محمود فرجامی
از آنجا که همچین هم نیست که منویات این جناب معظم با رفتن آن یکی جناب منظم (البته منظم در باقی نگذاشتن تپه سالم) بدون توجه و پیگیری بماند، خبر رسید که طرح مشعشعی که طی آن بخشی بزرگی از فضاهای آموزشی وزارت آموزش و پرورش در اختیار حوزههای علمیه قرار میگیرد و در دوران ریاست جمهوری همان جنابی که نظر اوشان به ایشان نزدیکتر بود مطرح شده بود، در دولت جدید هم قرار است پیگیری شود. به این ترتیب، و طی موافقتنامهای که به امضای وزیر دولت تدبیر و امید رسیده برخی مدارس دولتی به مدارس وابسته به حوزه علمیه تبدیل میشوند و هر سال به شمار این مدارس افزوده شود.
نگارنده خودش مدت دوازده سال و در دهههای طلایی 60 و 70 در نظام مقدس جمهوری اسلامی به مدرسه رفته است. از این 12 سال شش سالش در دوران زعامت آن دورانطلای راحل و شش سالش در دوران معظمِ دورانِ حاضر بوده است و لذا خود را صاحب تجربه میداند که در این زمینه اظهار نظر نماید. نگارنده به یاد میآورد که در همان دوران هم که چنین تفاهم نامهای به امضا نرسیده بود، اصولا هیچ درسی نبود که امکان دین و مذهب چپانی در آن وجود داشته باشد و حضرات از آن (به تعبیر ایرج میرزا "همچو مومن به حلوا!") چشم پوشی کرده باشند. درس قرآن که طبیعتا قرآنی بود (و به تعبیر نوادگان ایرج "په نه په بهمون انجیل درس می دادن!") درس دینی هم که مخلوطی بود از آثار و عقاید شیخ صدوق و ملاصدرا و مطهری دستغیب و ملاعلی کنی و... صد البته رسالههای عملیه مراجع گرانسنگ شیعه در باب غسل و استبرا و شک بین دو سه و حکم ادا نکردن ض ضالین از مخرجِ درست و سایر امورات مهمهی مسلمین و مسلمات.
اما قضیه به همینجا ختم نمیشد. دروس فارسی پر بودند از حکایات ائمه و انبیا و "داستان راستان" که گهگاهی هم اگر لابلایش شعری از شاعران پارسیگو بود حتما تاکید میکرد که برای سعدی اگر قرار است عاشقی کند و جوانی "عشق محمد بس است و آل محمد"! بامزهتر از آن کتابهای تاریخ بودند که دانشآموزانی چون نگارنده را چند هفته ای با تاریخ ایران پیش از اسلام و چند سالی با تاریخ صدر اسلام آشنا میساختند (1). مابقی هم که داستان اسلام و کفر بود و نقطه اوجش، نقش درخشان علمای شیعه و در راس آنها شهید شیخ فضلالله نوری در انقلاب مشروطیت ایران! با اوصاف طبعا دوران معاصر و به ویژه انقلاب شکوهمند اسلامی و دوران پس از آن –که ایندفعه جدی جدی نقش روحانیت در آن خیلی پر رنگ بوده (2) و هست- قابل حدس است.
دروس هنر هم – البته پس از حذف هنرهای غیراسلامی- حال و روزی حوزوی داشتند. هم سن و سالهای من لابد یادشان میآید که تنها نمایشنامهای که برای ما رسما چاپ شده بود شرح خفه کردن جانسوز حجر ابن عدی بود که برای اجرای همان یک صحنه به اندازه یک مدرسهی علمیهی شهید مطهری (سپهسالار سابق (3)) ریش و پشم و عبا و عمامه و طناب و خشونت لازم بود. سایر دروس مرتبط با علوم انسانی هم حال و روز مشابهی داشتند که قطعا اگر از آن دوران تا الان بدتر نشده باشند بهتر نشدهاند. نماز جماعت و مراسم مذهبی که طبعا جای خود را دارند و اصولا بدون حضور نورانی طلبهی هجده نوزده سالهای با ریش تنک و لبخند خنُکی که در سایه هوش و استعداد خداوندی و پشتکار خودش سرانجام متوجه شده زید عمر را "ضربا" زدهاست لطفی نداشته و ندارد.
از این رو نگارنده ابتدا کمی گیج شد که دیگر این آموزش و پروش و مدارس مفلوک آن چه جای روحانیچپانیای دارند که قبلا به نحو احسن و اخفن (4) استفاده نشده است و قرار است کدام دروس به دست مبارک روحانیون قُمیزه بشود که تا الان نشده است؟ نگارنده سرانجام و بعد از چلهنشینی و تامل بسیار به این نتیجه رسید که قرار است سایر دروس به طریقه حوزه علمیه قم اسلامی شوند (نگارنده نیز از هوش و استعداد فراوانی برخوردار میباشد!)
نمونههایی از پرسشهای امتحانی برخی دروس پس از قمیزاسیون حوزهی علمیه:
حساب سوم دبستان: یک مومن پس از ورود به مستراح با پای چپ و بول و غائط، سه بار استبراء مینماید. اگر او برای هر بار استبرا پنج سیر آب متصل به کُر مصرف کرده باشد جمعا چقدر آب مصرف کرده است؟
علوم پنجم دبستان: 5 مزیت استحبابی خاک تربت را بنویسید.
ریاضیات سال اول دبیرستان: احمد یک کارگر مومن است که ماهی 500 هزارتومان حقوق میگیرد. او پنج فرزند حلالزاده دارد که از میان آنها محسن و محمود هم هر کدام با کار در مکانیکی و کفاشی ماهی 150 هزارتومان حقوق میگیرند. آنها موظف هستند که خمس درآمدشان را در پایان سال به نمایندهی حوزه عملیه قم بدهند. آنها در پایان سال چقدر باید خمس بدهند تا مالشان حلال شود؟ (تذکر: محاسبه بیشتر از میزان اصلی اشکالی ندارد اما کمتر از آن نمره منفی هم دارد!)
زیستشناسی دوم دبیرستان: مشخصات مرض حناق را شرح دهید و ادعیهی مناسب برای شفای این مرض لاعلاج را توضیح دهید.
جغرافیا سوم دبیرستان: کدامیک از گناهان کبیرهی ذیل در پیدایش زلزله نقش دارند؟
1) پوشیدن چکمهی متبرج
2) بدحجابی
3) موسیقی و خندههای بلند به نحوری که.... آآآه
4) همهی موارد فوق
فیزیک چهارم دبیرستان: یک طلبه انقلابی 132 متر با یک سکولار مزدور که وزیر شده است فاصله دارد و طی یک حرکت بطئی با شتاب -2 متر بر مجذور ثانیه به سمت جلو هروله میکند. پرتابهای به وزن 500 گرم در دست طلبه مذکور است. او باید لنگ را با چه زاویهای پرتاب کند تا درست به فرق سر هدف بخورد؟ (توضیح: مقاومت هوا و سایر چیزها را صفر منظور کنید. لنگه کفش هم بعدا از طریق واحد امنیت نعلین حوزه به صاحبش بازگردانده خواهد شد)
--------------------------------------------
پانویسها
1- تازه این مال زمانی است که هنوز چند صفحهای درباره پادشاهان ایران پیش از اسلام در کتابهای تاریخ مدارس وجود داشت. در دوران ریاست جمهوری منظمله آنها را هم حذف کردند.
2- به هر حال انصاف باید داد که قهوهای هم رنگ است.
3- جدا ایشان قبلا سپهسالار بودهاند؟!
4- صیغه موقت مبالغه از مصدر خفن و بر وزن افعل به معنای خیلی خفن!
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر