شایا گلدوست
رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران میگوید، به رسمیت شناختن جمعیتی که آنها را «جمعیت کلیدی» برای انتقال بیماری ایدز میخواند، پیشزمینه پیشگیری و درمان جامعه است. به گفته «مینو محرز»، زنان روسپی یا سکسورکرها، معتادان و همجنسگرایان اعضای این جمعیت هستند که دولتها موظفند با به رسمیت شناختن آنها برای سلامت جامعه قدم بردارند.
***
«مینو محرز»، رییس مرکز تحقیقات ایدز ایران طی گفتوگویی با رویداد۲۴ از ابتلای شش درصد کارگران جنسی تهران به ایدز خبر داد. او اظهار داشت که در حال حاضر عامل اصلی انتقال ایدز در جامعه تماس جنسی است و گفت: «عدم آزادی جامعه در تماس جنسی مطمئن و برقراری تماسهای جنسی نامطمئن به عامل اصلی انتقال ایدز تبدیل شده است.»
او به تغییر الگوی انتقال ایدز هم اشاره کرد و گفت: «در حال حاضر عامل اصلی انتقال ایدز افراد عادی جامعه و از طریق تماس جنسی است. عدم آزادی جامعه در تماس جنسی مطمئن و برقراری تماسهای جنسی نامطمئن به عامل اصلی انتقال ایدز تبدیل شده است؛ این یعنی دختران و پسران جوان دارند مبتلا میشوند.»
او که در حال حاضر عضو کمیته ملی مبارزه با کرونا نیز میباشد، با اشاره به اینکه حدودا شش درصد از کارگران جنسی تهران مبتلا به ایدز هستند، تاکید کرد که این مطالعات باید به طور دائم انجام شود، چون این افراد کارشان جوری است که ایدز را انتقال میدهند. در واقع هدف از به رسمیت شناختن اینها، مساله پیشگیری است. برای پیشگیری باید فرد را بشناسیم.
او در ادامه گفته است: «به عنوان یک پزشک و کسی که برای سلامت مردم کار میکنم، باید برای کشف و درمان جمعیتهای کلیدی که میتوانند ایدز را انتقال دهند، راهکار ارائه کنم. پیشنهادهایی که من دادم هم در واقع راهکاری است که همه دنیا ارائه میکند. اعتراضهایی به نحوه مواجهه با این جمعیتهای کلیدی از جمله زنان روسپی و افراد همجنسگرا میشود، بعضی میگویند ما اصلا این جمعیتها را نداریم، اما ما میگوییم داریم و نباید چشمهایمان را ببندیم؛ بلکه باید پاتوق این جمعیتها را شناسایی کنیم و اگر ایدز داشته باشند، باید درمان کنیم که به بقیه جامعه سالم منتقل نکنند.»
اشاره «مینو محرز» به کارگران جنسی و همجنسگرایان و تلاش بر تاکید موجودیت آنها در جامعه از یکسو کمک میکند که حضور این افراد به جامعه و مسئولان حوزههای مختلف اجتماعی وسیاسی یادآوری شده و برای هرچه بیشتر به رسمیت شناختن آنها تلاش شود و از سویی نشاندهنده این است که نادیدهانگاری و به رسمیت نشناختن این اقشار تا چه میزان بر آسیبپذیر بودن آنها افزوده و آنها را در معرض بیماری، آسیب و خشونت قرار داده است. متاسفانه کارگری جنسی در ایران به رسمیت شناخته نشده و حقوق آنها در جامعه رعایت نمیشود، از سویی سیستم حاکم در اکثر موارد موجودیت قشر رنگینکمانی را انکار کرده و یا با دیدگاه بیمارپندارانه ومجرمانه به آنها نگاه میکند. این موضوع باعث میشود که دسترسی این گروههای به حاشیه رانده شده، به منابع و امکانات جامعه از جمله در حوزه درمان و بهداشت با تبعیضهای مضاعفی روبهرو بوده و روابط جنسی محافظت نشده به دلیل عدم دسترسی به امکانات بهداشتی لازم و عدم آموزش صحیح، میزان ابتلای آنها به بیماریهای مقاربتی را افزایش دهد.
محرز با اشاره به خوشفکر بودن «قاضیزاده هاشمیفر»، وزیر بهداشت در دولت «روحانی» میگوید: «در آن زمان یکی از معدود کسانی که به طور علمی وجود کارگران جنسی را تایید کرد، وزیر بهداشت وقت بود. او هم موافق بود که این جمعیتهای کلیدی از جمله افرادی که اعتیاد تزریقی دارند یا افرادی که شغلشان کارگری جنسی است و حتی همجنسگرایان را شناسایی کنیم. ما نباید چشممان را ببندیم و بگوییم این افراد وجود ندارند.»
با وجودی که دلیل اشاره «محرز» به همجنسگرایان به عنوان یکی از گروههای کلیدی به درستی مشخص نیست، اما پاسخ به این پرسش از اهمیت ویژهای برخوردار است که آیا در کشوری که در قانون آن رابطه رضایتمندانه با همجنس جرم محسوب شده و مجازات آن از شلاق تا اعدام میتواند متغیر باشد، شناسایی افرادی که گرایش جنسی و عاطفی به همجنس خود دارند، آنها را در معرض آسیب و خطر قرار نمیدهد؟ چه کسانی یا کدام مرجع قانونی و قانونگذاری میتواند امنیت این افراد را در صورت شناسایی تضمین کند؟ البته که این موضوع در مورد کارگران جنسی و افرادی که اعتیاد دارند نیز به شکلی صدق میکند، ولی اعضای جامعه رنگینکمانی در معرض خطرات قانونی بیشتری قرار دارند. در شرایطی که دستگاههای اجرایی در کشور معمولا بدون هماهنگیهای لازم و مستقل از یکدیگر عمل میکنند، اطمینان به چنین طرحهایی که معمولا نیز به اجرا نرسیده و در حد پیشنهاد باقی میماند، کار بسیار دشواری است.
در ماده ۲۳۴ «قانون مجازات اسلامی»، مجازات همجنسگرایی مردان، حد «لواط» برای «فاعل» تنها در صورتی که ازدواج کرده و یا متوسل به زور و تجاوز شده باشد، اعدام است. این در حالی است که فرد «مفعول»، فارغ از وضعیت تاهل، محکوم به اعدام میشود. طبق تبصره یک این ماده، فاعل غیرمسلمان در ارتباط جنسی همجنسگرایانه با فرد مسلمان، مشمول مجازات اعدام است. همچنین تبصره ماده ۲۳۶ تاکید میکند فاعل غیرمسلمان در رابطه همجنسگرایانه حتی در صورت عدم دخول، به مجازات اعدام محکوم میشود. این شرایط برای زنان همجنسگرا کمی متفاوت بوده و از مجازات شلاق و در صورت ارتکاب مجدد به جرم، تا مجازات اعدام متغیر است.
«محرز» به سیاست «ان.جی.او»ها برای حمایت از جمعیتهای کلیدی اشاره کرد و گفت: «ان.جی.اوها یک سری خانههایی درست کرده بودند و دولت و وزارت بهداشت هم از آنها حمایت میکردند. در این خانهها عمدتا زنانی را که در معرض انتقال بیماری مقاربتی بودند، جمع میکردند تا کاندوم و آموزش رایگان بگیرند. در همین خانهها به آنها خیاطی هم یاد میدادند. البته من معتقد بودم اگر اینها میخواستند خیاطی یاد بگیرند که نمیرفتند سکسورکر شوند. به نظرم نباید این روسپی گری را انکار کرد، بلکه باید کمک کنیم بقیه جامعه بیمار نشوند.»
لازم به ذکر است که مسائل ومشکلات جامعه ایران در حوزه موضوعات جنسی و جنسیتی بسیار ابتدایی و از پایه است. تا زمانی که صحبت و پرداختن به چنین موضوعاتی در رسانههای عمومی مانند تلویزیون تابو بوده و در مدارس از سنین کودکی به بچهها آموزشهای لازم داده نمیشود و جامعه و خانوادهها نیز عموما در رویایی با چنین موضوعاتی زبان به دهان گرفته و سکوت میکنند، وضعیت اینگونه خواهد بود. به رسمیت نشناختن تنوع گرایشهای جنسی وهویتهای جنسیتی در انسانها و نگاه دو قطبی به جنس و جنسیت، جامعه را در نقطه کوری نگاه میدارد که بخش بزرگی از افراد دیده و شنیده نشده و به نیازها و مشکلات آنها پرداخته نمیشود. مادامی که رویه اینچنین باشد، فعالیت در حوزه سلامت جنسی و جنسیتی کاری بسیار دشوار و دورنمایی بسیار ناامیدکننده خواهد داشت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر