بسیاری از طرحهای پژوهشی و اطلاعات سازمان محیطزیست مفقود یا نابود شده است. این خبر را رییس سازمان محیطزیست اعلام کرده و گفته است این مدارک بر اثر سو مدیریت هشت سال گذشته از بین رفته یا ناپدید شده است. به گفته او هیچ کس در قبال ناپدید شدن ۳۰ سال دستاورد سازمان در حوزه پژوهش پاسخگو نیست.
نکته مورد اشاره او گرچه درست است اما تمام واقعیت را پوشش نمیدهد. نخست آن که حوزه پژوهش در سازمان محیطزیست از همان ابتدای شکلگیری فعال بوده است. بنابراین نه ۳۰ سال بلکه سابقه پژوهش در آن سازمان به بیش از ۴۰ سال پیش باز میگردد. همچنین سو مدیریت در حوزه محیطزیست از ابتدای انقلاب شدت گرفت و تا امروز ادامه دارد. کافی است به این چند مثال دقت کنیم: بسیاری به مناطق حفاظت شده هجوم بردند و به قتل عام حیاتوحش و نابودی گیاهان پرداختند با این توجیه که عرصههای حفاظت شده متعلق به خاندان سلطنتی است، کلنگ جاده میانگذر ارومیه بر زمین خورد برای آن که فاصله بین مرکز دو استان آذربایجان شرقی و غربی کوتاهتر شود، آزادراه تهران-شمال که ساخت آن در زمان ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی آغاز شد و هنوز به پایان نرسیده قرار بود ترافیک عبوری به سمت شمال کشور را تسریع و زمانش را کاهش دهد، بیش از ۵۰۰ سد کوچک و بزرگ و البته کم بازده ساخته شد به بهانه تولید برق و تامین آب شرب و کشاورزی، پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده (نظیر سرخهحضار و کویر) توسط ارگانهای نظامی تسخیر شدند با این استدلال که کشورِ در حال جنگ نیازمند توسعه توان نظامی است. زبالهها در دریا یا رودخانه یا درهها ریخته میشود بی آن که کوچکترین نکات ایمینی و بهداشتی رعایت شود. سالانه ۱۲۵ هزار هکتار از مساحت جنگلها و ۸۰۰ هزار هکتار از مساحت مراتع و علفزارهای کشور کاسته میشود. شمار دام که امروز دست کم چهار برابر ظرفیت مراتع است با توجیه حمایت از اقشار آسیبپذیر افزایش یافته است. اما کسی نپرسید کدام قشر آسبپذیر است که به عنوان مثال یک میلیون راس گوسفند دارد و علفزارها را از ورامین تا گوسفندسرای دماوند به رایگان تاراج میکند. آیا میتوان این فجایع را تنها محصول یک یا دو دوره ریاست جمهوری این یا آن فرد دانست؟ همه چیز را به گردن این یا آن دولت انداختن، سلب مسئولیت و فرافکنیِ عوامفریبانه است.
وقتی معصومه ابتکار در دوران اصلاحات ۸ سال بر صندلی ریاست سازمان محیطزیست تکیه زده بود مساله جنگلتراشی، نابودی مراتع، نابودی تالابها و به ویژه خشک شدن دریاچه ارومیه، آلودگی هوای شهرهای بزرگ و حتی آزادراه تهران-شمال و ... موضوع روز بود. آیا اقدام او و یارانش چندان اثربخش بود که وضعیت کمی بهبود یابد؟
معصومه ابتکار در آخرین اظهار نظر خود سومدیریت را در سازمان محیطزیست در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد نشانه رفته است و به نابود شدن مدارک و گزارشها میپردازد. همان سالهای طلایی اصلاحات وقتی ابتکار سکان محیطزیست را در دست داشت، به دنبال اسناد و مدارک و گزارشهای قدیمی بودم؛ توافقنامه با اتحاد جماهیر شوروی در ارتباط با دریای خزر، گزارش وضعیت گورهای توران، بررسی خط ساحلی جنوب ایران و ... جستوجوها به یک جا ختم شد؛ بایگانی راکد. جایی که دسترسی به آن مقدور نبود.
سال ۱۳۸۶ در محوطه سازمان محیطزیست (که چند سالی بود از ویلا به پردیسان منتقل شده بود) صندوق چوبی بزرگی مملو از کاغذ دیدم که دور انداخته شده بود. کنجکاوی مجالی نمیگذاشت که بیتفاوت از کنار کاغذها بگذرم. گنجی عجیب و پنهان بود؛ نامههای ریاست سازمان محیط زیست پیش از انقلاب در ارتباط با جادهسازی در گهر، گزارش بررسی وضعیت دریای خزر، وضعیت آلودگی در تالاب انزلی، گزارش مهاجرت فلامینگوها به انگلیسی (بعدها یکی از پرندهشناسان وطنی همان را ترجمه و در نشریهای علمی به نام خود منتشر کرد)، پروژه ببریابی، پیشنویس قوانین و مقررات محیطزیست و صدها صفحه ارزشمند دیگر. آن زمان هوشنگ ضیایی همچنان مسئول پروژه یوز بود و جمشید فاضل در کنارش. به دفترش رفتم و موضوع را با او در میان گذاشتم. با کمک هم صندوق بزرگ چوبی مملو از اسناد و گزارشها را که مثل زباله دور انداخته بودند به دفتر پروژه یوز منتقل کردیم. این دفتر البته جابهجا شد و به ساختمان دیگری در پردیسان رفت. آن صندوق بزرگ چوبی نیز به انباری دفتر جدید منتقل شده بود. در زمان همکاری با پروژه یوز هر از گاهی سری به آن صندوق میزدم و کاغذها را میخواندم. دستهبندی و برخی از آنان را اسکن یا کپی میکردم. اگر واقعا رییس سازمان محیطزیست میخواهد بداند بخشی از آن گزارشها کجاست کافی است به این آدرس مراجعه کند، شاید گمشدهاش را بیابد: انباری کوچک در دفتر پروژه یوزپلنگ آسیایی.
بهمن ماه سال ۱۳۸۶ بود که با مشاهده قفل و زنجیر خودروها در پارکینگ و سرویس بهداشتی کثیف و متعفن پارک پردیسان نوشتم: سازمانی که نمیتواند در اداره مرکزی امنیت برقرار کند و آبریزگاههایش را تمیز نگه دارد، چگونه میتواند مناطق دور افتاده و پارکهای ملیاش را مدیریت کند؟
آیا اکنون وضعیت بهتر شده است؟ آیا کارمندان محیطزیست خودروهایشان را در پارک پردیسان قفل نمیکنند و بوی تعفن و مناظر مشمئزکننده از آبریزگاههای آن سازمان زدوده شده است که امروز امیدوار باشیم سو مدیریت در سایر بخشهای محیطزیست نیز برطرف شده باشد؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر