س. شما اخیرا دربارهی گروه تروریستی جیشالعدل...
ج. همینجا باید شما را تصحیح کنم که برچسب زدن کار نادرست و احمقانهای است. البته من با اینها کاملا همعقیده نیستم و ارتباطی هم ندارم اما نباید یک عده را که بر علیه ظلم و ستم رژیم اسلامی فعالیت میکنند تروریست نامید و الکی برچسب زد.
س. با پوزش فراوان. سوالم را تصحیح میکنم: شما اخیرا درباره گروه جیش العدل که اقدام به گروگانگیری...
ج. دوباره مجبورم شما را تصحیح کنم. ببینید دوست عزیز، آدم نباید دهانش را باز کند همینطوری یک چیزی بپراند. گروگانگیری یعنی چه؟ شما اصلا معنای گروگانگیری را میدانید؟ میدانید چه کار مخوف و غیراخلاقی و ضد انسانیای است؟
س. ظاهرا خیر. ممکن است شما درباره آن روشنگری بفرمایید؟
ج. بله. ببینید گروگانگیری یعنی اینکه مثلا یک عده تروریست آدمکش الدنگ خونخوار از دیوار سفارت یک کشوری بالا بروند و کارمندان آنجا را گروگان بگیرند و یک عمر ملتی را بیچاره کنند و حالا هم راست راست راه بروند و اسم خودشان را بگذارند اصلاحطلب.
س. آنکه بله. ولی خب فقط که محدود به آن کار نمیشود. بالاخره اینکه این گروه جیشالعدل با حمله...
ج. باز که شما باز کردی همینطوری یک چیزی پراندی. حمله یعنی چه؟ این بیچارهها در حال دفاع هستند. شما میدانید ظلمی که جمهوری ننگین اسلامی به اقوام بلوچ و ترک و کرد و ترکمن و لر و لک و غیره کرده چقدر فجیع است؟
س. الان یعنی جیش العدل دارد ظلمی که جمهوری اسلامی به اقوام و اقلیتها میکند را با اقدامات مسلحانه...
ج. این طرز حرف شما من را یاد ویتگنشتاین میاندازد وقتی که به یکی از شاگردانش گفت اگر سکوت کنی بهتر است از اینکه در گاله را باز کنی و مزخرف بگویی. اقدام مسلحانه یعنی چه؟ اصلا شما معنی اقدام مسلحانه را میفهمید که آن را درباره یک گروهی از جوانان مظلوم وطن بکار میبرید که تنها گناهشان این است که میخواهند ظلم این رژیم سفاک را فریاد بزنند؟ واقعا شرمآور است.
س. ولی خب وقتی در عکسها و فیلمهایشان با سلاح ظاهر میشوند کارشان مسلحانه است دیگر.
ج. چه کسی گفته است ظاهر شدن با سلاح یعنی مسلحانه؟ همین بی دقتیهاست که اعتماد مردم به رسانهها و روزنامهنگارها را از بین میبرد. از کجا معلوم که آن چیزهایی که دست این بیچارههاست تفنگ آبپاش نباشد که برای خیسکردن بکار میرود؟ من خودم یکبار یکی از اینها را از نزدیک دیدم خودم را خیس کردم.
س. کی شما یکی از اینها را دیدید؟ در دوران سربازی؟
ج. جانم؟! این اهانت شما را چون میدانم عمدی نبود و کلا عادت دارید بدون فکر کردن به حرفی که میزنید و یا معنای چیزی که میپرانید یک چیزی بپرانید نادیده میگیرم. اما واقعا به شما توصیه میکنم مراقب باشید چون ممکن است سایر فعالان سیاسی و صلحطلبان مدافعان حقوق بشر و اقلیتها و اکثریتها سعه صدر من را نداشته باشند و همینکه شما آنها را متهم به این جنایت کنید همچین بزنند توی دهانتان که تمام دندانهایتان بریزد توی حلقتان.
س. ببخشید گویا سوتفاهمی شده. کدام اهانت منظورتان است؟
ج. همین چیز. همین که یکی برود برای حفظ این نظام سفاک و ننگین داوطلب شود که مردم بیگناه را بکشد.
س. ما که اصلا درباره همچو چیزی حرف نزدیم. من فقط درباره دوران سربازی...
ج. خواهش میکنم اسمش را هم نیاورید. آدم چندشش میشود. واقعا یک نفر چقدر باید سقوط کرده باشد که خودش را به سربازی بفرستد.
س. آدم که خودش را سربازی نمیفرستد. میگیرند به زور میفرستندش. یا اینکه نمیگذارند کار کند یا از کشور خارج شود و از این قبیل محدودیتها تا اینکه مجبور میشود برود سربازی.
ج. اینها همهاش بهانه و توجیه است. پس چطور خود من هم از کشور خارج شدم و هم کار گیر آوردم بدون اینکه از این جنایتها بکنم؟
س. ببخشید... ولی شما چطور از کشور خارج شدید و دقیقا چه شغلی دارید؟
ج. اینجانب به عنوان یک فعال سیاسی و اجتماعی و دانشجویی مدافع صلح و آزادی و حقوق بشر چون در معرض تهدیدات جانی بسیار شدیدی از جانب حکومت سفاک جمهوری اسلامی بودم به طور شبانه و لای اجناس عتیقه به خارج از کشور قاچاق شدم. شغلم هم این است که تحلیلگر رسمی یکی از موسسات صلح در خاورمیانه وابسته به پنتاگون هستم که هفتهای چهل ساعت کارت میزنم. ضمن آنها شبها در شبکههای تلویزیونی و روزها در سایتها مورد مصاحبه و مشاوره قرار میگیرم. بگذریم. داشتیم درباره چی حرف میزدیم که حرف به اینجا رسید؟
س. درباره تفنگ که منجر به خیس شدن شما شده بود.
ج. آه بله. آن تفنگ را دست یکی از همان آقایانی که داشتند ما را از مرز رد میکردند دیدم. خیلی ایام وحشتناکی بود. دارم کتابی مینویسم درباره آن 26 ساعت سرگردانی و مصایبی که بر ما گذشت تا از مرز ردمان کردند. نهصد صفحهاش تا الان نوشتهام. یک شب مجبور شدیم روی زمین سفت بخوابیم. پشههایی داشت که آدم را کباب میکردند. سوسک به چشم خودم دیدم به این بزرگی. بعید نبود که مار و عقرب هم باشد در آن بیابانها. میدانید این چیزها اصلا به من و امثال من نمیسازد. برای همان چیزها... همان سربازهایی خوب است که مملکت را غارت کردهاند و سنگ این رژیم را به سینه میزنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
طبق معمول اتلاف وقت این نویسنده - سعی میکنی یه چیزخنده داری بنویسی اما یه لبخند هم به لب آدم نمیاد.