این آخرین شماره ازمجموعه مطالب مرتبط با بیتفاوتی اجتماعی است.
دو ماه پیش خبری منتشر شد که شگفتآور بود. زنی در آستانه روز عید پاک در یکی از متروهای فرانسه و در مقابل چشمان دهها نفر مسافر مترو مورد آزار جنسی یک مرد مست قرار گرفت، اما هیچکدام از مسافران واکنش حمایتگرانه و همدلانهای برای نجات زن انجام ندادند.
ماجرا ازاینقرار بود که در متروی شهر لیل فرانسه یک زن به مدت 30 دقیقه درملأعام مورد آزاد و اذیت یک مرد الکلی قرار گرفت.
گر چه دادگاه فرانسه این مرد را به 18 سال حبس محکوم کرد اما بخش قابلتوجه ماجرا به سکوت مسافرانی برمیگردد که وانمود کردند کلاً این ماجرا را نمیبینند.
یکی دو ساعت قبل از نیمهشب، زنی حدودا سیساله متوجه شد مردی او را در ایستگاه مترو دنبال میکند. مرد مست زن را تعقیب کرده خود را به او نزدیک
کرد و قضیه با توهین و فحش استارت خورد.
مرد سعی کرد زن را با زور ببوسد ولی زن امتناع کرد ولی ماجرا تمام شد. مرد مست تهدید کرد که با شیشه ودکایی که در دست دارد به زن آسیب میرساند. بعدازآن کار را پیشتر برد و شروع کرد به لمس کردن سینه و کمر زن و این حرکت را مکرر تکرار کرد. فیلم موجود از دوربین کار گذاشتهشده در مترو نشان میدهد که کل این ماجرا به زور و اجبار بوده و به وضوح مصداق آزار جنسی است.
زن که کلافه و بههمریخته شده بهسختی از کوپه مترو به داخل یکی از ایستگاههای مترو فرار میکند. اما مرد مست بازهم او را تعقیب کرده و درنهایت ماجرا با مداخله ماموران امنیتی مترو پایان میپذیرد و آن مرد دستگیر میشود.
حالا قرار شده شاهدان ماجرا در دادگاه حضور پیدا کنند. همان شاهدانی که در زمان رخ دادن این ماجرا هیچ واکنشی از خود نشان ندادهاند و تنها تماشاگر ماجرا بودهاند. ملیت مهاجم، مراکشی اعلامشده و علاوه بر 18 ماه زندان، 2 سال ممنوعیت حضور در آن شهر هم شامل حالش شده است.
بیتفاوتی اجتماعی یعنی مردم یک جامعه نسبت به سرنوشت افراد دیگر جامعهی خود بیتفاوت باشند. به لحاظ جامعهشناسی این اتفاق یک بیماری اجتماعی است و جامعهی بیتفاوت عملا یک جامعه مرده است. همانطور که هر نوع توجه به سرنوشت هم نوع و نوعدوستی را میتوان نشانه پویایی و سلامت جامعه ارزیابی کرد.
سؤال اینجاست که اگر آنطور که کارشناسان میگویند، بیتفاوتی در جامعه ایران به خاطر مشکلات معیشتی و اقتصادی و گذار از جامعه سنتی به مدرن رخ میدهد، پس علت بیتفاوتی در جوامع پیشرفته چیست؟
جامعه شناسان در یککلام به این سؤال پاسخ میدهند: «گسترش فردگرایی و میل به استقلال شخصی و نیز عدم انسجام قومی و یکدست نبودن جوامع پیشرفته که غالبا بافتشان از گروههای متفاوت مهاجر تشکیلشده است».
فراموش نکنیم که جوامع بشری با پیوندهای عاطفی میان اجزا آن شکل و قوام میگیرند.
در مورد وجه افتراق این بیتفاوتی در ایران و در خارج از ایران دکتر «حسین قاضیان»، استاد دانشگاه سیراکیوز نیویورک تأکید میکند «بیتفاوتی وجدان جمعی در غرب که یک نوعش را میتوان همین بیتفاوتی نسبت به مورد آزار قرار گرفتن زن فرانسوی عنوان کرد، با مسئله بیتفاوتی مردم در خیابانهای تهران کاملا متفاوت است».
دکتر قاضیان بر این باور است که بایستی به لحاظ جامعهشناختی این دو را از همدیگر تفکیک کرد. چراکه ریشههای فرهنگی و اجتماعی این دو عمیقا متفاوتاند و نمیشود علت آنها را یکی دانست.
او میگوید که «مکان اتفاق مهم است اما نمیشود جوامع غربی را در یک گروه واحد مورد قضاوت قرارداد. چراکه این جوامع به لحاظ ساختاری با همدیگر تفاوتهای بسیاری دارند. در جوامع غربی بیتفاوتی اجتماعی ناشی از عدم انسجام اجتماعی نیست. بلکه غالبا در جوامعی با چندگانگی قومی که امکان ادغام اجتماعی برای قومیتها و اقلیتهای آن وجود نداشته، بیتفاوتی عمومی ممکن است چشمگیرتر باشد.
مثل در فرانسه این چندگانگی قومی ممکن است به این قبیل بیتفاوتیها بیانجامد ولی در جوامع دیگری که بافت اجتماعی منسجمتری دارند و تفاوتهای قومی، چشمگیر و پررنگ نیستند بهراحتی میتوان دید که نوعی ادغام اجتماعی وجود دارد و همه آحاد جامعه احساس همسویی میکنند و معمولا اینجور وقایع کمتر رخ میدهد».
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر