شایا گلدوست
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از کنشگران و اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. در این برنامه، در گفتوگویی دوستانه با «آریا یکتا» و «شیرین یکتا»، زوج کنشگر جامعه «الجیبیتوکیو» و برابری، به مبحث عشق در روابط و مفهوم خانواده برای اعضای جامعه رنگینکمانی میپردازیم.
***
تبلیغات منفی در جهت بیاعتبار جلوه دادن جامعه رنگینکمانی، رویهای است که در سالهای اخیر از سوی سیستم حاکم افزایش یافته است. با تلاش بیشتر و حضور پررنگتر اعضای جامعه رنگینکمانی برای مطالبهگری حقوق خود، نفرت پراکنی در جهت تخریب چهره این جامعه نیز افزایش یافته است. بسیاری از گروههای مذهبی با استناد به آیات و روایات اسلامی، این افراد را گناهکار جلوه میدهند. از سویی دیگر، قانون نیز با دیدگاه مجرمانه و بیمارپندارانه به آنها نگاه میکند. این تبلیغات منفی، چهره این افراد را در نگاه عموم تخریب میکند و بر خشونت و تبعیض علیه آنها دامن میزند.
یکی از موضوعاتی که معمولا علیه جامعه رنگینکمانی و برای انگ زدن به آنها استفاده میشود، روابط ناپایدار، عدم تشکیل خانواده، نداشتن فرزند یا آسیبپذیری فرزندان زوجهای همجنس و مسایلی از این قبیل است. این موضوع باعث میشود که در جامعهای مانند ایران، این افراد عشق را نیز در هزار پستوی ترس تجربه کنند و فرصت ابراز آن را نداشته باشند.
نداشتن حق ازدواج قانونی بین زوجهای همجنس باعث شده است بسیاری از آنها به شکل پارتنر، شریک جنسی و عاطفی و یا ازدواج سفید کنار هم زندگی کنند و حق تشکیل خانواده دلخواه خود را به صورت آزادانه و قانونی، مانند افراد دگرجنسگرای همانسوجنسیتی نداشته باشند. اما واقعیت غیر از آنچیزی است که عموم تصور میکنند. در بین اعضای جامعه رنگینکمانی نیز مانند دیگر افراد، این یک انتخاب شخصی است که چه شکل روابطی را در پیش بگیرند. تعهد یا عدم تعهد در روابط به عوامل زیادی بستگی دارد. این امر بیشتر از آن که به گرایش جنسی و یا هویت جنسیتی افراد مربوط باشد، به شخصیت فردی و تجربیات زیسته آنها ارتباط پیدا میکند. مهمتر از آن، فرهنگ جامعه و قانون است که از یک سو حق تشکیل خانواده و رابطه آزادانه را از آنها میگیرد و از سویی دیگر انگشت اتهام را نیز به سوی این افراد دراز میکند.
***
«ترنس» یا «ترنسجندر» یک واژه چتری است و در واقع به شخصی گفته میشود که هویت جنسیتی خود را مغایر با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده است، تعریف میکند.
به زبانه سادهتر، «زن ترنس» به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شده است و جنسیت مردانه به او نسبت داده میشود. در صورتی که او خودش را یک زن میداند و هویت جنسیتی خویش را زنانه تعریف میکند. البته ترنسها میتوانند هویت جنسیتی «غیردوگانه» یا «نانباینری» نیز داشته باشند و با وجودی که جنسیت نسبت داده شده به خود را نمیپذیرند اما خودشان را متعلق به هیچکدام از دو قالب زنانه و مردانه ندانند.
«شیرین» خود را یک زن ترنس و «آریا» خود را یک فرد نانباینری ترنسجندر تعریف میکند. این زوج از عشق و داستان عاشقی خود میگویند. شیرین شرح میدهد: «حدود هشت سال پیش در ایران با هم آشنا شدیم. اما داستان ما ماجراهای بسیار داشت. آریا به پرتغال رفت و من به آلمان آمدم. سه سال از هم دور بودیم تا این که دوباره به هم رسیدیم و در حال حاضر حدود سه سال است که زیر یک سقف کنار هم زندگی میکنیم.»
آریا هم میگوید که رابطهاش با شیرین برایش بعدی بسیار عمق دارد؛ نه تنها رابطه عاشقانه بلکه برایش یک رابطه عمیق انسانی است. زمانی که با هم آشنا شدند، نمیدانستند که طرف مقابل ترنس است اما بعد از چند ماه از شروع رابطه برای هم آشکارسازی کردند. به دلیل مشکلات، درگیریها و فشارهای خانواده و جامعه، تصور نمیکردند که رابطهشان اینقدر طولانی شود زیرا همه این عوامل بر رابطه آنها تاثیرگذار بودند. اما آریا میگوید با هم از همه این مشکلات گذر کردند: «روزی مادرم پرسید تو میدانستی که همسرت یک فرد ترنس است؟ من پاسخ دادم بله، میدانستم. مادرم گفت پس چرا او را انتخاب کردی؟ جواب من این بود که برای من جسم او اهمیتی ندارد، چیزی که در شیرین مرا به خود جذب میکند، اخلاق، روحیات و حمایت همهجانبهاش از من است. از زمانی که هر دو متوجه شدیم ترنس هستیم، نه تنها این حمایت کم نشده است بلکه سطح جدیدی از اعتماد و اعتبار را کنار هم احساس میکنیم. ریشه موفقیت رابطه ما این است که قبل از این که به همدیگر به چشم پارتنر نگاه کنیم، به هم به چشم انسان نگاه میکنیم.»
شما عشق را چهطور تعریف میکنید؟
شیرین میگوید عشق برایش جنبههای زیادی دارد و مهمترین آن، احساس آرامش در کنار فردی دیگر است.
او میگوید لازمه عشق این است که افراد شخصیت مجزا، فضای متعلق به یکدیگر و استقلال هم را به رسمیت بشناسند و بتوانند کنار هم و با هم صحبت کنند و تصمیم بگیرند. اما آریا میگوید: «در درجه اول، عشق برای من یعنی شیرین. چون من عشق را با شیرین تجربه کردم. میگویند که عشق حساب وکتاب ندارد، به این معنا که یکی من و یکی تو نیست. با هم تلاش میکنیم، با هم پیشرفت میکنیم. روی شانههای هم نمیایستیم بلکه کنار هم و به هم کمک میکنیم. در عین حال خواستههای هم را به رسمیت میشناسیم و برای هم باید ونباید تعیین نمیکنیم و به مرزهای هم احترام میگذاریم و اینطور عاشقی میکنیم.»
متاسفانه تصورعموم بر این است که افراد با گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی مختلف، روابط پایدار و سالمی ندارند؛ به نظر شما ریشه این تفکر از کجا میآید؟
- من فکر میکنم بخش زیادی از این تفکر، ناشی از فشارهای جامعه و قوانین حاکم بر کشورها است. از سویی دیگر، فشارهای خانوادگی بسیار زیاد هستند و تقریبا غیر ممکن است که تو بتوانی شریک زندگی خود که گرایش جنسی یا هویت جنسیتی متفاوتی دارد را به خانوادهات معرفی کنی. در مقابل افراد دگرجنسگرای سیسجندر، کار برای ما بسیار سخت است. آنها همیشه به برقراری رابطه و تشکیل خانواده تشویق میشوند؛ دقیقا نقطه مقابل موقعیتی که ما در آن قرار داریم. البته من فکرمیکنم رسانهها نیز بسیار موثر هستند و بازنمایی لازم را ندارند. تصویری که رسانهها از یک خانواده مستحکم تولید میکنند و به نمایش میگذارند، در برگیرنده همه طیف افراد نیست و شاید روابط افرادی مثل ما را سطحی و زودگذر نشان میدهند. به نظر من، همه این عوامل در شرایط کنونی ما موثر هستند.»
در ادامه حرفهای شیرین، آریا به این موضوع اشاره میکند که هیچ آماری از زندگی و روابط افراد الجیبیتیکیو در دسترس نیست: «مشاهدات درونی در جامعه نشان میدهد که بسیاری از افراد الجیبیتی به شکل ازدواج سفید در کنار هم زندگی میکنند. حتی خیلی از این افراد از نظر دیگر افراد جامعه قابل تشخیص نیستند. کسی نمیداند اینها زوجهایی از خانواده الجیبیتی هستند. متاسفانه به دلیل نبودن چارچوبهای قانونی، آمار دقیقی در اختیار ما قرار نمیگیرد. البته که آمار تفاوتی در اصل ماجرا نمیکند؛ همانقدر که خانوادههای دیگر ممکن است دچار چالش شوند. یک خانواده الجیبیتی هم میتواند دچار این چالشها و مشکلات شود.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر