جنبش کارگری کارآمدترین سلاح علیه رژیمهای توتالیتار است. پس عمیقاً جای تأسف است که امروزه از ایران، این خبرهای تلخ را میشنویم. درست در اول می، روز کارگر، اعضای اتحادیه دستگیر میشوند. به باور من، جنبش کارگری، اگر قدرت کافی داشته باشد، میتواند راهی باشد به سوی آزادی مردم ایران باشد.
"هگه هوکلند لایدل" (Hege Haukeland Liadal )، نماینده مجلس نروژ از حزب کارگر، در سخنرانی خود در روز کارگر، از اخبار تهران گفت. سخت تأسف آور بود که شنیدیم مقامات ایران رهبران اصناف کارگری را "شکار میکنند". ولی در عین حال، بر همه روشن بود که چرا حکومتِ ایران چنین رفتاری را در پیش گرفته است. تاریخِ نروژ به خوبی نشان میدهد که وقتی پای آزادی و برابری و اتحاد در میان باشد، تا چه حد نقش اتحادیه ها مهم و پررنگ میشود.
به اعتقاد من، جنبش کارگری و اتحادیههای کارگری در همهٔ جهان، شاهراه آزادی و برابری و اتحاد اند. یک جنبش کارگریِ آزاد و قدرتمند به سه دلیل میتواند جامعه را تغییر دهد.
اول اینکه، اتحادیه ها به ایجاد امنیت کاری و شغلی کمک میکنند؛ و از این طریق، به توزیع برابر ثروت در جامعه یاری میرسانند. این به مردم این فرصت و امکان را میدهد که در سرنوشت و زندگی خود نقش داشته باشند؛ از نظر سیاسی فعال باشند، و از این راه، در زندگی و جامعه خود تغییر ایجاد کنند. آرامش ذهنی در زندگی روزمره امکان نبرد را مهیا می کند.
دوم اینکه، جنبش کارگری افراد یک جامعه را با هم متحد میکند. جنبش کارگری بنابر این ایده شکل گرفت که اتحاد قدرت میآورد. منافع کاری از جمله منافعی هستند که همه در آن سهیم اند، فارغ از دین و نژاد و جنسیت و موقعیت اجتماعی. منافع مشترک، تودههای عظیم را گرد هم جمع میکند. بنابراین، اتحادیههای کارگری بیش از هر چیز، برقرار کنندهٔ اتحاد در جامعه اند.
سوم آنکه، سازمان دهی و آموزش در ساختار اتحادیهها نقشی حیاتی دارد. وقتی عدهای دور هم جمع میشوند، قدرت شکل میگیرد. ولی برای آنکه بتوانند این قدرت را حفظ کنند، باید کاملاً سازمان یافته باشند. سازمان یافتگی و آموزش در سرشت جنبش کارگری نهفته است. این نکته به جنبش ساختاری داده که باعث شده جنبش، هر سال، در نبردی طولانی مشارکت کند، و از پای ننشیند. بدون هیچ شکی، این نکتهٔ بسیار مهمی است. آنها که قدرت دارند هر لحظه برای حفظ قدرت خود تلاش میکنند. جنبش کارگری هم از اصل مستثنا نیست.
رژیمهای توتالیتار همیشه از اتحادیههای کارگری در هراس بوده اند. تعجبی هم ندارد. در سراسر جهان، اتحادیهها جوامع را تغییر میدهند و دموکراسی را به کرسی مینشانند.
امید من این است که اتحادیهها در ایران قوی تر شوند. از طریق سازمان دهیِ کارگران، اتحادیهها تأثیر بسیار بیشتری میگذارند تا دستمزدها و شرایط کار. در مسیر آزادی ایران، اتحادیههای کارگری نقشی کلیدی دارند.
ایران کشوری پهناور است، با فرهنگی غنی، و مردمانی سرافراز و روشنفکر. من یقین دارم که مردم ایران میتوانند تغییر را ایجاد کنند. امروز، اول ماه می ۲۰۱۴، بعضی از مردم شجاع ایران به خیابانها رفته بودند تا روز جهانی کارگر را گرامی بدارند. در نروژ، امید ما این بوده، و همچنان نیز هست، که مردم ایران پیروز شوند. ایرانیان امروز، باید بهای هنگفتی پرداخت کنند، ولی باور ندارم که تلاش آنها بی ثمر خواهد بود. همه چیز به همّت و تصمیم مردم ایران بستگی دارد.
سیمون ناسه،
رهبر محلی اتحادیه خدمات مدنی نروژ
هوگه زوند، نروژ
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر