من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در صفحه اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از کنشگران و اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسائل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. مهمان این برنامه «ملیکا زر»، کنشگر و فعال حقوق جامعه الجیبیتیکیو و از اعضای «ششرنگ» شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی است و درباره زنان لزبین و مسائل و مشکلاتی که آنها در خانواده و جامعه با آن مواجه میشوند، صحبت میکنیم.
***
در بین جامعه رنگینکمانی، زنان همجنسگرا و همینطور زنان دوجنسگرا جزو گروههایی هستند که کمتر به آنها پرداخته شده و کمتر درباره آنها و مسائل ومشکلاتی که به عنوان یک فرد با گرایش عاطفی و یا جنسی به جنس و جنسیت مشابه با خود و همینطور به عنوان یک زن، با آن روبهرو هستند، صحبت شده است. زنان در جوامع مختلف به واسطه زن بودن با چالشهای گوناگونی دست و پنجه نرم میکنند و هر گرایش جنسی غیر از دگرجنسگرایی میتواند آنها را در معرض آسیب و خشونتهای بیشتر قرار داده و با تبعیضهای مضاعفی روبهرو کند. اما سوالی که پیش میآید این است که چرا از زنان لزبین و مسائل آنها کمتر صحبت شده و کمتر به آنها پرداخته میشود و از تجربیات و روایتهای آنها کمتر میشنویم؟
- بهتر است در ابتدا به این موضوع اشاره کنیم که جامعه الجیبیتی به صورت کلی مورد تبعیض از سوی جامعه دگرجنسگرا و سیسجندر (همانسوجنسیتی) قرار میگیرد، به دلیل قوانینی که از سوی آنها وضع میشود و حقوق ما به عنوان جامعه الجیبیتی به رسمیت شناخته نمیشود. پس زمانی که از مناسبات قدرت در جامعه الجیبیتی حرف میزنیم، به این معنا نیست که رنج هر گروه از این جامعه را انکار میکنیم و زیر سوال میبریم، چون جامعه الجیبیتی به صورت کلی مورد خشونت و تبعیض قرار دارد، اما موضوعی که مطرح است و فمینیستها نیز سالها در مورد آن صحبت میکنند، این است که ساختار مردسالارانه و پدرسالارانهای که در جوامع وجود دارد و قدرت و امکانات را بیشتر در دست مردان قرار میدهد، بر روی جامعه الجیبیتی نیز تاثیرگذار است. وقتی از لزبینها صحبت میکنیم، به افرادی اشاره میکنیم که خود را زن میدانند و گرایش عاطفی و جنسی به زنان دیگر دارند، صرفنظر از اینکه سیسجندر باشند و یا ترنسجندر، اما وقتی از هویت یک فرد لزبین صحبت میکنیم، بحثی عمیقتراز رابطه جنسی و عاطفی است. یعنی افراد لزبین نه تنها ساختارهای دگرجنسگرایانه را به چالش میکشند، بلکه مناسبات قدرت و سلطهجویی که از سوی جامعه مردسالار وجود دارد را نیز به چالش میکشند که در آن هم همجنسگراستیزی و هم زنستیزی دخیل است. وقتی با مناسبات قدرتی که سعی دارند بر روی زنان تسلط پیدا کنند، مبارزه میشود، با برچسبها و انگهای مختلفی روبهرو میشویم. به عنوان مثال این روزها از کلمه لزبین کمتر استفاده میشود، به این دلیل که تصور غلط بر این است که زنان همه از بدو تولد دگرجنسگرا هستند و اگر در طول زندگی از سوی مردی مورد آزار وخشونت و تعرض قرار بگیرند، لزبین میشوند. در واقع لزبین به معنای مردگریزی یا مردستیزی تعریف میشود و تبدیل به یک انگ توهینآمیز شده است، به همین دلیل زنان لزبین کمتر هویت جنسی خود را آشکار کرده و اشاره به همجنسگرا بودن خود میکنند. این مناسبات قدرت تاثیر خود را بر جامعه رنگینکمانی هم گذاشته و شاید این دلیل کمتر پرداخته شدن به زنان همجنسگرا تحت تاثیر ساختار قدرت است.
«گرایش جنسی» در انسان یک طیف گسترده است و به تمایلات عاطفی و یا جنسی افراد به جنس و جنسیتهای دیگر گفته میشود و از آن به عنوان «هویت جنسی» نیز نام برده میشود. افراد میتوانند دگرجنسگرا، همجنسگرا، دوجنسگرا، همهجنسگرا و ... باشند. حتی ممکن است دو جنبه جنسی و عاطفی افراد با هم مطابقت نداشته باشد. «گرایش جنسی» مقولهای جدا از «هویت جنسیتی» افراد است و افراد مختلف با هویتهای جنسیتی مختلف میتوانند هر گرایش جنسی و عاطفی داشته باشند. به عنوان مثال یک مرد ترنس، فردی که با بدن منتسب به زنانه متولد شده و بر این اساس در بدو تولد به او جنسیت زنانه اطلاق شده، اما او جنسیت خود را یک مرد تعریف میکند و در واقع یک مرد است، میتواند به مردان دیگر گرایش عاطفی و جنسی داشته باشد و یک مرد همجنسگرا و یا دوجنسگرا باشد. علاوه بر این نگاه کلی بر شرایط زنان همجنسگرا، تجربیات آنها در خانواده و اجتماع نیز تجربیات بسیار پیچیدهای است و با مشکلات زیادی مواجه هستند. به عنوان یک زن لزبین عمده مشکلات زنان همجنسگرا را چه میدانی؟
- ازدواج اجباری یکی از مسائلی است که برای زنان همجنسگرا بسیار آزاردهنده است. با توجه به همه نکاتی که درباره مناسبات قدرت، فضای پدرسالارانه جوامع و دگرجنسگرایی موجود، شرایطی به وجود میآید که زنان لزبین را وادار به ازدواج اجباری میکند. با توجه به طرز تفکری که بدن زنان در اختیار مردان و برای لذت جنسی و فرزندآوری است. یک زن لزبین در یک خانواده سنتی امکان زندگی مستقل را نداشته و با او مقابله میشود. امکان دسترسی به فرصتهای تحصیلی، شغلی و منابع مالی برای یک لزبین به عنوان یک زن کمتر است. کنترل از سوی خانواده مخصوصا پدر و مردان خانواده بر روی او بیشتر است. پوشش و حجاب اجباری یکی دیگر از مسائل مهمی است که زنان همجنسگرا با آن مواجه هستند و این فشار میتواند هم از سوی خانواده و هم اجتماع و قانون بر آنها اعمال شود. البته که شدت و ضعف این مسائل در خانوادههای مختلف با توجه به شرایط اجتماعی و پیشینه فرهنگی میتواند متفاوت باشد، اما این معضل وجود داشته و هر زمان که خواسته شود، میتواند بر زنان همجنسگرا اعمال شود.
از نظر قانونی زنان همجنسگرا در ایران با چه فشارها، خشونتها و خطرهایی روبهرو هستند؟
در قانون مجازات اسلامی از رابطه جنسی بین دو زن، با عنوان مساحقه نام برده شده و جرمانگاری میشود و مجازاتی از شلاق تا اعدام برای آن در نظر گرفته میشود. برای رابطه جنسی دو زن در قانون سه بارِ اول صد ضربه شلاق برای هر دو طرف رابطه در نظر گرفته شده است و بار چهارم در صورت تکرار جرم و اثبات و اقرار به آن مجازات اعدام است. اما جرمهای دیگری نیز مانند نحوه پوشش وجود دارد که برای زنان لزبین نیز اعمال میشود، به این معنا که فرد میبایست پوشش تعریف شده برای زنان در قانون را رعایت کرده، در غیر این صورت با عنوان مردپوشی با ۷۲ ضربه شلاق مجازات میشوند. این قانون بیشتر در مورد افراد ترنس اعمال میشود؛ اما در کل، تخطی از پوشش تعریف شده برای زنان در جامعه جرم محسوب میشود.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر