پهلوی از تلوزیون ملی ایران پخش شد، حکومتی که قصد داشت «تمدن بزرگ» برپا کند. همه نکات آن فیلم بدون حشو و زواید، اکنون در ذهن، من تداعی کننده فقر، اعتیاد و نابسامانی جامعه کنونی جامعه ایران است. آن پدیدههای زشت و ننگین نه تنها ریشه کن نشدهاند بلکه در سطحی گسترده در سراسر جامعه ایران گسترش یافتهاند. درهر کوی و برزن و بدتر آنکه در تمام محلات شهر و پستوی خانهها و اعماق خانوادهها پدیدههایی چون فقر، فحشا، اعتیاد، تن فروشی ریشه کرده است. آیا رئیس قوه قضائیه هم این گزارش صداوسیما را دیده است؟ کسی مامور شده این خانه و خانواده ها را رصد کند؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر