close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

پشت پرده تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران!

۵ مرداد ۱۳۹۳
محمود وایر
خواندن در ۴ دقیقه
پشت پرده تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران!
پشت پرده تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران!


از قدیم‌الایام این تهرانی‌ها در مورد ما مشهدی‌ها جک می‌ساختند. ماجرای شمع‌دزدی و "مدنم ولی نمگم" فقط بخشی از ماجرا بوده و هست. لهجه‌ی شیرین ما را هم هرکجا که دست داده دست انداخته‌اند. آن‌هم ما مردم مظلومی که حتی یک "واو" نداریم که جنبش هویت‌طلب خوراسانی‌ها را (بر وزن تورک‌ها و کورد‌ها، البته کمی سبک‌تر) راه بیندازیم! البته خب نمی‌توان انکار هم کرد که ما مشهدی‌ها و خراسانی‌ها کمی هم در درک گویش دیگر ایرانی‌ها مشکل داریم که آنهم در واقع ربط چندانی به زبان ندارد و بیشتر به خصلت‌های منحصر بفرد ما خراسانی‌ها و به خصوص مشهدی‌ها برمی‌گردد که خیلی اصرار و عجله داریم کارها را سریع و محکم انجام دادیم و انگشت حیرت همه را به دهانشان فرو کنیم! مثلا ممکن است یک عده کارشناس تهرانی یا تبریزی یا بوشهری یا اصفهانی ... (خلاصه از هر جایی از ایران، بجز شیرازی که اصولا انرژی‌اش را صرف این‌طور کارهای سخت و بیهوده نمی‌کند!) بگویند که «ضروری است که در کلان شهر تهران باید تفکیک زباله انجام شود» اما یک مشهدی که شهردار تهران است فقط همان چند کلمه اول را بشنود و پیش از اینکه کلام منعقد شود گوشی تلفن را بردارد و به رئیس دفترش بگوید: «هوی مجید... زود باش همه‌ی بچه‌ها ر جمع کن بری جلسه فوری.» رئیس دفتر هم طی یک آماده‌باش فوری تمام اعضای تیم شهرداری را در عرض دو ساعت در ستاد فرماندهی شهرداری جمع کند. در انجا جناب شهردار با عصبانیت می‌گوید «یرگا بری چی تفکیک نمکنن. زود باشن از امروز تفکیک کنن. اصلا ئی تفکیک از اول نظر خودمان بود، بری چی انقدر لفتش مدن؟» یکی از شهرداران می‌گوید «قربان ما در خدمتم. چشم از همی امروز تفکیک مکنم. شما فقط بفرماین چی ر از چی تفکیک کنم ما همی الان تفکیکش مکنم.» همگی تایید می‌کنند و می‌گویند «ها... راست مگه».

جناب شهردار بنا به سابقه‌ی اجرایی‌اش فورا می‌گوید «خب معلومه که چی ر باید تفکیک کنن. همی زنا ر از مردا باید تفکیک کنم. مگه ما غیرت ندرم که هی یک عده نامحرم تو هم بلولن. زود باش پونصد تا بنز و پاترول ر ردیف کن بفرست تو خیابونا ملت ر تفکیک کنن دل آقا شاد بشه.»

 تیم شهرداران و نزدیکان جناب شهردار با ترس و لرز به جناب شهردار یادآوری می‌کنند که همگی با یک اتوبوس قبلا از سپاه و کمیته به پلیس و سپس به همراه ایشان به شهرداری تهران آمده‌اند و لذا دیگر دسترسی مستقیم به ماشین پلیس و سرباز و کماندو (اعم از فاطی و غیرفاطی) ندارند، اما همچنان در جان‌نثاری آماده‌اند و... .
در این هنگام شهردار با مشت روی میز می‌کوبد و نعره می‌زند «مو ئی حرفا حالیم نمره. وقتی مگم تفکیک کنن باید تفکیک کنن. غیرت ما کجا رفته که یک زن تو شهرداری بیشتر از ئی که با شوهرش باشه با نامحرما باشه؟ پلیس و ماشین و کلت و شوکر و حتی گازانبر ندرم که ندرم. ئی همه چیز دیگه درم. فرمون بدن، بخشنامه صادر کنن، توبیخ کنن، بندزن بیرون.»
یکی از شهرداران در حالیکه زانوهایش می‌لرزد خبردار می‌ایستد و پس از کسب اجازه می‌پرسد «قربون تان برم مو الهی... خب الان ئی دختر پسرا تو خیابونا دیگه بری پلیسش هم تره خورد نمکنن چی برسه به ما که دیگه همو سه تا قپه‌مان ر هم به فرموده حضرتعالی گذاشتم توی گنجه تا در شهرداری خدمت برسم...»

در اینجا البته ذکر این نکته ضروری است که حرف زدن تمام کاراکترهای فوق به لهجه مشهدی ربطی به علاقه و تسلطی من به این لهجه دل‌انگیز ندارد. به این هم ربط ندارد که مشهدی‌ها از شوخی با لهجه شان نمی‌رنجند و فوری کافه را برای هر چیز بی‌ارزشی (حتی به بی‌ارزشی یک سوسک) به هم نمی ریزند! مساله در واقع مربوط است به خصلت‌ ستایش‌برانگیز ما مشهدی‌ها در فامیل‌دوستی و همشهری‌پروری. مثلا در همین شهرداری تهران کافیست یک نفر برود در یکی از ساختمان‌های مرکزی شهرداری و فریاد بزند «هوی یره!»؛ فورا هشتاد درصد پرسنل نعره می‌کشند «یره تو تنبونته!» آن بیست درصد بقیه هم یا در راه زیارت هستند و یا گوششان سنگین است. البته بعید هم نیست که چند نفر غیرخراسانی در اتوبوسی که به دنبال جناب شهردار از نیروی انتظامی راهی شهرداری تهران شده قاطی اعوان و انصار شده باشند. بله خب، شایسته‌سالاری هم از دیگر خصلت‌های نیکوی مشهدی‌هاست!

خلاصه اینکه نهایتا در جلسه اضطراری تصمیم گرفته می‌شود که فورا برای ارتقای شهرداری تهران که خیلی انتقادپذیر و پاسخگوست، از همین امروز "تفکیک" انجام شود و چون مساله تفکیک زباله نه در دهه های و پنجاه و شصت مشهد (وقتی شهرداران و معاونان و مشاوران فعلی داشتند با همدیگر در کوچه‌های خاکی مشهد توشله‌بازی می‌کردند) سابقه داشته و نه در نیروی انتظامی و پلیس صد و ده (وقتی رفقا و بچه‌محل‌های قدیم بجای توشله با ستاره و قپه بازی می‌کردند) مقرر می‌شود که تفکیک جنسیتی، یعنی تنها تفکیکی که شهرداری‌چی‌های فوق‌الذکر در آن مهارت دارند اجرا شود. روند تصمیم‌گیری هم بسیار ساده و کارآمد و هوشمندانه و البته مشهدی سنتی است: بزرگتر تصمیم می‌گیرد و به کوچکترها ابلاغ می‌کند؛ و کوچکترها هم، بسته به نسبتشان با بزرگترِ تصمیم‌گیرنده، می‌گویند چشم آقاجان یا دایی‌جان یا عموجان یا پسرخاله‌جان...  یا حتی همسرجان. بله گفتم که، فامیل‌دوستی و قوم‌وخویش‌پروری ما حد و مرز ندارد؛ باور ندارید از خانم زهرا مشیر بپرسید؛ البته اگر توانستید از سد راه تفکیک و غیرت شهرداری‌چی‌ها بگذرید!

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

جامعه مدنی

سراج الدین میردامادی به شش سال زندان محکوم شد

۵ مرداد ۱۳۹۳
ایران وایر
خواندن در ۵ دقیقه
سراج الدین میردامادی به شش سال زندان محکوم شد