شایا گلدوست
در روزهایی که شاهد اعتراضات سراسری معلمان برای احقاق حقوق خود در شهرهای مختلف کشور هستیم، جمعی از کنشگران رنگینکمانی در نامهای خطاب به معلمان درخواست خود را به آنان اعلام کردند و راههایی برای بهبود شرایط اعضای جامعه رنگینکمانی در مدارس و مراکز آموزشی ارائه دادند. به نقل از «سرخط»، رسانهای که اخبار کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقوام و محیط زیست را پوشش میدهد، در این نامه آمده است: «با احترام به مطالبهگری و اعتراضات سنجیده و بهحق معلمان سرزمینمان که میگویند اینک زمان آن رسیده که با ارزیابی از وضعیت فعلی، چشمانداز آینده را ترسیم کنیم. برای این امر ضروری است توصیف دقیقی از شرایط حاکم بر ساختار نظام آموزشی ارائه دهیم تا مشخص گردد مطالبات معلمان در چه بستر عینی شکل گرفته است.»
شرایط اعضای جامعه رنگینکمانی و مشکلات آنها در مدارس و مراکز آموزشی موضوع همیشگی و مورد بحث کنشگران این حوزه است. کودکانی که در سنین بسیار پایین در محیطی قرار میگیرند که در آن شناختی از گرایش جنسی، جنسیت و خواستههای آنها نداشته و نه تنها در مسیر خودشناسی به آنها یاری نرسانده بلکه آنها را با بحرانهایی هویتی روبهرو میکنند که فشارهای روانی آن در سنین بزرگسالی گریبانگیرشان میشود.
این کنشگران که خود را جمعی از دانشآموزان و دانشجویان پیشین که اکنون وارد عرصههای وسیعتر اجتماع و اشتغال شدهاند، معرفی میکنند، با نگاهی به گذشته خود در مدارس شهرها و روستاهای کشور و شرایطی که هنوز بر زندگی خواهرها و برادرهای جوانترشان در دبستانها و دبیرستانها میگذرد و با توجه به این نکته مهم که معلمان و کارکنان مدارس، پس از خانواده، بزرگترین نقش را در سرنوشت کودکی و نوجوانی افراد و در شکل دادن به شخصیت آینده آنها در حریم خصوصی و عرصه عمومی دارند، خواستار این هستند که برای اولین بار در طول سالهایی که تاریخ معاصر کشورمان را میسازد، به دانش و بینش آموزگاران اتکا کرده و در مطالبات خود، توجه و حساسیت ویژه را به امنیت فضایی که دانشآموزان دبستانها و دبیرستانها بخش عمده سالهای جوانی خود را میگذرانند، اضافه کنند و این توجه و حساسیت را بهویژه به کودکان و نوجوانانی معطوف کنند که با هویتهای جنسیتی و گرایشهای جنسی به دنیا آمدهاند که هنوز در بستر جامعه و خانواده به قدر کافی شناخته شده نیست و روحیه شکننده کودک و نوجوان را، در صورت عدم برخورداری از حمایتهای ضروری روحی، تا پایان عمر مجروح خواهد داشت. در ادامه آمده است:
«ما، جمعی از دانشآموزان و دانشجویان پیشین که اکنون در عرصههای دیگر اجتماع و اشتغال حضور داریم و خود را مردان و زنان همجنسگرا، دوجنسگرا، ترنسجندر، بیناجنس و ... تعریف میکنیم و امروز بخش بزرگی از ناآرامیها و لطمههای شدید و عمیق روحی و جراحات جسمی ما در کلاسهای درس و راهروهای مدارس در شهرها و روستاهای کشورمان، ایران به ما وارد شده، برای محافظت و مراقبت از نسل جوانتری که در همان محیط آموزشی تحصیل میکند و برادر و خواهر کوچکتر ما است و عضوی از خانواده بزرگتر ما، امروز چشم امید به بینش معلمان داریم تا در همکاری با خانوادههای ما، یا با آموزش به خانوادههای ما و دیگر اعضای جامعه آموزگاران، امکان امنیت، ایمنی، رواداری، برخورداری، و پشتیبانی از بچهها و نوجوانانی را فراهم کنند که چهبسا همین امروز به علت گرایش جنسی و هویت جنسیتی، در محیط آموزشی در ترس و ناامنی و آزار به سر میبرند.»
آنها به این موضوع اشاره میکنند که برای ما که سالهای کودکی و نوجوانی را به دشواری به جوانی رساندهایم، دشواریهای آسیبرسان محیط برای همه کودکان و نوجوانان ایران، بهویژه برای ماهایی که هویتهای جنسیتیمان هنوز یا شناخته نیست، یا پذیرفته نیست، دردی آشناست. ما همچنین به خوبی میدانیم که با اندک توجه درست و آگاهانه معلمان و کارکنان مدارس، سرنوشت آینده ما به جای آنکه با آزردگیهای روانی و جسمانی شکل بگیرد، با سلامتی تن و روان رقم خواهد خورد.
با توجه به این موضوع که این درخواست میبایست ابتدا به مراجع حقوقی و نهادهای مجری قانون برده میشد، اما متاسفانه در کشوری که چهل سال است در کنار دیگر قوانین ناعادلانه و مقررات فلجکننده اجتماعی، همجنسگرایان را با احکام اعدام، افراد ترنسجندر را وادار به عملهای تصدیق جنسیتی، افراد بیناجنس (اینترسکس) را از کودکی وادار به عملهای تعیین جنسیتی میکند؛ طبق ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی دست پدران را در قتل فرزند خانواده باز میگذارد، طبق ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی کودکهمسری را قانونی کرده و طبق ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی شرایط کنترل زنان و بروز جرایم ناموسی را تسهیل نموده و سرنوشت کودکمجرمان را نه به دست قوانین حقوقی سنجیده، بلکه به دست خانوادههای داغدار میسپارد و امنیت مردم را در خیابانها و ادارات و اماکن عمومی به آمران به معروف و ناهیان از منکری که به آسانی به سلامت جسمی و جانی دیگران آسیبهای جبرانناپذیر میزنند، سپرده و راه مراجعه به قانون و پیگیری امنیت اجتماعی را از چهارسوهای رابطه و ضابطههای غلط و غیراستاندارد بسته و با اِعمال تبعیضهای گسترده بر اقلیتهای اتنیکی و مذهبی، موجبات تبعیضهای چندگانه را فراهم میسازد، چارهای باقی نمیماند جز آنکه به معلمانی رجوع کنیم که به شهادت مبارزه بر حق و مطالبات هوشمندانه خود قادرند به عمق فاجعهای که سالها است بر زندگی کودکان و نوجوانانی که همجنسگرا، دوجنسگرا، ترنسجندر، بیناجنس (اینترسکس) و... به دنیا آمدهاند، سایه سنگین انداخته است، پی ببرند.
آنها همچنین با ارجاع به سخن و نگاه هوشمندانه معلمان بر این موضوع تاکید میکنند که حق آموزش رایگان برای عموم در محقق شدن رویای تحصیل و آموزش بخش عظیمی از دانشآموزان اصلی اساسی است و در هدایت مسیر زندگی ایشان به برونرفت از معضلات گشودهنشدنی خانوادههایی که تحت فشار دولت قادر به تامین امنیت معاش خود و فرزندان خود نیستند، نقشی غیرقابل جایگزین دارد.
در انتها نیز با پیشنهاد چند راهکار بر تلاش برای بهبود و بهسازی محیط آموزشی برای همه کودکان و نوجوان فارغ از گرایش جنسی و هویت جنسیتی تاکید شده است. این راهکارها عبارتند از:
۱. تلاش برای تامین امنیت کودکان و نوجوانان الجیبیتیکیوآیای (جامعه رنگینکمانی) در مدارس از آزارهای کلامی و فیزیکی دانشآموزان و کارکنان مدارس.
۲. تشویق آموزگاران و کارکنان، به ویژه مشاوران مدارس به آشنایی بیشتر با دادههای علمی مربوط به گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی و توجه به این نکته که طبق آخرین دادههای علمی گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی اختلال و بیماری محسوب نمیشوند.
۳. ارتباط با والدین به منظور آموزش نکات اولیه گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی به خانوادهها جهت پذیرش و کسب حمایت نهاد خانواده از کودکان و نوجوانان الجیبیتیکیوآیای (جامعه رنگینکمانی)
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر