این روزها بحثهای داغی در فضای مجازی دربارهی سوختن در فضای واقعی جریان دارد. از آنجایی که اصولا سوختن فقط از نوع عاشقانهاش و آن هم در شعر و و هنر و ادبیات زیباست و سوختن واقعی به آدمیزاد نمیسازد، بهترین پیشنهاد این است که نسوزید. اما از آنجا که این پیشنهاد نگارنده، مثل رهنمود صادر کردنهای آن فرزانه برای "تولید علم"، بسیار بینمک و بیمعنی بوده و اصولا اگر آدمها بتوانند نسوزند یا علم بسازند نیازی به توصیه و رهنمود ندارند؛ به این موضوع پرداخته میشود که چگونه میتوان از سوختن کاست:
1- اگر سوختن شما از نوع سوختنهای تحتانی است، مثلا از این سوختهاید که تعلیق تحریمهای ایرانی عملی شده بهترین راه این است که یک تشت آب سرد تهیه کرده، درون آن بنشینید و نیم ساعت فکر کنید. در این حالت فرقی نمیکند که اسم شما حسین شریعتمداری باشد یا امیرعباس فخرآور، قبلهتان بیت در تهران باشد یا کنیسه در تل آویو. فقط کافیست کمی مواضعتان را خنک کنید و نیم ساعت فکر کنید که آیا ارزش دارد برای حفظ موقعیت و منافع خودتان با منافع ملی کشورتان دشمنی کنید و این کار را هم آنقدر سخیف انجام بدهید که تا ابد بدنام و مسخره بمانید؟ اگر پاسخ آری بود دوباره این عمل را تکرار کنید و آنقدر تکرار کنید که یا به پاسخی شرافتمندانه برسید و یا سر پر هوایتان به تهِ توی آبتان گرم شود و کمتر وقت برای رذالت داشته باشید.
2- اگر سوختن شما از نوع سوختن چِشُچار است نگران نباشید چون شما در تهران، اصفهان، اراک، مشهد، اهواز و یا یکی از دهها شهر ایران که هوای فوقالعاده آلودهای دارند زندگی میکنید و این سوزش نشان میدهد چشمهای شما طبیعیاند چرا که هر چشم طبیعی با این همه سرب و منواکسید کربن در هوا باید یا بسوزد و یا کلا از کار بیفتد. همین مساله برای ریهی شما هم صادق است. اما حالا که سوزش این اعضایتان نشان میدهد هنوز از کار نیفتادهاند به این فکر کنید که آدم چشم نداشته باشد یا ریهاش کلا از کار افتاده باشد بهتر است و یا اینکه داشته باشد و بسوزد؟ آزمایشهای علمی نشان دادهاند که با وضعیت آلودگی هوا و پارازیتها و استرس و امثال اینها، هر کدام از ساکنان شهرهای بزرگ ایران که صبح از خواب برخیزند و سردرد یا سوزش چشم یا حالت تهوع یا دلآشوبه یا مشکل گوارشی نداشتهباشند باید مطمئن باشند که مردهاند!
3- اگر سوختنتان از نوع حرارت فیزیکی است، یعنی گرفتار زبانههای آتش حتما با آتشنشانی تماس بگیرید. آنها در اسرع وقت در محل حاضر خواهند شد و به چک کردن لوازم خود خواهند پرداخت. تا آن موقع اگر در سطح زمینید با خوشحالی تمام محل را ترک کنید و سعی کنید با خونسردی خاکستر شدن اموال خود را تماشا کنید و یا از آن فیلم بگیرید (حاصل ممکن است فیلم سرگرمکنندهای در ردیف فیلم زیر از کار درآید)
اما اگر در ارتفاع دچار این حادثه شدهاید احتمالا نمیتوانید محل را ترک کنید و بهترین کار این است که سعی کنید به نوعی با آتش کنار بیایید و به توافق برسید که تا بکار افتادن تاسیسات آتشنشانی احتراق را تعلیق کند. چه کسی گفته است نمیتوان با آتش کنار آمد؟ مگر شیطان از آتش نیست و مگر همین چند ماه پیشحضرات با شیطان بزرگ کنار نیامدند؟ آیا فکر میکنید آویزان شدن از پنجره مشکلی را حل میکند و مثلا مستقیما میافتید در تشک نجات آتشنشانی؟ این پرسنل بیچاره بالاخره باید چه کنند؟ آچار بدست بیفتند به جان نردبان آتشنشانی تا بلکه مشکلش حل شود یا برای شما تشک پهن کنند؟
4- ممکن است دچار دلسوزی شده باشید. در این عارضه بیمار با دیدن هر پدیدهی اجتماعی و سیاسی دچار دلسوزی میشود که سوختنی است با اثرات بلند مدت و غیرقابل جبران. بیمار در این حالت با دیدن کودکانی که لابلای ماشینهای گرانقیمت گدایی یا کار میکنند، دیدن تصاویری از معتادان که در کمپهای ترک اعتیاد شکنجه شدهاند، دیدن فیلمهای قتل در خیابان و در حضور پلیس، آگاهی از آمار کشتار در تصادفات جادهای، شنیدن خبرهای مربوط به غارت داراییهای عمومی در زمان اون بابایی که نظر ایشون به اوشون نزدیکتر بود، خواندن خبرهای مربوط به سوریه و چیزهایی از این دست که یکی دو تا نیستند دلش میسوزد. بدانید که مشکل شما جدی است و ممکن است به بیماری توت (تفکر و ترحم) دچار شده باشید. در این صورت متاسفانه نه نشستن در آب سرد بدردتان میخورد نه فکر کردن به اعضای نیمه سالمی که برایتان مانده و نه تماس با آتشنشانی. فقط راههایی موقت برای فراموشی وجود دارند که نوشیدن یک پیاله آبشنگولی، گرفتن چند بست دود اعلا و تبادل روزانه چند صدلایک در فضای مجازی از جملهی آنهایند. مورد آخر البته اعتیادآور است!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
مثل همیشه تکه نوشته هات عمو جان
درود ، خیلی خوب بود