هر هفته ساعت هشت و ۳۰ دقیقه شب به وقت ایران، «شهرزاد پورعبدالله»، رواندرمانگر در گفتوگوی زنده در صفحه اینستاگرام ایرانوایر درباره یکی از مسائل مربوط به «سلامت روان» صحبت میکند. هفته گذشته به بهانه ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه با انواع خشونت علیه زنان درباره ابعاد و گستردگی خشونت علیه زنان بحث کردیم. این هفته در ادامه مباحث مربوط به خشونت، به آزارگری در دنیای مجازی، انواع آن و چگونگی محافظت از خود صحبت کردیم.
***
تا به حال در فضای مجازی مورد آزار قرار گرفتهاید؟ این آزار میتواند تهدید به افشای تصاویر و ویدیوهای خصوصی را در بر بگیرد و تا به ارسال عکسهای اندام جنسی برسد و تا هک کردن و ارسال پیامهای سکسیتی یا اظهارنظر درباره ظاهر و پوشش افراد پیش برود و البته در همین حدود هم محدود نشود. آیا انسانها در مواجهه با انواع آزارهای فضای مجازی به یک میزان آسیب میبینند؟ هدف آزارگر از اعمال این خشونتها چیست؟ و ما چه میتوانیم برای کاستن از آزارها و محافظت از خود چه کنیم؟
این سوالها را با شهرزاد پورعبدالله مطرح کردیم و آنچه میخوانید خلاصهای از این گفتوگو است.
چرا در دنیای مجازی آزارگری راحت است؟
- آزارگری همهجا وجود دارد؛ اما دنیای مجازی راه را برای آزارگر هموارتر کرده است. یکی از امکانات دنیای مجازی این است که با هویتی جعلی میتوان افراد را مورد آزار قرار داد، بدون آنکه بهایی بابت آن پرداخت شود. یک نفر میتواند یک فرد یا افراد مختلف را آزار بدهد و سلامت روح و روان انها را در خطر بیندازد؛ بدون آنکه پیگرد قانونی برایش وجود داشته باشد.
یعنی هویت ناشناس حاشیه امنی برای آزارگری دارد؟
- در بسیاری مواقع افراد مختلف امکان این را ندارد که شخصی را مورد آزار قرار دهند، بدون آنکه آزاردیده پاسخی به آزار دهد. یعنی کنش و واکنش خواهد داشت. در دنیای واقعی شاهد وجود دارد که میتواند قضاوت کند یا رابطهشان را قطع کنند. عمل افراد روابط اجتماعیشان را تحت تاثیر قرار میدهد. مثلا اگر شخصی بخواهد به خاطر پوشش یک زن به او بیاحترامی کند، افراد حاضر در آن جمع شخص را به چشم چشمچران و غیرمحترم و بیاخلاق مینگرند و ممکن است دیگر در هیچ مهمانی از سوی آنها دعوت نشوید. اما در فضای مجازی یک اکانت ناشناس میتواند ساعتها افراد مختلف را که میشناسد یا نمیشناسد آزار دهد و به کرامت او آسیب بزند؛ بدون آنکه کسی متوجه هویت آزارگر شود.
آیا آزارگری هدفمند است؟ اصلا چرا باید آزار داد؟
- برای هر آزاری، دلایلی میتواند وجود داشته باشد. مثلا گروهی هستند که انتقام میگیرند. فرض کنید شما نسبت به فردی گمنام شناختهشده هستید و آن شخص با خود میاندیشد که من باسوادتر هستم و استحقاق شناخته شدن را بیشتر داشتم، پس چرا شما باید شناختهشده باشید و او نه؛ برای همین غبطه خوردن میتواند دلیل آزارگری باشد. برای همین آزارگر میتواند از گذشته افراد استفاده کنند. مثلا شخصی شناخته شده را میشناختم که زیر ویدیوهایش کامنت میگذاشتند که او بچه آخوند بوده است یا از فلان خانواده میآید و فحاشی میکردند. یا کامنتهای جنسی برای او میگذارند. انگار افراد به صحبتهای آن زن جوان توجهی نداشتند و میخواستند با آزارگری کاری کنند که او دیگر جلوی دوربین حاضر نشود. بسیاری از این کامنتگذاران میخواستند که در جای آن زن مجری باشند. در مواقعی، انتقام به هر دلیلی مطرح است و آزارگر قربانیاش را هدف قرار میدهد. در دنیای واقعی فردی که دنبال انتقام است، میتواند چاقو بردارد و آسیب برساند و بعد مجازات شود. اما در دنیای مجازی آزارگر میتواند بیشترین ضربهها را به قربانی بزند، بدون آنکه بهایی بپردازد.
مثلا ویدیو، عکس یا اطلاعات شخصی را منتشر میکنند یا در کامنتها به ظاهر افراد، رنگ مویشان، وزنشان گیر میدهند. هدف این اقدامها تخریب و بیاعتبار کردن افراد است.
برخی افراد هم غیراجتماعی هستند، ایزولهاند و نمیتوانند دوستی داشته باشند و حس میکنند مورد توجه قرار نمیگیرند، برخی هم هستند که وقت اضافی دارند و از روی بیکاری و برای سرگرمی آزار میدهند. گرفتن حال دیگری و دادن حس بد، برای آنها سرگرمکننده است. به هر حال انسانهای سادیستیک هم وجود دارند.
در همین مورد آخر اگر آزارگر هدفی مثل انتقام ندارد یا حسود نیست بلکه از روی سرگرمی آزار میدهد و از این آزارگری لذت میبرد، یعنی اختلال روانی دارد؟
- بله. افرادی هستند که از آزارگری لذت میبرند. فرض کنید مزاحمهای تلفنی را به یاد آوریم. افرادی بودند که با تماس تلفنی آزار میدادند و چقدر هم اختلاف ایجاد میکردند. مثلا زنی گوشی تلفن را برمیداشت و آزارگر پشت تلفن صدای آه درمیآورد و همسر آن زن به شک میافتاد. یا خانوادههایی که دختر داشتند و همین تماسهای آزارگرانه باعث ایجاد محدودیت برای آن دختران و اعمال خشونت علیهشان میشد.
بعضی اوقات آزارگر فکر میکند، آزارگری عادی است و همه به چنین رفتاری مشغول هستند. واقعا این افراد به این فکر نمیکنند که چقدر میتوانند باعث آزار شوند.
گروهی هم از افراد هستند که تشنه قدرت هستند، به جایی نرسیدهاند و در زندگی عادی خود نمیتوانند اعمال قدرت کنند و از این طریق احساس میکنند شخص آزاردیده را کنترل کردهاند؛ حتی اگر قربانی را نشناسند. بعضی اوقات شناختهشده هم این کار را میکنند.
چندین بار من در برنامههای تلویزیونی شرکت کردم که مهمانان برنامه همه زن بودند. نصف کامنتها این بود که یک مشت زن را جمع کردید، چند کیلو سبزی هم جلوی آنها میگذاشتید. اگر یک مرد در آن پنل حضور داشت، چنین کامنتی دریافت نمیشد. یا اظهارنظر میکردند که باید آقای فلانی را دعوت میکردید و نه این زنان. یعنی بازتولید کلیشههای جنسیتی و سکسیسم. این نوع کامنتها هم آزارگری است. اگر من در سمیناری شرکت میکردم هیچکدام از مردان حاضر در سالن امکان نداشت بلند شود و چنین کامنتی بدهد. پس فقط همان هویت مجازی به او چنین اجازهای را میدهد.
آزارگر اینچنینی به عواقب کار خود نمیاندیشد. برای من اهمیتی ندارد ولی فرض کنید خصوصا بین نوجوانان یا همکارها اقدام به خودکشی کردهاند.
این مسالهای که به آن اشاره کردید، مختص به ایران نیست و در تمام جهان میتواند اتفاق بیفتد. چندی پیش بود که دختری یوتیوبر، پس از دریافت کامنتهای جنسیتزده و تحقیرگرایانه، خودکشی کرد و جان خود را از دست داد. در حالیکه وقتی نسبت به بولیگری اعتراض میشود، باز هم افراد از همین مساله استفاده میکنند و باز هم به تحقیر ادامه میدهند.
- بله. یک نمونه مثال بزنم. یکی از افرادی که در مسابقههای کشف استعداد شرکت کرده بود و به قدری کامنتهای تحقیرآمیز دریافت کرده بود که برای ماهها نتوانست از خانهاش خارج شود و دچار اجتماعهراسی شده بود. ببینید این حملات چقدر میتواند به عزت نفس و کرامت انسانی افراد آسیب بزند.
یک نمونه از سایبر بولی، اعمال قدرت است. مثلا شما در یک رابطه هستید و به طرف مقابل اعتماد کردهاید. در نزدیکترین لحظات این رابطه فیلم یا عکسی در اختیار طرف مقابل گذاشتهاید. شما اگر کار من را داشته باشید به مراتب با افرادی مواجه میشوید که زندگیشان به همین خاطر تحت تاثیر قرار گرفته است. خواب و خوراک را از دست دادهاند و حتی الکلی شدهاند که مبادا این اطلاعات علیه آنها مورد استفاده قرار گیرد. این افراد از طرف مقابل تهدید به افشای این اطلاعات میشوند. وقتی این تهدید همیشه بالای سر شما باشد، به راحتی نمیتوانید رابطهتان را در صورت تمایل، پایان دهید. دیگر مثل قدیم نیست که این عکس در صندوق پستی قرار گیرد و خانواده افراد آن را ببینند؛ بلکه در فضای مجازی پخش میشود و نمیتوان جلوی پخش شدن بیشتر آن را گرفت و یک دنیا آن را میبینند.
این موردی که اشاره کردید، مهم است. بعضیها فکر میکنند در رابطه از راه دور افراد مختلف، اعتماد میکنند و عکس و متن و فیلم در اختیار طرف مقابل میگذارند.
- پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. وقتی ما شناخت کاملی از طرف مقابلمان نداریم، عقلانی بودن ایجاب میکند که ما هرچیزی که میتواند به ما آسیب بزند، انجامش ندهیم. این میتواند یک نوشته باشد، تصویر یا فیلمی از ما باشد. در بسیاری از مواقع افراد نمیدانند صدایشان ضبط میشود یا از آنها فیلمبرداری میشود. تصویر گرفتن یا ضبط صدای افراد بدون آگاهیشان درست نیست.
الان بسیار رایج شده است که افراد بدون آنکه اعلام کنند، شنود میگذارند یا تلفن و ایمیل و شبکههای اجتماعی یکدیگر را هک میکنند. همه اینها آزار است. آزار فقط شلاق زدن یک نفر یا ایجاد کبودی زیر چشم افراد نیست. آزار مدرن میتواند آسیبی بسیار شدیدتر از آسیب فیزیکی به همراه داشته باشد.
میخواهم بگویم چرا یک نفر به خودش چنین اجازهای میدهد. در جلساتی که ما تراپیستها داریم، در قرارداد کاریمان نوشتهایم که ضبط هیچ دادهای جایز نیست. بعضی اوقات افراد میگویند جلسه را ضبط میکنیم که بعدا گوش بدهیم. اجازه نمیدهم. چون نمیتوانم محرمانه بودن آن را تضمین کنم. چنین رفتارهایی تجاوز به حریم شخصی طرف مقابل است.
خب از کامنتها یا ارسال و افشای عکس و فیلم گفتید؛ اما برخی اوقات افراد درباره ظاهر و پوشش دیگری اظهارنظر میکنند که مثلا این چه رنگ مو یا لباسی است که پوشیدهاید. یعنی وارد حریم و انتخاب دیگری شدن؛ آیا این هم آزار محسوب میشود؟
- فکر کنم به هر صورت، بستگی به افراد دارد. اگر نوجوانی باشید که شخصیتتان در حال شکلگیری است این نوع کامنتها میتواند عزت نفس برخی را خدشهدار کند و اعتماد به نفس را بگیرد یا این احساس را بدهد که بد سلیقه هستید و نُرم جامعه شما را نمیپذیرد. افراد مختلف هستند. به عنوان نمونه درباره خود من بارها نوشتهاند یا درباره پوشش یا موهایم نظر دادهاند؛ اما برای من اصلا آزاردهنده نیست. ولی برای یک سری افراد میتواند آزاردهنده باشد و اعتماد به نفسشان را بگیرد. این مورد را در نوجوانان بسیار میبینم. وقتی به خاطر افسردگی یا اضطراب بسیار یا اقدام به خودکشی به من مراجعه میکنند، واقعا دلیل این آسیبها میتواند کامنتهای نامهربانانه باشد یا افشای عکسهایی است که بدون اجازه از او منتشر شده است. بارها اقدام به خودکشی یک نوجوان همین مساله بوده است. آزارگر یا به قصد آزار، اقدام میکند یا فکر میکند در حال شوخی و سرگرمی است و علمی به میزان آسیب ندارند.
فرض کنید آزارگر به هر دلیلی آزار میدهد اما خودش در رابطه متعهد قرار دارد، به نوعی زندگی پنهانی با شریک عاطفی و جنسی خودش دارد. آیا این هم خیانت محسوب میشود؟
- مراجعهکنندهای داشتم که زنی افسرده بود. یکی از دلایل ناخوشنودیاش این بود که همسرش برای دختران فامیل کامنتهای طولانی درباره هیکل و زیبایی و سلیقه آنها مینویسد. نمیدانم آن دختر چه حسی داشت که مردی با بیست سال تفاوت سنی چنین کامنتی میدهد؛ اما آن زن میگفت از رفتار همسرش آزار میبیند و خجالت میکشد. من این کامنتها را خواندم و کاملا به او حق میدادم. آن زن تحقیر میشد و احساس میکرد دیگران چه قضاوتی روی او و رابطهاش خواهند داشت. آزارگری میتواند مستقیم به یک نفر آسیب بزند و غیرمستقیم به دیگری.
یکی از مسایل دیگر میتواند شکستن حریم شخصی افراد باشد. بدترین مسالهای که میبینم بسیاری گله میکنند و حتی برای خود من اتفاق افتاده است و بیشتر زنان قربانی آن هستند، دریافت تصاویر اندامهای جنسی مردان توسط کاربران است. این زن میتواند هرکسی باشد؛ ولی این کار شنیع و کثیف است. پاک کردن این تصاویر بسیار سخت است. احساس تجاوز به آسیبدیده میدهد و حالت تنفر و اشمئزاز میدهد.
درباره عکس و تصاویر بسیار خصوصی صحبت کردم، بعضی اوقات با افرادی مواجه شدهام که مسن بودهاند و به خیال خود نمیدیدند که با مردی همسن خود وارد رابطه شدهاند و مورد اخاذی قرار گرفتهاند و تهدید شدهاند. به آن زن گفتم که خب اصلا بفرست و خانوادهام میدانند و شما هم میتوانید تهدیدتان را عملی کنید. واقعا چنین رفتارهایی پیش آمده است. آزارگر میتواند با تهدیدات خود بخواهد شخصی را به زور در رابطه نگه دارد، اخاذی کند، انتقام بگیرد، غبطهخوردن به جایگاه باشد یا دلایلی اینچنینی.
با این توصیفات و زندگی در دنیای مجازی که در و پیکری هم ندارد و نمیتوان آن را کنترل کرد، چطور میتوانیم از خودمان محافظت کنیم؟
- در بخشی از صحبتهایم گفتم که در ارتباط با دیگری تا جاییکه میتوانیم مسایل شخصیمان روی گوشی دیگری و حتی خودمان هم نباشد که نه مورد استفاده قرار بگیرد و نه هک شویم. از پسوورد استفاده کنیم. نداشتن پسوورد روی گوشی مثل باز گذاشتن در خانه میماند. از پسووردهایی استفاده کنیم که ساده نیستند. با کسی که وارد رابطه میشوید، از ابتدا خط قرمز ترسیم کنید که حاضر نیستید چنین تصاویر و ویدیوهایی داشته باشید. اگر روزنامهنگار هستید، مهمان برنامهای هستید و شناختهشدهاید یا سلبریتی به حساب میآیید، یا فردی هستید ک به هر دلیلی افرادی برای شما پیام میفرستند که پیغامهای سکسیستی یا جنسی یا آزاردهنده است، هم ریپورت کنید و هم بلاک و اجازه ندهید که این آزارگری تکرار شود. محتویات پیام را هم از بین ببرید تا سراغ آن نروید. گاهی این پیامها به قدری آزاردهنده است که افراد در ذهنشان با ناباوری مرور میکنند.
تا جاییکه میتوانید خودتان را در معرض آسیبپذیری قرار ندهید، حواستان به پسووردهایتان باشد، چه محتوایی از خودتان منتشر میکنید و در معرض دید چه کسانی قرار میدهید.
شاید اقدام دیگر این باشد؛ افرادی که شناخته شده هستند و تحت حمله سایبری قرار میگیرند؛ یعنی در بازه زمانی مشخص با هجمهای از کامنتهای آزارگرایانه مواجه میشوند، بهتر است که در آن مدت از فضای مجازی دور شوند و مدام پیگیری نکنند که چه کامنتهایی درباره آنها گذاشته شده است.
- کاملا موافقم. تجربه شخصی خودم را بگویم که هر بار درباره مسایل جنسی ویدیو گذاشتهام، باورکردنی نیست که مثلا از ۱۰۰ پیام بخش بزرگی حرفهای رکیک و بد و بیراه است. به تجربه یاد گرفتهام که بسیاری از آزارگرایان بیکار هستند. اکثر اوقات وقتی میبینید محتوای آزاردهنده دریافت میکنید، به آن بها ندهید. این نوعی از خودآزاری است. یکی از راههای محافظت از روح و روانمان این است که خود را در معرض این آسیب قرار ندهیم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر