من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از کنشگران و اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. مهمان این برنامه، «امید ایروانیپور»، مرد همانسوجنسیتی (مرد غیرترنس) همجنسگرا و عضو هیات مدیره سازمان مردمنهاد «کوییرکده» در کانادا است که با او درباره تاثیر کلیشههای جنسیتی بر زندگی مردان همجنسگرا صحبت میکنیم.
***
کلیشههای جنسیتی در جوامع مختلف به اشکال متفاوت دیده میشوند. در جوامعی مانند ایران با فرهنگ متعصب سنتی و مذهبی و پایههای محکم مردسالاری که بنیان جامعه را بنا نهاده است، این کلیشهها نه تنها زنان جامعه را تحت فشار قرار میدهند و دچار تبعیض و خشونت میکنند بلکه مردان آن جامعه را نیز با فشارهای مضاعفی برای آنچه به اصطلاح «مردانهتر» شدن توصیف میشوند، روبهرو میکنند؛ کلیشهها و قالبهایی که مردان را نیز مجبور میکنند آنگونه باشند که برای آنها از پیش تعیین شده است. در غیر این صورت، به اصطلاح به عنوان یک «مرد کامل» تایید و مورد پذیرش قرار نمیگیرند.
اما این رویکرد نه تنها مردان همانسوجنسیتی (مرد غیرترنس) دگرجنسگرا را تحت تاثیر قرار میدهد بلکه زندگی مردان همجنسگرا را در جوامعی که ارزشهای همانسوجنسیتی و دگرجنسگرا بودن بسیار پررنگ است، متاثر کرده و شرایط را در بسیاری از مواقع برای آنها دشوارتر میکند. طبیعتا این کلیشههای جنسی و جنسیتی بر روی جامعه رنگینکمانی که در اقلیت قرار گرفته و به حاشیه رانده میشوند، بیشتر تاثیر میگذارند. اما دلیل این تاثیرگذاری و منشا این کلیشهها چهطور و از کجا آمدهاند، سوالی است که باید به آن پاسخ داد؟
اکثر این کلیشهها از یک نظام فکری مردسالار میآیند. این نظام تنها دو جنس و دو هویت جنسیتی را به رسمیت میشناسد؛ مرد و زن. برای هر کدام از آنها هم تعریف مشخص و از پیش تعیین شدهای دارد.
در این نظام فکری، مردان معمولا نسبت به زنان برتری دارند و همه باید در اختیار این هویت مردانه باشند. اگر جامعه به عنوان یک هرم در نظر گرفته شود، مرد همانسوجنستی دگرجنسگرا در نوک این هرم قرار دارد که البته عوامل دیگری مانند جایگاه اجتماعی، اقتصادی، نژادی و... نیز در آن تاثیرگذارند.
افراد، بسته به هویت جنسیتی خود، به عنوان یک زن یا افرادی با گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی مختلف و حتی هویتهای قومی و مذهبی و... در طبقات پایینترین هرم قرار میگیرند و تحت فشار بیشتری قرار دارند. البته این به آن معنا نیست که افرادی با هویت مردانه که در راس هرم قرار دارند، این فشارها را تجربه نمیکنند. بسیاری از مردهای همانسوجنسیتی دگرجنسگرا هم بدون این که آگاه باشند، تحت تاثیر این فشارها هستند. این کلیشهها و قالبها آنقدر در باورهای فرهنگی و اجتماعی جوامع ریشه دواندهاند که حتی اگر در دورترین نقطه به راس هرم باشیم نیز تحت تاثیر این کلیشهها قرار داریم و شکستن هرکدام از این قالبها، بسته به فضایی که در آن زندگی میکنیم، نیازمند صرف انرژی بسیاری و در مواقعی، غیرممکن است.
در بسیاری از مواقع میبینیم که این کلیشهها بر روی مردان همجنسگرا که خود در جوامع مختلف قربانی عدم پذیرش تنوع هستند نیز تاثیر میگذارند و تلاش آنها برای منطبق شدن هر چه بیشتر با کلیشههای تعریف شده برای مردان را نشان میدهند. چه چیز باعث ایجاد چنین طرز تفکر و دیدگاهی در مردان همجنسگرا میشود؟
البته این موضوع تنها مربوط به جامعه رنگینکمانی ایرانی نیست و در جامعهای مانند امریکا نیز بسیار دیده میشود. اما این موضوع هم دوباره به همان هرم قدرت و دستهبندیها برمیگردد. افرادی که در این هرم قرار دارند، دارای دو حق انتخاب هستند؛ یا بر خود، هویت و گرایش و خواستههایشان پافشاری کنند و کلیشهها را بشکنند و یا این که با هر چه نزدیکتر شدن به ایدهآلهایی که برای افراد در راس هرم تعریف شده است، خود را به آن بالا برسانند. در این هرم قدرت، یک مرد همجنسگرا بودن تهدید بزرگی برای هویت مردانه راس هرم به شمار میآید زیرا اینطور تصور میشود مردی که با مردان دیگر ارتباط برقرارمیکند، نقش زنانه گرفته یا از مردانگی خود افول کرده است، که این امر را در قوانین مجازات اسلامی برای مردان همجنسگرا نیز به وضوح مشاهده میکنیم. بسیاری از مردان همجنسگرا برای اینکه از سوی جامعه مورد قبول واقع شوند سعی میکنند با استانداردهای تعریف شده برای مردان در جامعه مورد نظر، حداکثر تطابق را داشته باشند. اصرار بر این دارند که خود را مردی با استانداردهای کلیشهای که برای مردان تعریف شده است، معرفی کنند و اگر مرد همجنسگرایی از این رویه تخطی کند، با اعتراض شدید آنها مواجه میشود، به این دلیل که او را تهدیدی برای فضای به اصطلاح امن و مورد قبولی میبینند که برای خود ساختهاند.
از دیدگاه یک مرد همانسوجنسیتی همجنسگرا، فکرمیکنی که برای تغییر این دیدگاههای کلیشهای چه باید کرد؟
- تجربه به من نشان داده است که مهمترین مساله حفظ امنیت فردی و جمعی، مخصوصا در جامعهای مانند ایران است. اما در جوامع آزاد که به ما امتیاز لازم برای بودن خود حقیقیمان را میدهد، بهتر است که پشت این کلیشهها پنهان نشویم و خودمان را زندگی کنیم. تفاوتها و تنوعها را نشان دهیم، از محیط کوچک اطراف خودمان شروع کنیم. جلوی قضاوتها، توهینها و تمسخرها را بگیریم و به جای آنها آگاهی را افزایش دهیم و اطلاعات را دست به دست منتقل کنیم. میتوانیم با یادآوری به افراد، به آنها گوشزد کنیم که درگیر این کلیشهها هستند و روش درستی را در پیش ندارند و این گونه میتوانیم رفته رفته فضا را تغییر دهیم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر