امروز، اگر وقت کردید، سری به عکسهای خودتان در شبکههای اجتماعی بزنید یا دوباره به عکسهایی که از تلفن همراه برای دوستان خود فرستادهاید نگاهی بیاندازید. آیا دوباره همانها را برای کسی خواهید فرستاد؟ نگاهی هم بکنید به عکسها و فیلمهایی که از خود و دوستانتان در تلفن همراه دارید؛ همانهایی که برایتان «خصوصی» به حساب میآیند. شاید فردا برای پاک کردن آنها دیر باشد.
آن جرات و اعتمادی که باعث میشود فایل پیوست یک ایمیل را باز کنید شاید نام دیگرش «سادهلوحی» باشد.
میشود حدس زد بیشتر مردم دوست نداشته باشند اتاق خوابشان یک پنجره قدی رو به خیابان داشته باشد، ولی برخی اوقات ناخواسته این پنجره را رو به اینترنت باز میکنند.
اگر هم تصمیم گرفتید یک پنجره قدی رو به حیاط خانه کسی باز کنید، قدری تامل کنید، راجع به تصمیمتان فکر کنید و بعد دیوار را خراب کنید. شاید نشود دوباره در آنجا آجر چید.
سهلانگاریهای بیبازگشت این چنینی با گسترش شبکههای اجتماعی، اعتمادهای مجازی و نصب جسورانه نرمافزارها روی تلفن همراه و یا کامپیوتر شخصی در همه جای جهان رو به گسترش هستند و هر روز هزاران نفر میفهمند که نام جدیدشان «قربانی» است.
مایه تعجب است دیدن آدمهایی که کمترین اعتماد را به غریبهای با چهره و رفتار مشخص در خیابان ندارند، ولی بیشترین اعتماد را به غریبههای آشنا در فضای مجازی هدیه میدهند.
چند روز پیش خبری در ایران منتشر شد که تنها گوشهای از ماجرایی بود که بر یک قربانی دیگر رفته است:
رييس پليس فتاي استان فارس از كشف پرونده هتك حيثيت از طريق افشاي تصاوير و اطلاعات شخصي دختردانشآموز شيرازي در فضاي مجازي خبر داد كه منجر به خودكشي اين دختر شده است.
به گزارش اعتماد، سرهنگ «سيدموسي حسيني» در تشريح اين خبر گفت:« در اين پرونده، شخصي از طريق اينترنت و نرمافزار كاربردي گوشي تلفن همراه، عكسهاي یک دختر نوجوان17 ساله را سرقت كرده و از اين طريق با ايجاد ترس، تهديد و اذيت و آزار سعي ميكند از او سوءاستفاده جنسي كند.»
وي با بيان اين كه تهديدها و آزارهاي متهم موجب بروز مشكلات عصبي براي دختر نوجوان ميشود، اضافه کرد: «اين ارتباط در نهايت دختر نوجوان را به سمتي سوق ميدهد كه تصميم به خودكشي ميگيرد كه خوشبختانه با درايت خانواده، از مرگ نجات پيدا ميكند.»
آن گونه که این مقام انتظامی گفته است، این دختر تنها قربانی این دسیسه نبوده و دیگرانی هم بودهاند:«در تحقيقات انجام شده از متهم مشخص شد وي از طريق مهندسي اجتماعي، اعتماد كاربران و همچنين شاكي را جلب و با ارسال تصاوير جعلي از خود، آنها را برای ارسال عكسها و اطلاعات شخصي ترغيب ميكرده است. با مطرح شدن تقاضاي ارسال تصاوير شخصي، شاكي كه سن و سال كمي دارد و فريب خورده، تصاوير خود را براي وي ارسال و متهم پس از دريافت آنها، سعي ميكند با ايجاد ترس از ارسال تصاويرش در فضاي مجازي، به نيت شوم خود دست يابد.»
بسیاری از این قربانیان از آن چه در حال وقوع است با خبرند و برخی دیگر بیخبر. بعضی از آنها در سکوت تن میدهند، برخی شرمآلود به گوشهای میخزند، برخی دیگر خود را فنا میکنند و دیگرانی هستند که برای بیرون رفتن از این شرایط، دست به اقدامی میزنند.
پدیده آزاردهندهای که در سراسر دنیا رو به گسترش است، برای خود اسمی هم پیدا کرده: «هرزه نگاری انتقامی» (Porn Revenge).
شروع آن از جایی بود که عاشقان و دوستان قبلی یک آدم که در فضای واقعی مورد اعتماد قرار گرفته بودند، در فضای مجازی پنجرهای عمومی رو به خصوصیترین لحظات زندگی آن قربانی باز میکردند. سهلانگاری آدمها و اعتمادشان به شبکههای اجتماعی و نرمافزارها باعث شد که دسترسیها آسانتر و فراوانتر شود.
برای «هالی توپز» ۳۳ ساله، ساکن شهرستانی کوچک در ایالت تگزس، آن روز هم مانند یکی از روزهای دیگر بود تا این که یک تماس تلفنی خطی کشید بین زندگیاش تا آن لحظه و برزخِ پس از آن.
دوستی که تماس گرفته بود به او گفت تصاویر برهنه او در یک وبسایت قرار داده شدهاند.
هالی به سرعت به خانهاش میرود، کامپیوترش را روشن میکند، به اینترنت وصل میشود، آدرس وبسایت را تایپ میکند و چند لحظه بعد متوجه میشود که در حال نگاه کردن به عکسهایی از نیمتنه برهنه خود است که در 24 سالگی برای دوست پسر سابقش فرستاده بود. کنارعکسهایش، نام او، آدرسهای فیسبوک، توییتر و حتی نقشه گوگلی از محل زندگیاش هم به عرضه گذاشته شده بودند.
در حالی که هالی بهت زده به تصاویرش خیره شده بود، آدمهایی مشغول «کامنت گذاشتن» روی عکسهای او بودند؛ کامنتهایی مانند این که او مستحق «تجاوز» است.
آن احساس تلخ از آن لحظه به بعد تازه شروع به آوار شدن میکند. در گزارش بیبیسی، هالی میگوید که روزهای متمادی فقط اشک میریخته و میترسیده که حتی از خانه خارج شود. حتی بالاخره وقتی این کار را میکند، مردهایی در خیابان سراغش میآمدند که از مشتریهای آن وبسایت بودند.
آن عکسها را دوست پسرهالی برای وبسایت هرزه نگار نفرستاده بود، بلکه در کنار مجموعه دیگری از عکسها، از تلفن همراهش به سرقت رفته بودند.
ولی هالی تنها قربانی نماند. زنان دیگری هم در همان منطقه قربانی مردهای هرزه دوست شده بودند. بعضی از آنها کارشان را از دست دادند، بعضی دیگر روابط خانوداگیشان آسیب دید و یکی از آنها حتی تا مرز خودکشی پیش رفت.
وقتی سراغ پلیس و حقوقدانان رفتند، تازه متوجه شدند که مشکلشان پیچیدهتر از آنی بود که فکر میکردند. هیچ کاری نمیشد کرد. به آنها گفته شد بزرگترین اشتباهشان این بود که اصلا آن عکسها را گرفته بودند. آنها از پای ننشستند. عکسهای بعضی از قربانیان مربوط به زمانی بود که آنها زیر ۱۸ سال داشتند و انتشار تصاویر آنها هرزهنگاری کودکان به حساب میآمد.
مشکل اصلی در کشوری مانند امریکا این بود که قوانین حافظ آزادی در اینجا به کمک وبسایتها میآمدند. وبسایتی که عکسهای هالی در آن منتشر شده بود، میتوانست با این بهانه که عکسها را کاربران آپلود میکنند، از تعقیب قضایی بگریزد. این همان حاشیه امنیتی قانونی است که فیسبوک و یوتیوب دارند.
در نهایت، آن وبسایت بسته شد. آن چه ماجرای این وبسایت را برای هالی خیلی تلختر کرد این بود که گردانندگان آن، قربانیان و برخی از کسانی که عکسها را در وبسایت گذاشته بودند، با فاصلهای نه چندان دور از هم زندگی میکردند.
هالی و دهها زنی که قربانی این هرزهنگاری انتقامی شده بودند، همچنان به اقدامات قانونی خود ادامه میدهند و از گردانندگان سایت، سایت میزبان آن و همچنین بعضی از مردانی که آن عکسها را منتشر کرده بودند به خاطر نقض حریم خصوصی شکایت کرده و طلب غرامت کردهاند.
از سوی دیگر، قانونگذاران در ایالتهای مختلف امریکا هم در حال وضع قوانینی هستند که به اشتراک گذاشتن چنین تصاویری را مشمول مجازات قرار میدهد. البته برای مثال، در ایالت کالیفرنیا عکسهایی که شخص از خودش میاندازد مشمول این قانون نمیشوند، در حالی که به گفته گردانندگان کمپینی که هالی و دیگر قربانیان راه انداختهاند، بیش از80درصد عکسهایی که در وبسایتهای هرزه نگاری انتقامی میآیند از این گونهاند.
عدهای میگویند اگر نمیخواهید عکسهایی که برایتان مخاطب خاص دارند سر از اینترنت درآورند، اصلا بهتر است از همان ابتدا آنها را نگیرید. البته به گفته یکی از گردانندگان این کمپین، اگر ۳۰ سال قبل دزدی به آلبوم عکسهای خصوصی شما میزد، مردم نمیگفتند شما مقصرید و چنین نگرشی از سوی بخشی از اجتماع شوکهآور است، درست مثل روزهایی که در تجاوز، قربانی مقصر بود.
الان وقتش است بروید ببینید جای آن عکسهایی که از خودتان جلوی آینه حمام انداختید و یا آن یکی عکسها، حتما امن است یا شما هم سادهلوحانه منتظر قربانی شدن هستید.
پی نوشت:
در ساعاتی که این مقاله تنظیم میشد، گروهی از دوستان فیسبوکی از ایجاد صفحهای تازه در فیسبوک خبر دادند، صفحهای شرمآور. ادمین این صفحه با افتخار اعلام کرده بود عکسهایی که در آن همخوان میکند همگی از دختران زیر ۱۸ سال است، دختر بچههایی در حال بازی، در مهمانی تولد و یا روی مبل و تختخواب خانهشان، دختری شش یا هفت ساله با مایو کنار استخر و یا دخترکی با دامن کوتاه. ادمین این صفحه همچنین با تعجب اعلام کرده بود که صفحه قبلیاش را مدیریت فیسبوک بسته بوده. آن چه به شدت آزار میداد این بود که این صفحه ظرف چند ساعت تعدادی هوادار پیدا کرده بود و عدهای هم حریصانه نظرات مریضگونهشان را کنار عکسها میگذاشتند. تنها مایه تسلای موقتی این است که با گزارش به موقع این صفحه مسدود شد.
این صفحه نه تنها هرزه نگاری کودکان به حساب میآمد که در بسیاری از کشورهای دنیا مجازات های سنگینی دارد، بلکه نمونه مشخصی از همان چیزی است که بر هالی توپز رفته، هرزه نگاری انتقامی.
این اتفاق و اتفاقهای مشابه باید هشداری دیگر برای ما باشد که شبکههای اجتماعی میتوانند تبدیل به چه فضاهای هولناکی شوند. حواسمان هست؟
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر