روز اول. ديويد آدينگ، وزير دارايی کشور نائورو، گفته است که کشورش پول ندارد و چيزی به تعطيلی خدمات عمومیاش نمانده. نائورو کجاست؟ درست در شمال استرالیا و محل استقرار اردوگاههای پناهجویان. وزير دارايی اين کشور جزیرهای کوچک اضافه کرده که از جمله جاهايی که تعطیل خواهند شد اردوگاههای پناهجویان است. البته داستان به دو سال قبل بازمیگردد که نائورو 16 ميليون دلار به امريکا بدهکار بود و نتوانست اين مبلغ را بازپرداخت کند. در نتيجه امسال مبلغ بدهی به 30 ميليون دلار رسیده و بانک وستپک استرالیا که حساب و کتابهای نائورو را اداره میکند حساب دولت اين کشور را مسدود کرد. دولت نائورو میگويد حالا فقط از پول نقدی که در دست دارد میتواند استفاده کند و مامورانش را برای خريد نيازهای کشور با پول نقد به اينطرف و آنطرف میفرستد. وزير دارايی نائورو که به دادگاه عالی ايالت نيوساوث ولز استرالیا رفته است گفته که بعد از پرداخت حقوق کارمندان در همین هفته ديگر هيچ پولی برای دولت باقی نمیماند و حتی نمیشود منبعد حقوق کارمندان دولت که نيمی از جمعيت اين کشور هستند را هم پرداخت کرد. آقای وزير گفته پول خريد سوخت نيروگاه برق را هم نداريم و تنها بيمارستان جزيره هم تعطيل خواهد شد. در حال حاضر 1200 پناهجو در جزيره نائورو بسر میبرند.
روز دوم. اعتراض ابراهيم حاتمی کيا به عباس کیارستمی موضوع هنر و سينما نیست، سياسی هم نيست. اعتراضش اين است که چرا کيارستمی جنبهای از زندگی را میبيند که برای حاتمی کيا بی معناست. حاتمی کيا نمونهایست شبیه به کيميايی که جهان اطرافش را به خير و شر تقسيم کرده. در آژانس شيشهای و ارتفاع پست و به رنگ ارغوان هر لحظه در حال بازنمايی وجه خیر در مقابل وجه شر جهان است. حتی وقتی خودش در فيلمی بازی میکند باز هم در مقابلش شر قرار گرفته. کیمیایی هم در همه حال با موضوع مردها و نامردها سر و کار دارد و مخاطبانش بايد در کوچه و خيابان به دنبال ما به ازای واقعی لوطیها و نالوطیها بگردند. زندگی در چنین دوگانههایی عذاب ابدیست و صاحبش را به خيالبافی درباره جهان هم میکشاند. دستکم مسعود کيميايی با همین خيالبافیهايش در سه چهار ماه گذشته سوژه بسياری از نشریات بوده. در عوض دنيای کيارستمی فضای روابط انسانیست و از قضا کیارستمی خودش را به خواب هم نزده و اتفاقات سياسی را هم دنبال میکند. نمونهاش نامه سال 84 او به احمدینژاد است که به او نوشته بود "تو وصله ناجوری" و "من به کسی رای میدهم که توانمندتر از تو در درک واقعیتهای امروز زندگیست". کيارستمی میگويد جنگ هم اگر هست میشود اثر آن را در دنيای آدمها کمتر کرد در حالی که حاتمی کیا میخواهد آدمها اول بين خير و شر انتخاب کنند و بعد از سنگربندی در مقابل طرف دیگر بروند سراغ زندگیشان. اين که آدمی مثل کیارستمی میتواند در میانه کشمکشهای خاورميانه برود موضوع کتاب مردان مريخی زنان ونوسی را در کپی برابر اصل بازسازی کند يعنی عدم تفاهم معنايش خير و شر نيست. حاتمی کيا مثل رزمندهایست که بعد از پايان جنگ هنوز نمیداند چطور بايد با زندگی شهری کنار بیايد.
روز سوم. گزارش سالیانه کميسيون حقوق بشر پايتخت استرالیا باعث شرمساری وزارت بهداشت اين کشور شده. بدترين مورد مربوط به يک خانم باردار بوده که با درد زايمان رفته است بخش اورژانس بيمارستان دولتی کنبرا ولی به او گفتهاند منتظر بماند تا نوبتش بشود. انتظار آنقدر طولانی میشود که خانم باردار در دستشويی مراجعان بخش اورژانس بدون هيچ کمکی وضع حمل میکند. يک مورد ديگر در گزارش مربوط است به يک درمانگاه طب سنتی چينی در کنبرا که دستگاه خونگيری که از آن برای حجامت از کمر استفاده میشود داغ بوده و کمر يک بيمار را سوزانده. از قرار درمانگاه يک دسته گل با عذرخواهی فرستاده است به خانه بیمار و بيمار هم از شکايت صرفنظر کرده ولی وزارت بهداشت خبر داده که بيمار برای طب سوزنی رفته بوده به درمانگاه ولی بدون اين که از او سوال کنند او را حجامت کردهاند. آنطور که گزارش کميسيون نشان میدهد شکايات مربوط به امور بهداشتی در کنبرا نسبت به سال گذشته 16 درصد افزايش داشته و در اين بين 40 درصد شکايات مربوط به بيمارستان دولتی کنبرا بوده. در گزارش حقوق بشر پايتخت استراليا 6 مورد شکايت از دامپزشکان هم وجود دارد.
روز چهارم. سخنرانی حسن روحانی در سازمان ملل، به نظر من، قابل قبول بود و به جای ادعاهای خيالی که در حرفهای امثال احمدینژاد و نتانياهو وجود دارد بطور مشخص به کشمکشهای بينالمللی در خاورميانه و بخصوص در اطراف ایران میپرداخت. منتها یک موضوع قابل توجه اين است که سخنرانی در مجمع عمومی بيش از هر چيز يک حضور رسانهای و تبليغاتیست چون تعهدات بینالمللی کشورها در گفتگوهای دو يا چند جانبه يا در شورای امنيت انجام میشود. بنابراين از يک سخنرانی عمومی میشود انتظار جلب توجه داشت همانطوری که هوگو چاوز و معمر قذافی استادان چنين جلب توجهی بودند. در موقعيتی که روحانی با آن روبروست و تلاش عمومی او و بسیاری از ايرانیها هم اين است که نام ايران را از سرخط خبری رسانهها خارج کنند انجام يک سخنرانی بدون جلب توجه کار درستیست. اشاره روحانی به موضوع ايرانهراسی هم از همينجا نشأت میگرفت که وقتی نام ايران در رسانهها مطرح میشود همواره برای ايجاد هراس در مخاطب است. همه بخوبی یادشان هست که هر جمله احمدینژاد که به قصد ایجاد موج خبری ارائه میشد چه عواقب ناخوشايندی برای کشور به بار میآورد. موضوع قابل توجه ديگر هم اين است که افراطگراهای خاورميانه محصولات همین کشورهايی هستند که همين الان برای مبارزه با محصولات خودشان جمع شدهاند و دلیلی ندارد که روحانی برای تبليغ هم که شده به این موضوع اشاره نکند. البته انتظار بجاییست که بخش روابط عمومی و رسانه روحانی باید بهتر از اينها کار کند.
روز پنجم. با همه ناخوشايندی فيلمهای هاليوودی- که البته نظر شخصیست- سخنرانی لئوناردو دیکاپريو درباره تغيير اقليم و گرمايش جهانی در مجمع عمومی سازمان ملل اتفاق خوبیست که توجه بسياری از کسانی را که اصولا در معرض چنین موضوعاتی نيستند جلب میکند. دیکاپريو هنوز بخاطر بازی در فيلم تايتانیک در کشورهای در حال توسعه معروف است. حتی در کشورهای توسعه يافته هم هنوز تایتانيک بعنوان يک فیلم برای مخاطب عامه شناخته میشود. گروه بزرگی از افراد از لباس و آرایش و علايق هنرپيشهها دنبالهروی میکنند و اقتصاد و بازار پوشاک و لوازم بهداشتی با اين الگوهای هنری رابطه مستقيم دارد. بنابراين میشود انتظار داشت که دريافت عمومی بسياری از مردم درباره موضوعی مثل تغيير اقليم از زبان دیکاپريو بهتر از يک متخصص تراز اول جهانی باشد. به نظرم انتخاب دیکاپريو برای آگاهی رسانی درباره تغيير اقليم و گرمايش جهانی بسیار هوشمندانه بوده و میشود گفت حتی محل مجمع عمومی سازمان ملل را از شکل يکسره سياسی خارج کرد و به دست عموم مردم داد. بهترين حرف دیکاپريو که سالهاست از زبان متخصصان محيط زيست شنیده میشود اين بود که اگر زيست بوم جهان نابود بشود اقتصاد هم نابود خواهد شد و اين موضوع مربوط به سياست نیست بلکه مربوط به حيات انسانیست. در زمان سخنرانی دیکاپریو دوربینهای تلويزيونی بطور مرتب گروه نمايندگان کشورهای صنعتی بزرگ مثل امريکا و چين، و کشورهای جزيرهای کوچک مثل نائورو و جزاير مارشال را نشان میدادند که دسته اول مسئول بحران گرمايش جهانی و گروه دوم صدمه خوردههای اين بحران بودند. هاليوود بلاخره دارد از همان راه گيشه کارهای به دردبخور هم انجام میدهد.
روز ششم. اعدام محسن امير اصلانی، بازداشت غنچه قوامی، ضرب و شتم دراويش، بازداشت جيسون رضايیان که همگی گرفتاریهای جدید هستند و همينطور که ادامه بدهيد انواعی از بگير و ببندهای قدیمیتر قوه قضاييه را میشود فهرست کرد که معنايی جز ناراضی تراشی ندارند. قوه قضاييه جمهوری اسلامی بخشی از مشکل رويارويی جامعه با حکومت است و اين درست بر خلاف انتظاریست که از دستگاه قضا بعنوان بخشی از راه حل انتظار دارید. نکته قابل توجه اين است که خود مردم حالا برای اين که از کارکرد دستگاه قضايی نااميد شدهاند به دنبال حل و فصل مشکلاتشان هستند و يکی از بهترين نمونههای اين تفاهم مربوط است به بخشش اعدامیها. دستگاه قضايی آماده است جان آدمها را در کوتاهترين زمان ممکن بگيرد و در نتیجه هر مشکلی را که بشود قبل از رسيدن به اين دستگاه متوقف کرد يا حتی از دستشان درآورد ممکن است به يک راهحل قابل قبول برای طرفين دعوا برسد. همسر محسن امير اصلانی به روزآنلاين گفته که قاضی صلواتی آرزو داشته که اجرای حکم او را ببيند. یعنی قاضی يک سر دعوای با مردم است و برای واقعيت بخشیدن به آرزوهای شخصیاش در دستگاه قضا کار میکند. از ابداعات تازه در جريان اعدام محسن امير اصلانی، يکی هم توهين به يونس پیامبر بود. اين جرم هم درست شبیه به جرمیست که سعيد مرتضوی برای بازداشت روزنامهنگاران تراشيده بود و آنها را بر اساس قانون مقابله با اشرار و چاقوکشها بازداشت میکرد. دستگاه قضا در جمهوری اسلامی همانجايیست که هر چه درباره عقب افتادگی يک نظام اداری گفته میشود درباره آن مصداق دارد.
روز هفتم. درباره مزايای شير مادر برای نوزاد مثل تقویت دستگاه ايمنی و مقابله با بيماریهای دوران کودکی اتفاق نظر وجود دارد. اضافه بر این، تحقیقات نشان داده که نوزادانی که با شیر مادر تغذیه میشوند در بزرگسالی مبتلا به چاقی نمیشوند. منتها اين سوال هم وجود داشته که آیا شیر مادر باعث میشود نوزادان باهوشتر بشوند؟ مايکل کرامر از دانشگاه مک گيل کانادا همین سوال را گرفته و آن را بر روی نوزادانی که با شير مادر يا شیر خشک تغذيه میشدهاند آزمايش کرده و متوجه شده شير مادر ربطی به هوش نوزادان ندارد. کرامر به اين نتيجه رسیده که آنچه به هوش بالاتر نوزادان منجر میشود بازی کردن و حرف زدن و کتاب خواندن برای نوزادان است. کرامر گفته اگر فکر میکنيد از اينطرف به نوزادتان شير مادر بدهید و از آنطرف انيشتين تحویل بگيرید فکرتان غلط است. شير مادر چنين خاصیتی ندارد ولی اگر به او بموقع غذا بدهيد و خودتان هم سيگار نکشيد میتوانيد اطمينان داشته باشيد که وضع هوشی نوزاد شما از نوزادی که مادرش همین دو تا کار را پشت گوش میاندازد بهتر خواهد شد. امیدوارم خیالتان راحت شده باشد.
تا هفته آينده.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر