آیدا قجر
هر هفته، سهشنبهها «شهرزاد پورعبدالله»، رواندرمانگر در گفتوگوی زنده در صفحه اینستاگرام «ایرانوایر»، درباره یکی از مسایل مربوط به «سلامت روان» صحبت میکند. در این هفته، درباره نوجوانان و برخورد خانواده با آنها هنگام ورود به رابطه عاطفی و جنسی صحبت کردیم.
آنچه میخوانید، خلاصهای از گفتوگوی این هفته «ایرانوایر» با شهرزاد پورعبدالله است.
***
شاید شما هم در خانواده نوجوانانی دارید که از ورود آنها به رابطه جنسی و عاطفی نگران هستید. شاید هم خودتان در نوجوانی برخورد مناسبی از سوی خانواده در این خصوص نداشتهاید. حالا چه باید کرد؟ کلیشههای جنسیتی و جنسی چه نقشی در هراس ما دارند؟ از سوی دیگر، چنین کلیشههایی چه تاثیری روی آینده عاطفی و جنسی نوجوانان خواهند داشت؟ چهگونه با نوجوانان خود برخورد کنیم تا از سلامت روانی و عاطفی بهتری برخوردار باشند؟
آیا سن مشخصی توسط کارشناسان برای ورود نوجوانان به رابطه عاطفی و جنسی مشخص شده است؟
- به نظر میرسد که سن مشخصی در این خصوص وجود ندارد که نوجوان بتواند وارد رابطه عاطفی و جنسی شود. البته هر کشوری سن قانونی مشخص کرده است که نوجوان بتواند وارد رابطه جنسی شود. ممکن است این سن بین ۱۵ تا ۱۸ سال تعیین شده باشد. اما این مساله رسیدگی قانون به پروندهها است و دلیل آن نیست که هر نوجوانی در ۱۵ سالگی آمادگی رابطه جنسی را داشته باشد.
این آمادگی کی ایجاد میشود؟
- این مساله به پختگی نوجوان برمیگردد؛ یعنی از نظر احساسی، به رشدی رسیده باشد که بتواند رابطه عاطفی و جنسی خود را مدیریت کند. وقتی فردی میتواند برای ارتباط جنسی آماده باشد که هم از نظر روحی و هم جسمی به این آمادگی رسیده باشد. برخی فکر میکنند بلوغ نوجوانان برای ایجاد رابطه جنسی کافی است. درست است که تغییرات بیولوژیکی ایجاد شده اما در بیشتر مواقع آمادگی روحی ایجاد نشده است تا بتوانند تبعات روحی ارتباط جنسی را تحمل کنند. این سن قانونی که در کشورهای مختلف تعیین شده است، همانطور که گفتم، برای رسیدگی به پروندهها است؛ مثلا فرد ۴۰ ساله اگر با فردی ۱۴ ساله ارتباط جنسی ایجاد کند، خانواده آن نوجوانان امکان شکایت قانونی خواهد داشت. به نظر میرسد هرچه پیشتر میرویم، متخصصان بیشتر به این نتیجه میرسند که رابطه جنسی در سنین پایین، نوجوانان را آسیبپذیر میکند. تحقیقی انجام شده بود بین یک دامنه آماری که از افراد خواسته بودند اولین رابطه جنسی خود را مطرح کنند و پرسیده بودند که آیا آمادگی داشتهاید یا خیر؟ این تحقیق بین سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ انجام شده بود. اکثرا پاسخ داده بودند که اولین تجربه آنها مثبت نبوده است، عموما زیر ۱۸ سال بودهاند و ترجیح میدادند که در آن سن، وارد رابطه جنسی نمیشدند.
این مساله چه آسیبی میتواند برای نوجوان در پی داشته باشد؟ یعنی ورود به رابطه جنسی پیش از بلوغ عاطفی.
- متخصصان توافق نظر دارند که سن پایان نوجوانی، ۲۵ سال است و معتقدند مغز تا این سن در حال رشد است. در نتیجه، افراد در سن پایین قدرت تجزیه و تحلیل افراد بالای ۲۵ سال را ندارند. در اکثر کشورها، حق رای و رانندگی بالای ۱۸ سال تعیین شده است. وقتی مساله رابطه جنسی وارد میشود، متاسفانه سن پایینتر تعیین میشود چون آن را بر اساس سن شناسنامهای تعیین میکنند. ممکن است برخی افراد سن بالاتری داشته و مثلا ۲۰ ساله باشند اما هنوز آماده فعالیت جنسی نباشند یا یک نفر ۱۶ ساله باشد و از پس زندگی جنسی برآید. پس شخص با شخص متفاوت است. اما اگر کسی به بلوغ عاطفی نرسیده باشد و وارد رابطه جنسی شود، مسالهای که قانونگذاران را نگران میکند، میزان پذیرش ورود به چنین رابطهای است؛ یعنی آیا «آره» گفتن او به خاطر فشار گروه همسنهایش بوده است یا تصمیم شخصی بر اساس آگاهی. در اکثر اوقات به خاطر ترس و احساس ناامنی، نوجوانان به کاری تن میدهند که آمادگی آن را ندارند. از نظر روانی، فشار به آنها وارد میشود چون احساس میکنند بدنشان را در اختیار کسی قرار دادهاند که او پس از مدتی به سراغ شخص دیگری رفته است. در خصوص اولین رابطه جنسی، باید بسیار حساس بود چون زندگی جنسی افراد در آینده را رقم میزند. بهویژه برای دخترها، اولین رابطه جنسی میتواند دردناک باشد و آمادگی از میزان درد میکاهد. آیا رضایت دارند یا نه؟ آیا طرف مقابل آگاهی لازم را دارد؟ چون وقتی اولین بار تجربه نامطلوب باشد، زندگی جنسی شما برای همیشه رقم میخورد. از نظر جسمی هم خطرناک است و ممکن است بارداری پیش بیاید. حتی اگر هم سقط کند، عواقب روحی و روانی برای نوجوان پیش میآید که موجود دیگری را از بین برده است.
همینجا در غرب، خانوادهای کاتولیک با سقط جنین مخالف هستند. همین مساله میتواند باعث شود که هم کودکمادر پیش بیاید و هم پسری ۱۶ ساله ناگهان پدر شود. جدای از این مساله، بیماریهای جنسی مختلف هم میتواند پیش بیاید.
همه این مسایل میتوانند آینده نوجوانان را تحت تاثیر قرار دهند.
ما به عنوان والد، چهگونه میتوانیم محیط امنی برای نوجوان خود ایجاد کنیم که در صورت برخورد با مشکل، به ما مراجعه کند؟
- طبق تجربه من، برخورد با مراجعهکنندگانم این اعتقاد را به من داده است که در خانوادههایی که اعمال محدودیت میکنند، این آسیبها بیشتر است. وقتی خانوادهها با فرزندانشان صحبت کنند و به آنها آگاهی بدهند، به نوجوانان محیط امن میدهد. به عنوان نمونه، متوسط سن در فرانسه برای ورود به رابطه جنسی کامل، یعنی با دخول، بالای ۱۷ سال است.
گفتوگو با نوجوانان این آگاهی را به آنها میدهد که خودشان به آمادگی خود فکر میکنند. اما اعمال محدودیت میتواند آنها را برای اثبات استقلالشان به سمت این خطر پیش ببرد. از طرفی، باید به نوجوان این آگاهی را داد که دوست داشتن در ارتباط جنسی مهم است و همینطور شخصی که با آنها وارد رابطه میشود، به آنها و بدنشان احترام بگذارد.
ترساندن نوجوانان توسط خانواده هم موثر است؟
بارها زنان ایرانی که به من مراجعه کردهاند، وقتی درباره زندگی جنسی خود صحبت کرده، از ترسها و نگرانیهای خود گفتهاند که گاه به خاطر نگرانی خانواده یا جامعه، مجبور شدهاند با شخصی که صرفا با آنها خوابیده است و بکارتشان را از دست دادهاند، تن به ازدواج بدهند. از طرفی، خیلی از خانوادهها پیام غلط به فرزندان میدهند؛ مثلا به دختران میگویند پسرها به دنبال سوءاستفاده جنسی یا به پسرها گفتهاند که دخترها به دنبال توطئه و فریب هستند. در نمونههای دیگر، فرزندان را به خشونت تهدید کردهاند که اگر رابطه داشته باشید، شما را میکشیم. قتلهای ناموسی [زنکشی] به همین دلایل اتفاق میافتند؛ برای پاک کردن لکه ننگ!
در بسیاری از جوامع خاورمیانهای و گروههای اجتماعی که اعتقادات مذهبی و سنتی شدیدی دارند هم همین مساله وجود دارد؛ حتی اگر در اروپا و امریکا زندگی کنند. بکارت همیشه مثل ویترین بالای سر دخترها وجود دارد. امیدوارم والدها به این توجه کنند که بدترین اتفاق این است که بخواهیم باور غلطی درباره سکس به فرزندانمان بدهیم. این پیامهای منفی میتوانند فرزندان را به سمتی بکشانند که پیش از آمادگی، به سکس روی بیاورند یا وقتی که ازدواج کردند یا سن آنها هم بالا رفت، از سکس بترسند. سکس برای لذت بردن است اما در بسیاری از تفکرات سنتی و مذهبی، رابطه جنسی به هدف تولید مثل جا افتاده که این غلط است.
شاید برخی والدین احساس کنند که کنترل بیشتر و دور نگه داشتن نوجوانان از شبکهها و ابزارهای اجتماعی میتواند فرزندانشان را در امنیت نگه دارد؛ مرز بین کنترل و نظارت کجا است؟
متاسفانه این مرز بسیار باریک است. شما میخواهید ناظر باشید ولی وارد کنترلی میشوید که طرف مقابل میخواهد از آن رها شود. به نظر من باید حواس والدین به این باشد که نظارت شامل گفتوگو میشود و فرد را به عنوان یک شریک میبیند که در تصمیمگیریها نقش دارد. از طرفی، نمیتوان نسل جدید را از سبک زندگی همسنهای او دور نگه داشت.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر