نگارنده مانند بسیاری از دانشمندان و علما و ادبای ایرانی به زبان انگلیسی و عربی مسلط است. میزان این تسلط هم البته همانند بسیاری از بزرگواران فوق به حدی است که کسانی که زبانهای فوق، زبان مادریشان است از آنچه نگارنده با بلاغتِ تمام میگوید سر در نمیآورند و همانند بز اخفش (Akhfash’s goat) بِروبِر به نگارنده -که در آن هنگام با حفظ سمت گوینده است- نگاه میکنند. البته طبیعی هم هست، چون یک نفر عرب زبان، عربی را در وهلهی نخست از امه یا امها یادگرفته است و نه از کتابهای عربی مدرسه و دانشگاه. تضمین میشود یک نفر عرب هم اگر بخواهد عربی را از کتاب مبادیالعربی یاد بگیرد به چنان سطحی از این زبان خواهد رسید که وقتی حرف بزند امه یا امها همانطور به او نگاه کند که عربها به نگارنده!
البته این طرز نگاه اخیرا از انحصار غیرفارسیزبانان بدرآمده و طوری شده که هموطنان ایرانی هم به محض اینکه کسی انگلیسی را به آکسنتِ علمای آکسفورد، یا عربی را از مخرج صحیح اعراب بادیهنشین، حرف نزند طوری نگاهش میکنند که بدتر از صدها ناسزا بوده، جا دارد گوینده از شرم آب شود و به زمین فرو رود.
نمونهی اخیر آن همین آقای روحانی که به خوزستان رفته و چند کلمهای دست و پا مکسورا" عربی حرف زده است به نحوی که 83 درصد از رایدهندگان ایشان انگشت به دهان ماندهاند که این چه طرز عربی حرف زدن است و آخر پدرجان؛ شما که نه حروف را از مخرج صحیح بیرون میدهی، نه لهجه قبایل اوس و خزرج را داری و نه صرف و نحو را دست کم به قدر دکتر طه حسین مصری میفهمی، مگر مجبوری عربی حرف بزنی؟ (البته لازم به ذکر است که 99.8 درصد از این افراد خودشان عربی نمیدانند و این را از دوستی شنیدهاند که او خیلی عربی خوب میداند و بعضا از بیخ عرب است)
البته فی مابین 17 درصد باقیمانده کسانی هم هستند که بجای همصدایی با این انتقاد بجا و سازنده بطرز شنیعی توجیه میکنند که این چیزها را رها کنید و عربندانی روحانی را به عربدانی خودتان ببخشایید و بجایش به این توجه کنید که یک رئیسجمهور با همان چارکلام عربی حرف زدن، یک گام به رسمیت بخشیدن به زبان مادری قومیتهای ایرانی نزدیکتر شده است. اینها همانهایی هستند که بجای اینکه بر قدرت باشند با قدرتند و بیشک اگر بهحال خود واگذاشته شوند تا توجیه و ماستمالی تمام جنایات روحانی، میانهروها، اصلاحطلبان، تندروها، انقلابیون، مجاهدین، تودهایها، سلطنتطلبها، ملیون، رضاشاه، قاجار، نادر، صفویان و حتی هخامنشیان پدرسوخته جلو خواهند رفت و برای هر جنایتی که مثلا توسط کاریکاتوریستهای پاکتر از حوضکوثرِ فعال در حقوق بشر، یا فعالان سیاسی نوظهورِ فخرآورِ کوشا در تحریم بیشتر، برملا شود یک دلیلی میتراشند. همینها را رها کنید فردا میگویند هر رئیسجمهوری بهتر است در سخنرانیهایش در مناطق غیرفارسزبان چند کلامی هم کردی و ترکی و بلوچی و ترکمنی و گیلکی صحبت کند تا نشان بدهد به زبان بومی مردم مناطق ایران احترام میگذارد و ای بسا تلاش کند که حق تحصیل به زبان مادری را هم رسمیت ببخشد. حیدربابا خواندن آخوند خاتمی کم بود که عربی حرف زدن ملاروحانی هم به آن اضافه شد. لابد چار روز دیگر هم رفسنجانی خونخوار هوس لزگی رقصیدن میکند! بعد هم طبیعتا قاعد اعظم که متعهد است به عقب نماندن از قافله، طایفهی شعرای غیرفارسی زبان را جمع کند و به شعری که مثلا آقای قزوه به زبان میخی میخواند "طیبالله انفاسکم" بگوید -- که خب همینجا ذکر دو نکته لازم است: اول اینکه ایشان همین الان هم عربی را بفصاحت حرف میزنند و از این بابت رفقایی که نگران زبان عربی مسئولان سیاسی هستند خیالشان راحت باشد. ثانیا به نظر میرسد آقای قزوه همین الان هم به زبان میخی شعر میسرایند؛ یا دست کم اینطور به گوش فرو میرود!
و ایضا یمکن که بگویند چند کلام حرف زدن به زبان مخاطبان خارجی هم هست یوژوال بین سیاستمداران که مثلا یکی از این کانتری برای مردم ان کانتری یحرف یا پیام میدهد بعضا یک چند کلمه گفت به آن لغت.
و لاکن واجب است بیاعتنایی به آنها و انسداد گوشین بحرف آنها. مردم رئیسجمهور انتخاب میکنند که وقتی دهانش را باز میکند یک ملت از بروکن هند اند لگ حرف زدن او به زبانی که بر آن مسلط نیست شرمزده نشوند نه اینکه از این توجیهات شیملس برایش یتراشون. پس آیا بیاد نمیآورید پرزیدنت احمدینجاد را که فقط فارسی حرف میزد و به زبانی که فلوئنت نبود در آن تظاهر نکرد و امبرس نکرد امتی را؟
فیا رووسا اسمعونی و لا یتظاهروا و اسپکوا باللغه ویچ انتم لا فلوئنت فیهم بیکاز نحن، اعنی اُل آو آس نفهم (نفهم خودتی! آی مین نَفهَمُ) ات لیست لغه العربیه و الانجریسیه کمثل مادرنا التانگ و نحن سنریزون ماء فیسکم ریختنی شدیدا! بلی، وی آر نا ساده لوخ و Eede Shoma Mobarak!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر
انتشار این سطح از مطالب و به ویژه در حوزه طنزازسوی "ایران وایر" با وزن کنونی این نشریه در فضای مجازی کمی دور از انتظار مینماید. بی شک سلیقه فاخر در انتخاب و بازتاب مطالب، مهمترین وجه تمایز "ایران وایر" درمیان نشریات الکترونیک با مشی مشابه است است و به نظر میاید "ایران وایر" درحوزه طنز از دقت کافی و انتخاب همخوان با سایر حوزه ها غافل مانده و نیازبه بازنگری دارد. من چند بار مطالب آقای فرجامی را خوانده و دنبال کردم. علاقه ایشان به حوزه طنزبسیار محترم، اما به نظرم "ایران وایر" محل مشق نیست و این سطح از مطالب در دراز مدت باعث تاثیر منفی در جذب مخاطب خواهد داشت. ... بیشتر