هفته گذشته خبرگزاری فارس فیلمی با عنوان «غیرت شیرین» به نمایش گذاشت که محتوای آن متن مکالمه خبرنگار این خبرگزاری با دخترکی دهساله به نام «شیرین» است که برای تأمین هزینههای زندگی پدر و مادرش ناچار است لباس مردانه بپوشد و شبانه، سطل زبالهها را به امید بازیافت چیزهایی بکاود.
این بخشی از مکالمهای است که در این فیلم منتشرشده، شنیده میشود:
شبی چقدر در میاری؟
اگه بشه ده تومن، پونزده تومن، اونم اگه بشه. اگه نشه هم که هیچی
کفاف زندگی تونو می ده؟
نه باید پول داروهای پدرمو بدم. خرج خونه رو بدم. کرایه خونه رو بدم. پول آب و برقو بدم.
ای بابا . یه پا مردی پس شیرین کوچولو.
مجبورم که کار کنم . خودمم دوست ندارم کار کنم ولی به خاطر پدر و مادرم مجبورم این کارو بکنم.
معدلت چنده؟
هفده شدم؟ بده
نه خیلی هم خوبه. خوبتر از اون غیرتته. غیرت یه دختر که اونقدر مردونه اس. اونقدر بالاس.
شیرین آرزوت چیه؟
آرزوم اینه که مردم دیگه اسراف نکنن
آرزوی خودت چیه؟ آرزوی شخصی ات؟ چه آرزویی داری؟
من همیشه واسه مردم آرزو می کنم . واسه خودم آرزویی ندارم.
مگه می شه یه دختر آرزویی نداشته باشه؟
من فقط سلامتی پدر و مادرم باشه دیگه هیچ آرزویی ندارم.
دوست داری چی کاره بشی؟
دوست دارم یه فرد موفق باشم. یه معلم . یه دکتر . که اینام من بهش نمی رسم
چرا؟
من یه دختری ام که زباله جمع می کنم . باید خیلی توقع ام بالا باشه که یه دکتر یا مهندس بشم.
در کل می خوام یه فرد مفیدی باشم که فردا که مردم بگن بابا این یه کاری کرد واسه این جامعه، واسه دین اسلاممون
شما ماه رمضون روضه می گیرین؟
بله روضه واجبه بر هر مسلمونی
راجع به دخترای هم سن و سال خودت که یه مقدار ناشکری می کنن و قدر نعمتاشونو رو نمی دونن چی می خوای بگی؟
از اسراف کردن بگم ؟ از بی حجابی بگم؟ از بی احترامی به پدر و مادر بگم. دختر باید خیلی چیزا رو رعایت کنه تا پسر. دوست دارم این چیزایی که می گم یه ذره به درد بخوره. یه کم معذب شن. خوب شن.... . و الخ
اما این فیلم به اعتقاد من از دو منظر قابل ارزیابی است
نمای اول
در نگاه اول بهخوبی میتوان فهمید که این گفتهها به شیرین القاشده. ادبیاتی که او در پاسخگویی به خبرنگار خبرگزاری فارس به کار میبرد، ادبیات یک کودک دهساله نیست حتی اگر آن کودک مجبور باشد در آن سن و سال کار کند و زبالهها را بکاود سرعت عمل او در پاسخ به سؤالات هم جالب است.
مطمئناً شیرین دانشآموخته یک مدرسه مذهبی نیست که باوجودآن همه گرفتاری در سن دهسالگی بهجای کودکی کردن یا حتی نان درآوردن، نگران «ناشکری کردن همسنوسالان» و «بیحجابی» آنها یا کارهایی باشد که باید برای دین و اسلام میکرده و نکرده است.
گر چه متأسفانه باید اعتراف کنم خبرگزاری فارس هم در مورد وضعیت کودکان کار دروغ نگفته، جا بهجای تهران رد پای کودکان کار است. کودکان کار و خیابان هرروز بیشتر میشوند اما چون دغدغه هیچکس نیستند کسی سرشماریشان نکرده.
کافی است یک روز بعد از عصر بلای ترافیک را به جانت بخری، سوار ماشینت بشوی و راه بیافتی خیابان ولیعصر را از میدان راهآهن یکسره بروی بالا تا آش فروشیهای سر میدان تجریش و شروع کنی به شمردنشان. آنهایی که گل میفروشند، آنهایی که لنگ به دست خم میشوند روی شیشه ماشینت، آنهایی که خنزرپنزر و خرمهره و گیر سر و آدامس و بستنی و لیف شستشوی صورت و آینه میفروشند.
«لواشک بی هسته، ریمل و خط چشم، لیف پاکسازی صورت، آینههای چشمکزن، شورتهای نخی ضد حساسیت، کرست های شیردهی، دستگیره وصلکننده مانتو، پالتو، پکیجهای خیاطی، جرمگیر، شالهای مجلسی ، شانههای دمباریک، گوشوارههای برنجی، همه شون فقط هزار و 500 تومان . خانم لیف لایهبردار نمی خواین ، پنج هزار تومن مغازه برا شما هزار و 500 تومن»
آمارهای غیررسمی از وجود هفت میلیون کودک کار در ایران خبر میدهند و اول از همه این خبرگزاری فارس که بهنوعی رسانه حاکمیت است، باید به این سؤال جواب بدهد که چرا هفت میلیون کودک کار و خیابان باید در کشور ثروتمندی مثل ایران با چیزی قریب به 65 میلیارد دلار سود خالص درآمد نفتی بهجای نشستن پشت میز و نیمکت مدرسه در خیابانها و لای زبالهها برای امرارمعاش تلاش کنند؟
نمای دوم
مگر غیرت هم حمام است که زنانه و مردانهاش کنیم؟
اما همه اینها بهاندازه ادبیات زنستیز و سکسیستی «شیرین» کوچک دردمندانه نیست. این فیلم خواه یک سناریوی نوشتهشده باشد خواه آموختههای شیرین از خانواده و جامعه، بههرحال آموزههای دردناکی است.
در بخشی از فیلم خبرنگار خبرگزاری فارس تأکید میکند «ایبابا پس یه پا مردی شیرین کوچولو؟ خوبتر از اون غیرتته. غیرت یه دختر که اونقدر مردونه اس. اونقدر بالاس»
یعنی غیرت نمیتواند زنانه باشد؟ پس آن زنی که در گودی یک سنگر حوالی مرزهای خرمشهر یکتنه با یک فروند خمپاره غنیمتی، عراقیها را آچ بند و کلافه کرده بود و درنهایت سرش را با نیروهای کماندوی نفوذی بریدند و در شهرهای مرزی عراق گرداندند برای عبرت دیگران، زن نبود؟مرد بود؟
همه زنان سرپرست خانواری که در ایران یکتنه شانه هاشان را میدهند زیر بار مسئولیت و سنگینی خانواده ، غیرت زنانه ندارند؟ اصلاً مگر غیرت زنانه و مردانه دارد؟ مگر غیرت و حمیت آدمی حمام است که زنانه و مردانهاش میکنیم؟
لابد به اعتقاد فارس، غیرت ورزیدن سهم مردان است و انفعال و بیتفاوتی و البته بچه آوری هم سهم زنانه.
چالش بر سر ادبیات و کلام نرینه و آلوده به تبعیض یک خبرگزاری نیست، مشکل، برآمده از سیستم و فرهنگ مردانهای است که خبرگزاری فارس فقط یکی از چندین و چند تریبون آن است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
با سلام ممنون از نقدی که راجع به این مصاحبه گذاشته بودید که به نظر من درست بود و اصلا مناسب نبود ادبیات به کار رفته در این مصاحبه.