شایا گلدوست
از سال ۲۰۰۹ میلادی، اولین یکشنبه ماه نوامبر برای گرامیداشت و قدردانی از والدین ترنس و فرزندان آنان و همچنین والدینی که فرزند ترنس دارند، روز «والدین ترنس» نامگذاری شده است. این روز بهانه مناسبی است برای اینکه خانوادهها قدر والد یا والدین ترنس خود را بدانند و همینطور والدینی که فرزند ترنس دارند، فرزندشان را دوست داشته باشند و به او عشق بورزند و از او حمایت کنند.
***
بسیار ارزشمند است که فردی با وجود داشتن فرزند و بعد از گذراندن روزهای بسیار دشوار در زندگی، خود و هویت جنسیتیاش را پیدا کرده و به رسمیت میشناسد و تصمیم به آشکارسازی میگیرد. معمولا بسیار دشوار است که شخص پس از گذار از دورهای از زندگی که خواسته حقیقی او نیست، به نقطهای میرسد که خودش باشد و خود حقیقیاش را زندگی کند. احترام به انتخاب والدین از سوی فرزندان در چنین مرحلهای بسیار اهمیت دارد. اینکه فرزندان والد یا والدین خود را درک کنند و قدم در مسیر حمایت و پذیرش آنها بگذارند و به این موضوع آگاه باشند که انسانها میتوانند هویت جنسیتی متفاوتی با آنچه که دیگران در مورد آنها فکرمیکردند و به آن عادت داشتند، داشته باشند و با این تنوع آشنا بشنوند. افراد ممکن از در سنین مختلف و در مقاطع متفاوتی از زندگی هویت جنسیتی خود را بشناسند. در یک زندگی مشترک باشند، فرزند داشته باشند یا قبل از به دنیا آوردن فرزند پی به ترنس بودن خود ببرند.
جنسیت بر خلاف آنچه تصورمیشود یک طیف بسیار گسترده بوده و هویت جنسیتی باور و تعریفی است که افراد از جنسیت خود بر اساس تجربیات زیستهای که دارند ارائه میدهند. در روی این طیف که دو سر آن زنانگی و مردانگی قرار دارد نقاط بیشماری را میتوان یافت که افراد هویت جنسیتی خود را آنگونه تعریف میکنند و یا اینکه روی این طیف شناور هستند. افراد میتوانند «همانسوجنسیتی» باشند، یعنی جنسیت خود را مطابق با جنسیتی که از بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به آنها نسبت داده شده است، تعریف کنند و یا اینکه «ترنس» باشند و هویت جنسیتی خود را متفاوت با جنسیت نسبت داده شده در بدو تولد بدانند و آن را به گونه دیگری تعریف کنند. در جوامعی که دیدگاه دو قطبی به جنس و جنسیت وجود دارد و هرگونه هویت جنسیتی را که در قالبهای از پیش تعیین شده زنانگی و مردانگی نگنجد، به رسمیت نمیشناسند، زندگی برای افراد ترنس بسیار دشوار میشود.
از سویی دیگر با وجودی که داشتن فرزند ترنس در جامعهای مانند ایران با فرهنگ و قوانین بسته و متعصب، با مشکلات زیادی همراه میشود و اکثر خانوادهها به دلیل قضاوت جامعه و اطرافیان فرزند خود را طرد کرده و خود تبدیل به یکی از بزرگترین مشکلات فرد میشوند، بسیار خوب است که خانوادهها تلاش کنند تا همراه و پشتیبان خوبی برای فرزندشان باشند تا بتوانند این مسیر سخت را در کنار هم و با همراهی هم طی کنند و آسیبهای احتمالی را هم برای خود و هم برای فرزندشان کاهش بدهند و به جای تنش و ایجاد ناآرامی و ناامنی در فضای خانه و خانواده، به همدیگر عشق ورزیده و با هم همراه و همدل باشند. خانواده با حمایت عاطفی و روانی میتوانند یکی از بزرگترین و مهمترین حامی برای فرد ترنس خود در مسیر ناهموار شناخت، پذیرش و بیان هویت جنسیتی خود و حتی ترنزیشن باشد.
ترنس یا ترنسجندر یک واژه چتری است. «زن ترنس» به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به مردانه متولد شده و جنسیت مردانه به او نسبت داده شده، در صورتی که او خودش را یک زن میداند و هویت جنسیتی خود را زنانه تعریف میکند و «مرد ترنس» به شخصی گفته میشود که با جسم و اندام جنسی منتسب به زنانه به دنیا آمده و جنسیت زنانه به او نسبت داده شده، در حالی که او هویت جنسیتی خود را مردانه تعریف کرده و خود را یک مرد میداند. البته ترنسها میتوانند هویت جنسیتی «غیردوگانه» یا «نانباینری» نیز داشته باشند و خودشان را متعلق به هیچ کدام از دو قالب زنانه و مردانه ندانند. در جدیدترین نسخه طبقه بندی بیماریهای سازمان بهداشت جهانی ICD-11 ترنسبودگی از لیست اختلالات هویتی خارج شده و یک ناهمگونی مستمر بین جنسیتی که فرد خود را با آن میشناسد و جنسیتی که از بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به او نسبت داده شده، تعریف میشود.
متاسفانه افراد ترنس با تبعیضهای مختلفی در اکثر جوامع مواجه میشوند. به عنوان مثال وقتی فرد ترنسی بعد از ازدواج به ترنسبودگی خود پی میبرد و تصمیم به ترنزیشن یا گذار از قالبهای جنسیتی میگیرد و بالاخره مدارک قانونی خود را تغییر داده و با جنسیت واقعیاش منطبق میکند، مجبور به جدایی از همسرش شده و همین امر باعث میشود که از دیدن و ارتباط داشتن با فرزندانش نیز محروم شود. حتی از نظر قانونی اجازه سرپرستی فرزندان به والد ترنس داده نمیشود به دلیل اینکه فرد را یک بیمار و فاقد صلاحیت برای سرپرستی فرزندان میدانند.
بعضی از والدین ترنس نیز به دلیل این مشکلات و به خاطر ترس از آشکارسازی و از دست دادن خانواده و فرزندان همیشه هویت جنسیتی خود را مخفی نگه میدارند و با سختی و رنج زندگی میکنند. در مقابل هم فرزندان ترنس زیادی هستند که به دلیل ترس از طرد شدن از خانواده و نداشتن حمایت والد یا والدین هیچوقت شهامت آشکارسازی را پیدا نکرده و تصمیم میگیرند که همیشه مخفیانه زندگی کنند.
بسیار خوب است که به دور از کلیشهها و تعصبات و عقاید اشتباه، یاد بگیریم که هر انسانی آزاد است آنطور که میخواهد باشد، آنطور که میخواهد زندگی کند و این حق هر فرد است که فضای امن و مناسب برای ابراز گرایش جنسی و یا هویت جنسیتی حقیقی خود را داشته باشد، چه فرزند خانواده باشد و چه والد و ما حق نداریم با قضاوتهای اشتباهمان شرایط را برای افراد سخت کنیم، بلکه میبایست با مهربانی و عشق، قدرت و شهامت و امید لازم برای ادامه مسیری را که پیش گرفته است، به او بدهیم.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر