ابوالفضل رحیمی شاد، آموزگار و جامعهشناس
آیا سخن کسانی که میگویند «مطالبات مدنی را سیاسی نکنید»، درست است؟
برای بررسی این موضوع و پاسخ به این سوال، ابتدا بیان دو مقدمه کوتاه لازم است. سپس تحلیل و نتیجهگیری و در نهایت، پاسخ به سوال.
مقدمه اول
برای روشن شدن موضوع و ابهامزدایی، نخست باید تعریف کوتاهی از مطالبه مدنی و سیاسی در ذهن داشته باشیم.
مقصود از مطالبه مدنی، خواستن هر چیز از سوی شهروندان یک جامعه که مربوط به مناسبات قدرت رسمی یا با هدف تاثیرگذاری بر ساختار قدرت رسمی نیست؛ مانند درخواست افزایش دستمزد و مزایا از سوی مزدبگیران، تحصیل رایگان، بهداشت رایگان، حق بیمه، رفع مشکل بی آبی، حفاظت از محیطزیست، آزادی انتخاب نوع پوشش، رفع تبعیضهای جنسیتی در نظام حقوقی، آزادی انتخاب دین و مذهب و موارد بسیار دیگر نظیر اینها.
اما مطالبه سیاسی در حقیقت خواستن هر چیزی است که به طور مستقیم ناظر بر مناسبات قدرت و ساختار رسمی قدرت است؛ مانند تغییر «قانون اساسی»، درخواست عزل و نصب صاحب منصبان سیاسی، برقراری یا قطع رابطه سیاسی با کشوری دیگر، تغییر نظام سیاسی و مواردی نظیر اینها.
مقدمه دوم
مفاهیم و پدیدههای اجتماعی در زمینه و ساختار اقتصادی، فرهنگی و سیاسی هر جامعه معنای واقعی خود را پیدا میکنند؛ مثلا حمل اسلحه (با کسب مجوز) برای عشایر به دلیل برخی مخاطرات ناشی از زندگی کوچنشینی و نیاز به دفاع، آزاد است. اما اگر همین عشایر بخواهند در تهران با اسلحه تردد و یا از آن برای دفاع از خود استفاده کنند، نه عرف جامعه و نه قانون این اجازه را به آنها نمیدهد و تغییر موقعیت یک عمل عرفی، هنجاری و قانونی را به جرم تبدیل میکند. زیرا با تغییر محل زندگی، منطق و معنای جواز حمل سلاح از بین میرود.
حالا بعد از این دو مقدمه، به سراغ بررسی موضوع اصلی میرویم.
در نگاه اول، اگر مساله تاثیر بافت و زمینه را در نظر نگیریم، این سخن که مطالبات مدنی را سیاسی نکنید، درست به نظر میرسد. زیرا به ظاهر، ماهیت این دو مطالبه متفاوت است و نباید آنها را در هم آمیخت. اما اگر براساس منطق فهم صحیح پدیدههای اجتماعی، زمینه و ساختاری که این سخن باید در آن معنی شود را در نظر بگیریم، موضوع شاید متفاوت شود.
در ساختارهای اقتصاد دولتی و سیاسی مداخلهگر در تمام عرصههای اجتماعی، مدنی و فرهنگی، وقتی شما به عنوان معلم یا کارگر درخواست افزایش دستمزد و مزایا میکنید، با دولت روبهرو هستید. حتی اگر مانند «شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه»، کارفرما بخش خصوصی باشد، باز اعتراض شما از سوی حاکمیت، «ضد امنیت ملی» محسوب و شما یا همکارانتان سالها به زندان و تبعید محکوم میشوید.
وقتی مطالبه تحصیل یا بهداشت و درمان رایگان و یا حل بحرانهایی نظیر کم آبی، هوای آلوده و خشک شدن دریاچهها را دارید، مقابل شما دولت و نهادهای حاکمیتی قرار دارند. ممنوعیت آزادی انتخاب پوشش از سوی بالاترین جایگاههای حاکمیتی تعیین شده است، پس مخالفت با آن، مخالفت با اصل نظام است. شما اگر مسلمان شیعه نباشید و بخواهید تبلیغ مذهبی کنید، با ممنوعیت از سوی حاکمیت روبهرو میشوید. حتی اگر شیعه ۱۲ امامی باشید اما طرفدار «ولایت فقیه» نباشید یا درویش باشید، حاکمیت شما را تا جایی که بتواند، محدود و یا محروم میکند. شما اگر به افزایش قیمت بنزین یا شلیک موشک به هواپیمای مسافربری و مرگ ۱۷۶ انسان بیگناه معترض باشید، حاکمیت در مقابل شما قرار میگیرد؛ یا شما را میکشد و یا به زندان میاندازد. شما گاهی حتی اجازه برگزاری مراسم تدفین برای فرزندتان که در اعتراضات مدنی با تصمیم و با دستور حاکمیت کشته شده است را ندارید و باید در برابر تدفین شبانه جنازه فرزندتان سکوت کنید و تسلیم باشید.
تا اینجا اگر دقت کنید، تمام مثالها مطالبه حقوق مدنی شهروندان بودند که به هیچ وجه ناظر به مناسبات قدرت و تاثیر بر ساختار قدرت نیستند. اما همین مطالبهگری مدنی از سوی حاکمیت سیاسی و بالاتر از آن، امنیتی محسوب میشود و پاسخی که دریافت میکنید، متناسب با طرح مطالبات مدنی نیست.
در حقیقت، به دو دلیل مطالبات مدنی، سیاسی میشوند؛ اول ساختار مداخلهگر و تمامیتخواه نظام سیاسی ایدئولوژیک در جمهوری اسلامی که تمام عرصههای اجتماعی و حتی بخشی از عرصه خصوصی را تحت سلطه و سیطره خود دارد و دوم، نوع مقابله و رویارویی حاکمیت با مطالبهگران مدنی.
در چنین وضعیتی، سیاسی شدن مطالبات از سوی مردم، یک واکنش منطقی و البته تحمیلی از سوی حاکمیت است، نه یک انتخاب اولیه. بنابراین، سخن کسانی که میگویند مطالبات مدنی را سیاسی نکنید، اگر به این معنا است که مردم تحت تاثیر افکار منتقدان و مخالفان سیاسی نظام از خواسته خود منحرف میشوند و به خطا به سوی مطالبهگری سیاسی میروند، یا از سر ناآگاهی گفته میشود و یا به دلیل دسترسی به ابزار رسانه و یا نقش و جایگاهی که در اختیار دارند، در جهت خواست دستگاههای امنیتی عمل میکنند.
دسته اول با گفتوگو و آگاهیبخشی، احتمالا نظر خود را تغییر میدهند. اما دسته دوم چون یا از روی ترس یا برای حفظ منافع و یا هوشیارانه و برای فریب اذهان عمومی این کار را میکنند، باید هدف و روش کارشان برای مردم روشن و تبیین شود تا مردم در دام این دسته نیفتند و مسیری که درست تشخیص میدهند را ادامه دهند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر