انتشار عکسهای سلاخی شدن «ماریوس»، زرافه ۱۸ماهه در باغ وحش دانمارک، خشم حامیان حیوانات و حتی هواداران حقوق کودک را نسبت به مسوولان این باغ وحش برانگیخت. واکنشها به حدی بود که بسیاری از کاربران فیسبوکی دانمارکی در پستهای مرتبط با این واقعه نوشتند: «آقای بنگست هالست، مدیرعلمی باغ وحش دانمارک باید استعفا دهد.»
کارکنان این باغ وحش، ماریوس را درمقابل چشمان بازدیدکنندگان و کودکان حاضر در باغ وحش، به ضرب گلوله کشتند و به عنوان غذا، به خورد شیرهای قفس دادند.
وقتی این خبر را خواندم، چندان شگفتزده نشدم. پیش از این عکسها، تصاویر و گزارشهای مربوط به کشتار دستهجمعی دلفینها در منطقه جزایر «فارو»ی دانمارک را خوانده بودم. آن اتفاق نیز سال گذشته منجر به بروز واکنشهایی از سوی هواداران حقوق حیوانات شده بود.
اولین سوالی که به ذهن میرسید این بود که اگر تصمیمی مبنی بر کشته شدن این زرافه گرفته شده، چنانچه هرهفته در باغ وحشهای سراسر دنیا تعدادی از حیوانات برای تغذیه عده دیگری از آنها کشته میشوند، چرا با این شیوه غیرمتعارف و دردناک و در مقابل چشمان حیرتزده کودکان این اتفاق افتاده است؟ این اقدام تا چه در حد در حوزه کودکان، یک اقدام اخلاقی محسوب میشود؟ آیا کودکانی که به طور اتفاقی در معرض این سلاخی قرار گرفتهاند، دچار تروما یا ترسهای ماندگار نخواهند شد؟
«بنگست هالست»، مدیرعلمی باغ وحش کپنهاک دانمارک به روزنامه «اکسترا بلادت» گفت:«ماریوس را با زهر کشنده نکشتیم چون گوشت او آلوده میشد. به هر حال، ما امیدوار بودیم که از بخشی از گوشت او برای تحقیقات و از بخش دیگر برای غذای شیرها استفاده کنیم.»
ماریوس یک زرافه سالم بود اما بنا به گفته مدیرعلمی باغ وحش دانمارک، گویا جفتگیری او به لحاظ ژنتیکی برای ادامه حیات این گونه جانوری مناسب نبوده و جفتگیری این زرافه با هم خون خودش، میتوانسته سلامت ژنتیکی زرافههای دیگر را به مخاطره بیاندازد. اما به هر حال، راههای دیگری مثل بازگردان او به آفریقا یا عقیم کردنش میتوانست هزینه کمتری به لحاظ اخلاقی برای این باغ وحش در بر داشته باشد.
ماریوس در شرایطی با شلیک گلوله کشته شد که روز هشتم همین ماه(فوریه)، باغ وحش «یورک شایر» انگلستان و همچنین باغ وحش سوئد برای نگهداری ماریوس اعلام آمادگی کرده بودند اما مسوولان باغ وحش دانمارک این پیشنهادها را نپذیرفتند.
«بنگست هالست»، مدیر علمی باغ وحش دانمارک گفت: «ما همه راههای موجود از جمله اخته کردن و بازگرداندن او به آفریقا را بررسی کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که کشتن او بهترین راه حل ممکن است.»
اما این دفاعیات هم نتوانست از میزان خشم مدافعان حقوق حیوانات بکاهد. آنها میگویند این زرافه سزاوار حیات بوده و به همین دلیل هم مدیرعلمی باغ وحش کپنهاک باید استعفا کند.
افکارعمومی با این اتفاق اخیر و کشتار هرسالهٔ دلفینها در منطقه «فارو»، در مورد قوانین مرتبط با حیوانات و کودکان در دانمارک دچار نوعی سردرگمی است؛ کشوری که حتی تولید سلاح اسباب بازی در آن برای کودکان ممنوع است و اگر واقعه خشونت باری درباره حیوانات در فیلمهای تلویزیونی به نمایش در بیاید، در انتهای فیلم یادآوری میشود که از مشابه بدل و عروسکی برای آن صحنهها استفاده شده است.
برگزاری مراسم موسوم به «گریندارپ» در جزیره فاروی دانمارک با هدف بلوغ جوانان و راضی کردن شیطان، این نگرانی را برانگیخته که این مراسم منجر به انقراض دلفینهای «کالدرون» شود.
کشتن همزمان صدها دلفین و نگهداری گوشت آنها برای زمستان در فصل پاییز، از رسوم قدیمی مردم جزایر فارو است. مقامات محلی، کشتن این حیوان را برای راضی نگه داشتن شیطان انکار کرده و میگویند این کشتار به انگیزههای تجاری انجام نمیشود بلکه گوشت آن به علت نیاز مردم منطقه، مابین آنها توزیع میشود.
آنها میگویند گرچه تصاویر منتشر شده، یک دریاچه خون آلود را نشان میدهد که از خون دلفینهای کشته شده رنگی است اما واقعیت این است که این دلفینها با کمترین سطح آزار و به سرعت کشته میشوند و با این روش، تنها ۲۹ ثانیه طول میکشد که آنها بمیرند. هرساله به طور میانگین ۸۵۰ عدد دلفین در این مراسم کشته میشوند.
از ماریوس در کپنهاک تا پریچهر در تهران
در ایران هم غذای «مار پیتون» در باغ وحش ارم به صورت زنده سرو میشود. اگرچه این صحنه به اندازه سلاخی زرافه کپنهاک کراهت ندارد و این شکل تغذیه مار پیتون در بسیاری از باغوحشهای دنیا مرسوم است. برای این مار، خرگوش زنده در نظر میگیرند. مار، دور هیکل خرگوش چمبره زده و او را با فشار، زمینگیر میکند و میبلعد.
در ایران به حیوانات وحشی دیگر هم در روزهای زوج بین ساعتهای13 تا 22 غذا میدهند. اغلب، گوشت الاغ برای شیرها در نظر گرفته میشود. الاغها را میکشند، گوشت آنها را تکه تکه و در سطلهایی، به قفس شیرها منتقل میکنند. شیرها به گوشت الاغ میل زیادی نشان میدهند، به همین دلیل هم هفتهای ۱۲ الاغ برای تغذیه شیرها کشته میشوند.
بعدازظهر یک روز کسالتبار تابستان داغ تهران، درست نیمه مرداد ماه چند سال پیش، به اصرار و تمنای پسرم راهی مجتمع تفریحی «ارم»، کیلومتر چهار جاده کرج شدیم تا به باغ وحش تهران سری بزنیم. جای پارک، به فراوانی بود. بعد از دیدن قفس تنگ و ترش شیرها، با خودم فکر کردم چرا دو هکتار از هفت هکتار زمین تحت پوشش باغ وحش به پارکینگ اختصاص داده شده است؟ نمیشد این پارکینگ هم به قفس سی چهل متری آن شش شیر افسردهٔ درب و داغانی که مدام این پنج شش متر طول و عرض اتاق را میروند و میآیند، وصل میشد؟
باغ وحش تهران در زمینی به وسعت هفت هکتار دایر شده و به هیچ وجه به زیستگاه طبیعی حیوانات شباهت ندارد. این مکان بیشتر به زندانی برای حیوانات میماند، آن چنان که به گفته برخی از کارشناسان محیط زیست، زندگی در باغ وحش، گاه به مرگ گروهی آنها میانجامد.
نگهداری حیوانات در شرایط مناسب اقلیمی متضمن صرف هزینه بسیار و شبیهسازی آب و هوایی است ولی از آن جایی که متولی باغوحشها در ایران، بخش دولتی است، همتی برای انجام این قبیل هزینهها وجود ندارد.
در ایران ۷۰ باغ وحش و مرکز نگهداری حیوانات وجود دارد که تنها ۱۴ تا از آنها از سوی سازمان محیط زیست مجوز دارند و البته همان ۱۴ تا هم به طور کامل مطابق استانداردها و ضوابط سازمان محیط زیست نیستند بلکه میشود گفت کمی بهسامانتر از بقیه هستند.
در حال حاضرتعداد ۱۲۱ گونه جانوری بومی ایران و دیگر نقاط جهان در این مکان هفت هکتاری که البته دو هکتار آن برای پارکینک ماشین بازدید کنندگان در نظر گرفته شده، زیست میکنند. اما مدیریت «ارم سبز» به تازگی توانسته یک زمین ۵۲ هکتاری در منطقه «کوهسار» تهران از سازمان منابع طبیعی بگیرد و قرار است باغ وحش آینده در زمینی به مساحت ۱۳ هکتار در آن جا راهاندازی شود.
آن چه که در نگاه اول رقتبار است، وضعیت قفس شیرها است. پنج یا شش شیر نر و ماده در چهار قفس تنگ و کوچک نگهداری میشوند. یک شیر نر به شکلی کاملا عصبی در مسیری پنج شش متری در حال تردد و رفت و آمد است. نگهبان قفس شیرها به شیر مادهای اشاره میکند که در گرمای مردادماه به کرختی، گوشه قفس ولو شده و انبوه گوشت زیر شکمش پایین و بالا میرود. میگوید: «اسمش پریچهر است.»
دیدن «پریچهر» که میتوانست در دشتهای بیمرز بدود، در قفسی کثیف و نیمه تاریک رنجورم میکند.
باغ وحش پراگ، بهشت حیوانات قفسی
به جرات میتوانم بگویم باغ وحش پراگ شاید نقطه آمال و آرزوی هر حیوان باغ وحشی است. تقریبا سالی یک بار به همراه کودکانم از این باغ وحش دیدن میکنم؛ باغ وحشی که دیدن کامل آن حدود یک روز کاری وقت میبرد. هر بار با شروع یک سفر یک روزه در این باغ وحش بزرگ تا زمان انتهای آن، در ذهنم مدام یک فکر سمج و سخت میآید و می رود: «مقایسه وضعیت حیوانات باغ وحش پراگ با شیرهای مانده در قفس چندمتری باغ وحش ارم.»
باغ وحش پراگ در زمینی به مساحت ۷۰ هکتار، چند کیلومتر دورتر از شهر و یک محیط کاملا مناسب سازی شده است. گونههای متفاوت جانوری از پنگوئنها گرفته تا اسب آبی غول پیکر چند تنی، خرس سفید قطبی و بهویژه انواع و اقسام گوریلها و شامپانزهها، زرافهها و فیلها در این باغ وحش زیست میکنند. بیش از ۷۰۰ نوع گونه متفاوت جانوری در این باغ وحش وجود دارد. این مکان تنها محل نمایش و نگهداری حیوانات نیست بلکه باغهای زیبا با آرایههای متفاوتی هم دارد، به ویژه باغچه گلهای ژاپنی آن که بسیار زیبا است. مجسمههای زیبایی از هنرمندان نیز جا به جای این باغ وحش به نمایش گذاشته شده است.
گرچه نگهداری حیوان در قفس برای لذت بردن انسان به هر شکل و شمایل آن کار درستی نیست ولی به نظر میرسد که سرنوشت حیوانات در این باغ وحش، پراهمیت تلقی میشود.
سال گذشته یکی از گوریلهای این باغ وحش به نام «تاتو» هنگام بندبازی در محوطه نگهداری گوریلها که به شکل صخرههای مرتفع بازسازی شده، به طور تصادفی خودش را حلق آویز کرد. «میرسلاو بوک»، مدیر باغ وحش پراگ بعد از مرگ او، یک بیانیه صادر کرد و گفت:«بعد از سیل ۲۰۰۲ که سیلاب باعث کشته شدن شماری از حیوانات باغ وحش شد، این دردناکترین اتفاقی بود که در باغ وحش پراگ رخ داد. متاسفانه تلاش ما برای نجات تاتو به نتیجه نرسید و او در مقابل چشمان نگران "کامبا" که قدیمیترین گوریل ماده این باغ وحش است، جان سپرد.»
مسولان باغ وحش پراگ یک گروه فعال برای نگهداری از گونههای در معرض انقراض تشکیل دادهاند و بخش قابل توجهی از بودجه باغ وحش، صرف حفاظت از گوریلهای آفریقایی کامرون میشود. در این باغ وحش، هر ببر، یک قلمرو اختصاصی دارد که با تپههای مصنوعی طراحی شده است و گونههای نادری همچون «کاکادوی نخلی» و تمساح نژاد «آلبینو» زیست میکنند.
اما مشکل اساسی باغ وحش پراگ این است که در مسیر سیلابهای فصلی قرار دارد و هر ساله با سیل شدیدی که در منطقه رخ میدهد، تعدادی از حیوانات تلف میشوند. در طول مسیر بازدید از باغ وحش پراگ، عکسهایی از سیل ویرانگر سال ۲۰۰۲ که منجر به مرگ بسیاری از حیوانات این باغ وحش شده و شرح آن اتفاق، با نام تک تک حیوانات کشته شده، توجه بازدید کنندگان را جلب میکند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر