شایا گلدوست
من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنشگر جامعه رنگینکمانی، هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایرانوایر» با یکی از کنشگران و اعضای جامعه رنگینکمانی درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفتوگو میکنم. در این برنامه، به همراه «صدف» و «میدا»، از بنیانگذاران و موسسان سازمان مردمنهاد «کوییرکده» درباره «فمینیست رادیکال» و «ترنسفوبیای آشکار و پنهان» صحبت میکنیم.
***
دیدگاه «باینری» یا «دوقطبی» به جنس و جنسیت باعث میشود که هویت جنسیتی افرادی که خود را در این دوگانه تعریف نمیکنند، به رسمیت شناخته نشده و حقوق آنها زیر پا گذاشته شود و تبعیضها و خشونتهای بسیاری را تجربه کنند.
در برخی از نگرشهای رادیکالی فمینیسم نیز که بر دوگانه جنس و جنسیت و نسبت دادن جنسیت افراد به جسم و اندام جنسی آنها در زمان تولد تاکید دارند، ترنسها، مخصوصا زنان ترنس و تجربیات آنها به عنوان یک زن در جامعهای که زندگی میکنند، به رسمیت شناخته نمیشوند.
جا دارد به این پرسش پاسخ دهیم که «ترنسفوبیا» چیست و دامنه آن تا چه اندازه گسترده است؟
- میتوان گفت هر عمل، رفتار یا گفتمانی که جنسیت و هویت جنسیتی فرد «ترنس» را زیر سوال ببرد و به رسمیت نشناسد و فرد ترنس را در موقعیت خشونت و تبعیض قرار دهد، تعریفی کلی از «ترنسفوبیا» است؛ به عنوان نمونه، اگر بگویند ترنس بودن یک بیماری است و میبایست درمان شود، همه ما میدانیم که این حرف تا چه اندازه ترنسفوبیک است و با آن برخورد میکنیم. ولی اگر از اصطلاح «ترنسجندریزم» استفاده شود، با وجود بارمعنایی آن، میتواند به همان اندازه ترنسهراسانه باشد اما کمتر با آن برخورد میشود، چون ترانسهراسی در آن نهفته است. در صورتی که در واقعیت، ترنس بودن و تجربیات افراد ترنس را به عنوان یک مساله مطرح میکند و آن را تقلیل میدهد. متاسفانه از این کلمه بسیار استفاده میشود و بار معنایی منفی آن به درستی دیده نمیشود.
تا چند سال پیش همه فکر میکردند که افراد ترنس میبایست ترنزیشن و جراحیهای موسوم به تصدیق یا بازتایید جنسیت را انجام دهند، در غیر این صورت ترنس نیستند و هویت جنسیتی آنها زیر سوال برده میشد. اما امروزه میدانیم که ترنس بودن به هیچ یک از این مسایل ارتباطی ندارد و این خود فرد است که میتواند درباره جنسیت و هویت جنسیتی خود نظر دهد، نه شخص دیگر.
امروزه افراد میتوانند با آنچه ما از زنانگی یا مردانگی تعریف میکنیم، متفاوت باشند اما همچنان خود را مرد یا زن بدانند. هرچند افراد ترنس میتوانند خود را در این دوگانه نگنجانند.
- یکی از مصادیق ترنسفوبیا این است که ما به جای افراد ترنس صحبت کنیم و از تجربیات آنها بگوییم و فضایی که متعلق به آنها است را اشغال کنیم. به همین دلیل لازم است تاکید کنیم که تنها به دلیل حضور تو (شایا) به عنوان یک زن ترنس در این برنامه شرکت کردهایم. این اتفاق از سوی برخی از فمینیستها میافتد که فضا را از زنان ترنس میگیرند، به این دلیل که آنها را زن نمیدانند. بسیار جالب است که خود آنها بسیار تلاش کردهاند که چنین فضایی را برای زنان ایجاد کنند و حال این اجحاف را در حق برخی از زنان میکنند. متاسفانه این گروهها زن بودن را به تولد با اندام جنسی منتسب به زنانه و برخی عادات منتسب به زنان مانند «پریود» وابسته میدانند.
تمام این تفکرات ریشه در سکسیزم دارند؛ این که در گذشته مردها را بر زنان برترمیدانستند و حالا نیز این تفکرات جنسیت زده از سوی برخی از فمینیستها به گونهای دیگر بازتولید میشوند؛ این که عدهای از زنان را بر زنان دیگر برتر میدانند و یا زنان ترنس را با معیارهایی مورد قضاوت قرار میدهند و به این نتیجه میرسند که برخی از زنان ترنس، زن نیستند. این مساله دسترسی بسیاری از زنان ترنس به فضاهای امن را میگیرد و آنها را در معرض خشونت و آسیب قرار میدهد.
یکی از مسایلی که از سوی برخی از فمنیستهای رادیکال مطرح میشود، این است که زنان ترنس به دلیل این که در دورههایی از زندگی خود از امتیازات یک مرد در جامعه برخوردار بودهاند، تجربیات برابری از خشونت و تبعیض با زنان دیگر ندارند. این موضوع تا چه اندازه میتواند درست باشد؟
- تجربه نشان میدهد که افراد ترنس، مخصوصا زنان ترنس در جوامعی مانند ایران، بیشتر از زنان دیگر در معرض خشونت و تبعیض قرار دارند. به این دلیل که نه از سوی جامعه مردان و نه از سوی دیگر اقشار زنان به رسمیت شناخته نمیشوند و هویت جنسیتی آنها معتبر شمرده نمیشود. همین که یک زن ترنس از سنی به بعد مجبوربه یاد گرفتن و رعایت چارچوبها وکلیشههایی است که برای زنان آن جامعه تعریف میشوند، خود خشونتی بزرگ است؛ این که تمام عمر تلاش کند تا مورد تایید و پذیرش جامعه باشد، به این دلیل که جامعه بیشتر از آنها انتظار دارد که زن باشند و آنها را زیر ذرهبین میگذارد. البته که مقایسه تجربیات زنان با یکدیگر نیز کار درستی نیست و افراد جدا از زن بودن، به عنوان یک انسان، بسته به موقعیت و شرایطی که در آن زندگی میکنند، تجربیات متفاوتی با یکدیگر دارند که همه این تجربیات نیز در جایگاه خود دارای اعتبار و ارزش هستند. تجربیات همه زنان به واسطه زن بودن، یکسان نیست. ممکن است یک زن غیر ترنس یا همانسوجنسیتی تجربیاتی داشته باشد که یک زن ترنس با آن مواجه نشده است و همینطور برعکس. اما این به معنای برتری تجربیات یکی بر دیگری نیست و هیچکدام نباید زیر سوال برده شوند. بنابراین، فاصله گرفتن از این دیدگاههای افراطی برای ایجاد فضایی امن و آرام برای همه زنان امری ضروری است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر