کمتر کسی است که نشنیده باشد فقط پنج درصد دریاچه ارومیه باقی مانده است. از نقطه نظر فنی، خشک شدن ارومیه ارتباط مستقیمی دارد با عدم مدیریت آب در کل حوزه آبریز دریاچه ارومیه. استفاده مفرط از آبهای سطحی و زیرزمینی برای گسترشِ بدون برنامه و بدون مطالعه کشاورزی و صنایع کمبازده و مناطق مسکونی ظرف سه دهه گذشته عامل اصلی مرگ تدریجی نگین فیروزهای آذربایجان بوده است. احداث میانگذر ارومیه موسوم به جاده شهید کلانتری که کلنگ احداث آن سال ۱۳۵۹ به زمین خورد نیز در نابودی ارومیه سهمی چشمگیر داشته است.
از نقطه نظر مدیریتی، عامل و مقصر اصلی دریاچه ارومیه اما همچنان از دیدها پنهان است. کسی که با وجود مطلع بودن از پیشبینیهای کارشناسی سکوت کرد و به توسعه ناهمگون و بیضابطه فرصت داد ارومیه به این روز سیاه بیافتد. این عامل مخرب کسی نیست جز معصومه ابتکار، رییس سازمان محیطزیست در دولتهای اصلاحات و اعتدال. کسی که بانوی سبز و قهرمان زمین نیز لقب گرفته و بارها محافل بینالمللی در نمایشهای سیاسی از او تقدیر کردهاند. اما چرا او را باید عامل اصلی نابودی ارومیه دانست؟
معصومه ابتکار خلال سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ ریاست مهمترین دستگاه نظارتی و حفاظتی محیطزیست کشور را به عهده داشت و اخبار و گزارشهای دقیقی از وضعیت ایران به دستش میرسد. در سال ۱۳۸۱ یکی از معاونان او پیوسته نسبت به نابودی جنگلها و مراتع و نیز نابودی دریاچه ارومیه هشدار میداد. در مصاحبههایش تکرار میکرد «دریاچه ارومیه تا ۱۲ سال دیگر خشک» میشود. آن زمان که اینترنت، فراگیر و شبکههای مجازی، پرکاربر نبود، روزنامهها وظیفه اصلی اطلاعرسانی را بر عهده داشتند. روزنامههای کمتر سیاسیکار، سخنان انوشیروان نجفی، معاون سازمان محیطزیست را پوشش میدادند. او اهل آذربایجان بود و با حرارت نسبت به خشک شدن ارومیه اعلام خطر میکرد. هشدارهای مکرر او کار را به جایی رساند که رییس دستگاه محیطزیست از کار بر کنارش کرد چون معتقد بود جنگ دولت با دولت را راه انداخته است. منظور ابتکار از جنگ دولت با دولت، امروز روشنتر از سابق است: برنامههای مخربی که به اسم توسعه کشور در دستور کار وزارتخانههای نیرو، جهادکشاورزی و راهوترابری قرار داشت، گاهی سبب مخالفخوانیهای نجفی میشد. اعتراضهای مداوم او یکی از دلایلی بود که از معاونت محیطزیست در پارک پردیسان برکنار شد و به بلوار کشاورز رفت تا مشاور وزیر کشاورزی شود.
سوال جدی و اساسی این است که چرا معصومه ابتکار همان سالها پیشبینیهای کارشناسان را جدی نگرفت و سکوت کرد؟ آیا سکوت او به شایعه فروش آرتمیای دریاچه ارومیه ارتباط داشت؟ شایعهای که همان سالها در سازمان محیطزیست دهن به دهن میگشت و از دلالی همسر ابتکار در فروش آرتمیای ارومیه به شرکت گنت بلژیک خبر میداد؟
ابتکار که مدعی است به گزارشهای علمی توجه میکند چرا ۱۳ سال پیش این کار را نکرد؟ آیا سیاسیکاری و منافع حزبی و جناحی دلیل انفعال او بوده است یا باید سکوتش را نشانهای از عدم کفایت در مدیریت بحرانیترین نقطه ایران ارزیابی کرد؟
ابتکار بهترین گزینه حسن روحانی برای مدیریت سازمان محیطزیست بود. کسی که هشت سال در همان سازمان تجربهاندوزی کرد و بعد به شورای شهر تهران رفت و با مسائل محیطزیست پایتخت بیشتر آشنا شد. اما آیا میتوان از سو مدیریتش در دوران اصلاحات و سکوت معنیدارش در برابر تخریبها و به خصوص نابودی ارومیه چشمپوشی کرد؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر