جمعه 28/3/89
امروز به دليل تعطيلی روز جمعه و بسته بودن كارخانجات، اوضاع تا حدي متفاوت بود و ترتيب آمار گرفتن روزانه نيز تا حدودي به هم خورد؛ البته وضعيت آمار در سالن 8 و به ويژه حسينيه كاملا متفاوت است با ديگر بندهايي كه تاكنون در آنجا دوران حبس خود را گذراندهام.
در بازداشتگاه 209 به دليل شرايط خاص و نگاهداري زندانيان در سلول انفرادي يا در نهايت حبس در سويت و اتاق های چند نفره در عمل آمارگیری روزانه به شيوه ی معمول وجود نداشت، چون زندگی در اتاقی دربسته جریان داشت. با انتقال به بند 350 بحث دو نوبت آمار گيري اجباری صبحگاهي و شبانگاهی مطرح بود كه به شيوههاي متفاوتي اعمال ميشد، از آمارگيري در اتاقها تا سرشماری در هواخوري و حیاط بند. روش آمارگيري در اتاقهاي نشستن در رديفهاي پنج نفره بود در ساعت 7:40 صبح و حدود ساعت 19 غروب كه گاهي نیز يك ساعتي ديرتر عمل ميشد.
بعد از گرفتن آمار در حیاط و هواخوري به روي زندانيان بسته ميشد تا ساعت 6:30 صبح روز بعد. در سرشماری غروب، بسته به شیوه و عمل افسر نگهبان و در کنار رویدادهای درون بند که می توانست اقدامی تنبیهی در پی داشته باشد، هر روز متفاوت بود. عدهاي در صفهاي پنج نفره- در سه دريف- زندانيان را در حالت ايستاده ميشمردند، عدهاي آن ها را مجبور ميكردند که در زمان آمارگیری بنشينند. این روش معمولا با اعتراض زندانيان مواجه می شد، به ویژه آنان كه پادرد و کمر درد داشتند یا دلخوشي از این شیوه نداشتند. گاهي نيز مسوولان بند زندانيان را در هواخوري نگاه ميداشتند و زمان خروج تكتك آنها را بر اساس لیست شمارش ميكردند. در روزهاي جمعه آمارگيري شبانگاهی چون صبح در اتاق انجام ميشد؛ همچنین روزهاي باراني.
روش آمارگيري با تغيير زندان و تبعید به کرج تغيير يافت. در بند 2 زندان رجايي شهر آمارگيري عصرها و روزهاي جمعه در حسينيه و كريدورهاي بين اتاقها در ردیف هاي سه نفره انجام ميشد و آمارگيري صبحگاهي- به جز جمعه- در حياط به صورت نشسته صورت می گرفت- هر یک از سه سالن ها هم در قسمتی مجزا.
در بند 2 زندان فرديس آمار صبحگاهي و شبانگاهي به صورت شمارش پس از خروج از هواخوري انجام ميشد و بين روزهای تعطيل و غيرتعطيل هم فرقي نمی گذاشتند.
در بند سه وضعیت کاملا فرق می کند، البته تنها برای زندانیان سیاسی، نه آن ها که در سالن ها اقامت دارند و آمارگیری شان شبیه دیگر بندهای زندان رجایی شهر است. روش كلي سرشماری زندانیان عادی، همسایه های ما، مشابه روش آمارگيري شبانگاهي بند 2 اين زندان است و بين صبح و شب هم تفاوتي نيست و همچنين بين روزهاي تعطيل و غيرتعطيل- حتي ساعت گرفتن آمار نيز با یکدیگر تفاوتي ندارد.
آنچه در این بند تفاوت ميكند، در محل سکونت ما، در حسينيه سالن 8 بند3 است که با روش آمارگيري حسينيههاي سالن 4 و 5 بند2 رجایی شهر هم هماهنگی ندارد. تنها علت هم این است که در حسينيه سالن8 بند3 زندانيان سياسي سكونت دارند. در اينجا نه از بيدارباش خبري هست و نه از به صف كردن يا حتي رديف كردن نشستهي زندانيان، نه صبح و نه شب! در زمان آمارصبحگاهی که اكثر زندانيان هنوز خوابند یا در رختخواب وقت می گذرانند، وقتی افسر نگهبان كشيك یا کمک او به حسينيه ميآیند، مجبور ميشوند پردههاي دور بعضي از تختها را كنار بزنند تا از حضور زندانی مطمئن شوند و يا اينور آنور- دستشویی یا حمام- بگردند تا افراد را پيدا كنند و در نهایت به عدد 14 زنداني سياسي برسند! در این زمان، مکان من که به نوعی سحرخیز بند به حساب می آیم مشخص است، کتابخانه ی حسینه، یا در حال نوشتن یا نرمش های لازم برای درمان دیسک و کمردرد.
داوود برخلاف قولي كه به ما و خانواده اش داده بود، باز امروز روزه گرفت كه با اعتراض شدید من مواجه شد. بعيد است كه بتوانیم او را راضي كنیم كه عاقبت از خر شيطان پياده شود. ظاهرا مهدي روش ديگري برای متقاعد کردن و کوتاه آمدنش پيدا كرده است. او پيشنهاد داده است كه سلیمانی يك روز در ميان روزه بگيرد تا او نیز به وی بپیوندد. با اين حساب محمودیان هم روز شنبه همراه با سلیمانی روزه خواهد بود، اما چندان امیدی نیست كه داوود روز يكشنبه نیز روزه نباشد!
به دلیل تعطیلی جمعه و بیکاری بیشتر، همچنین بسته بودن هواخوري و نبودن امکان ورزش صبحگاهي اجباري - اختياري ، تعداد خفتگان امروز در زمان آمار بيشتر بود. تعطيل بودن كارخانجات در روز جمعه، خواه ناخواه بسته ماندن در هواخوري را پی دارد. بر اين اساس عصر پنجشنبه و جمعه به هواخوري كارخانجات دسترسی نخواهیم داشت و بايد به صورت اشتراكي با زندانيان بند جوانان (چهار) از هواخوري عادي بند سه استفاده كنيم! البته با مقدماتي كه گرامي ديروز چيد اين انتظار را بايد داشت كه در روزهای عادی نیز تنها اجازهي استفاده از هواخوري كارخانجات را تا ساعت 12 ظهر، پایان شيفت كاري صبح بدهد و بگويد بعدازظهرها از هواخوري عادي استفاده كنيد که نوبت زندانیان عادی بند 3 است.
صبح زود كه به هواخوري عمومي مراجعه كردم، در مقايسه با حیاط بند 2، مكاني نامناسب و بيگل و گياه ديدم؛ مکاني بود تا حدي كوچكتر از دیگر هواخوري های رجايي شهر، بدون حتي يك باغچه. نه از يك گیاه یا حتی علف سبز خبری بود و نه از يك بوته گل یا درخت کوچک- با سایه و بی سایه. هواخوری در واقع يك چهارديواري محصور است در ميان سه ديوار دو بند و يك ديوار با سیم های خاردار حلقوی و عادی و درآهني مرتبط با بخش بيروني زندان، مرتبط با کوه های شمالی و شمال شرقی. وسايل ورزشي اين حياط، در شرايطي كه در عمل به جوانان اختصاص دارد و نياز آنان به اين گونه وسايل به تبع بيشتر است، چیزی نیست به جز يك تور واليبال و دو دروازهي فوتبال فلزی برای گل كوچك، و در کنارش يك بارفيكس با دو ميله ی افقی شبیه پارالل.
اینجا نه از وسايل ورزشي بند350 خبري هست، نه باشگاه مجهز ندامتگاه فردیس و نه حتي دمبلها و هالترهاي دست ساز بند2 زندان رجايي شهر. چهار نيمكت آهني اضافي نيز ميتواند نشانه و علامت بیشتر نشستن زندانیان باشد و سكون و بی تحرکی فراوان آنان و در عوض سیگار کشیدن بيشتر و حرف زدن و در دل کردن گسترده تر، در مقايسه با راه رفتن و دويدن و بازی کردن زندانیان دیگر بندها. اينها همه علامت حاكم بودن سستی و رخوت گسترده است در برابر شور و نشاط جواني. شاید هم دلیل اصلی حاكم شدن آثار مواد افيوني رایج در زندان باشد و اعتياد گسترده تر در ميان نسل آينده ی كشور که عمر خود را باید در پشت میله ها بگذرانند.
شنبه عصر 29/3/89 ساعت 18:30 حسينيه بند3 زندان رجايي شهر
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر