چارلز رابرت داروین Charles Robert Darwin متولد ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ زیست شناس بریتانیایی و و نظریه پرداز نظریه تکامل است.
برای دیدن توضیحات کامل روی عکس کلیک کنید.
چارلز داروین در ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ ، در خانواده اي ثروتمند انگلیسی که از حامیان کلیسای توحیدی بودند بدنیا آمد.
در ميان اين خانواده تحصيلکرده و روشنفکر، ظاهراً تنها چارلز بود که هوش و استعداد چنداني نداشت. در دوران تحصيل، معلمان و مديران مدرسه، او را شاگردي کودن و تنبل مي خواندند
برخلاف پدر و برادرش٬چارلز داروین علاقه ای به پزشکی نداشت. داروين شروع به آموختن تاکسیدرمی نزد یک برده سیاه پوست آزاد شده به نام «جان ادمونستون» کرد
اندکی بعد بود که داروین جوان به یکی از اعضای فعال انجمن دانشجویی طبیعی دانان شد و به یکی از شاگردان توانمند مکتب رابرت ادموند گرانت که از پیشگامان نظریه تکامل بود تبدیل گردید.
در سال ۱۸۲۷، پدر داروين ناخشنود از اینکه پسر جوانش علاقهای به پزشکی نشان نمیدهد، نام او را در کالج «کریست» دانشگاه «کیمبریج» نوشت تا در لباس روحانیت در آید.
در آن زمان بسیاری از طبیعی دانان خود از روحانیون بودند. داروین جوان که ترجیح میداد به جای درس خواندن، همراه با پسر عمویش «ویلیام داروین فاکس» به سوارکاری، تیراندازی و جمعآوری سوسک بپردازد و در این کار چنان پیشرفت کرد که او را به عنوان سوسک شناس به جناب کشیش «جان استیونس هنسلو» استاد گیاه شناسی معرفی شد.
مدتی بعد٬داروین به یکی از محبوبترین شاگردان کلاسهای تاریخ طبیعی تبدیل شد که با علاقه و پشتکار به مطالعات خود می پرداخت.
اندکی بعد نیروی دریایی به دنبال یک طبیعی دان میگشت که ناخدا رابرت فیتزروي را در یک سفر اکتشافی به امریکای جنوبی همراهی کند. داروین به محض آگاهی از این سفر٬ برای پیوستن به آنها داوطلب شد. این سفر فرصتی گرانبها براي داروین بود تا بتواند خواسته هاي خود را به عنوان يك طبیعی دان دنبال کند.
سفر به همراه ناخدا رابرت فیتزروی، پنج سال به طول انجامید. در اين سفر، داروین بیشتر زمان خود را صرف پویشهای زمینشناختی، بررسی سنگوارهها و مطالعه بر روی ارگانیسمهای زنده کرد. او از موجودات زنده امریکای جنوبی، هزاران نمونه جمع آوري كرد که بسیاری از آنها برای دانشمندان غربی ناشناخته بودند. داروين در طول اين سفر با شگفتيهاي طبيعي فراواني روبرو شد؛ براي مثال، او قبايل نخستين را ديد، فسيلهاي گوناگوني به دست آورد و گونههاي بيشمار گياهي و حيواني را مورد بررسي قرار داد.
یک سال پیش از شروع سفر داروين، کتاب جنجالبرانگیزی از «چارلز لایل» به نام «اصول زمینشناسی» منتشر شده بود که داروین نسخهای از آن را همراه خود داشت. نویسنده در این کتاب مدعی شده بود که سطح زمین بر اثر فرآیندهای تدریجی تغییر میکند و دگرگونی پوسته زمین، جریانی یکنواخت در طبیعت و در طول تاریخ این کره است.
داروین با بررسی لایههای سنگی و سنگوارهها در نقاط مختلف، شواهد زیادی در تأیید نظریات «چارلز لایل» به دست آورد. او در جزایر «گالاپاگوس»، فسیلهایی بسیار شبيه به هم، ولی نه کاملاًً همانند و با اشکال زنده پیدا کرد.
پس از پايان سفر، داروین با کنار هم گذاشتن مشاهدات خود و با استفاده از اصل «مراکز آفرینش» چارلز لایل، در اولین ویرایش کتاب خود با عنوان «مسافرت بیگل»، نحوه پراكندگي گونههای مختلف جانوری را شرح داد.
در دوم اکتبر ۱۸۳۶، داروين به بریتانیا بازگشت و گروهی از بهترین طبیعی دانان را گرد آورد تا بر روی نمونههای گیاهی، جانوری و زمینشناختی جمعآوری شده مطالعه کنند
از سال ۱۸۳۶ تا ۱۸۵۸ داروین مخفیانه و در اوقات فراغت روی نظریهٔ انقلابیش کار میکرد. او دیگر به وجود فرگشت موجودات زنده یقین پیدا کرده بود ولی از آن بیم داشت که با علنی کردن آن از سوی گروههای تندرو به کفرگویی متهم شود. او که میدانست با مطرح شدن نظریهاش چه جنجالی در جامعه و محافل علمی بر پا میشود، کوشید با انجام دادن آزمایشهای فراوان روی گیاهان و جانوران و استفاده از تجربیات پرورشدهندگان کبوتر وخوک شواهد کافی و علمی برای نظریهاش فراهم آورد.
هنسلو، داروین را به «ریچارد اوون» زیستشناس معروف معرفی کرد. زماني كه «اوون» در کالج پادشاهی جراحان بر روی مجموعه سنگوارههای داروین کار کرد، با کمال شگفتی متوجه شد که اين سنگواره ها متعلق به گونههایی از جوندگان غولپیکر و تنبل است که نسل شان منقرض شده است. این کشف، بیش از پیش بر اعتبار داروین افزود.
پژوهشهای داروین به آرامی پیش میرفت. در سال ۱۸۴۲ مقاله خلاصهای از نظریهاش تألیف کرد و در سال ۱۸۴۴ رسالهای ۲۴۰ صفحهای درباره انتخاب طبیعی نوشت. با وجود اصرار دوستان، وی همچنان در انتشار گسترده نظریاتش مردد بود
در سال 1871، در حالي كه هنوز بحث و جدل پيرامون كتابهاي قبلي داروين به شدت ادامه داشت، وي كتاب جنجالبرانگيز خود را با نام «نژاد انسان و انتخاب در رابطه با جنسيت» منتشر كرد. طرح اين نظريه كه انسان از نسل نوعي ميمون است، كافي بود تا موج سركش مخالفتها و مجادلههاي علمي را كه در پي انتشار كتابهاي قبلي داروين ايجاد شده بود، برافروخته تر نمايد.
داروين براي دفاع از نظريههاي خود در هيچيك از بحث ها و سخنراني هاي علمي شركت نميكرد. شايد به اين دليل كه پس از بازگشت از سفر به علت ابتلا به بيماري «چاگاس» كه ناشي از نيش حشرات آمريكاي جنوبي بود، سلامتي او دچار اختلال شده و از نظر مزاجي، وضع خوبي نداشت. از سوي ديگر، حاميان «تئوري تكامل» از جمله «توماس هاكزلي» نيز سرسختانه از تئوريهاي داروين دفاع ميكردند.
انتشارِ این کتاب، آنگونه که پیش بینی شده بود جنجالِ فراوانی برانگیخت.
اما آشنایی بسیاری از مردم با تئوری داروین و هیاهوی بسیار درباره آن سبب شد که چاپ دوم خاستگاه رستهها در سال ۱۸۶۰ در نخستین روزِ انتشارِ آن نایاب شود و همه ۱۲۵۰ شماره آن به فروش برسد. این کتاب پس از چاپ دوم، شش بارِ دیگر در زمان حیات داروین بازچاپ شد.
چارلز داروين در سال 1882 از دنيا رفت
تئوري تکامل به نام اثر اصل انواع بوسيله انتخاب طبيعي يا بقاي نژادهاي مناسب در تنازع بقا ، در سال 1859 انتشار يافت. داروين و والاس محيط را علت اصلي انتخاب طبيعي ميدانستند. يعني محيط تدريجا جانداران داراي صفات نامساعد را از ميان ميبرد و جانداران داراي صفات مساعد را حفظ ميکند.
پس از گذشت نسلهاي زياد و متوالي و تاثير مداوم انتخاب طبيعي ، سرانجام گروهي جاندار يک صفت يا تعدادي صفات جديد و مساوي را به درجهاي جمع خواهد کرد که بصورت گونهاي جديد از گونه اجدادي ظاهر خواهد شد. انتخاب طبيعي فقط به عنوان بخشي از مکانيزم تکامل شناخته شده است. زيرا داروين مانند لامارک در شناسايي علل ژنتيکي تغييرات تکاملي توفيق بدست نياورده بود. داروين و والاس توضيحي ناقص از تکامل عرضه داشتند، اما بطور کلي آنان نخستين کساني بودند که جهت درست تکامل را نشان دادند.
ثبت نظر