همون طور که تو بلاگ قبل داشتم میگفتم، هر کدوم از ما به طریقی با موزیک الکترونیک آشنا شدیم. برای بعضیها این مسیر از موزیک کلاسیک و کانتمپرری (Contemporary Music) و مثلا گوش دادن به جان کیج و یا حتا تاثیر گرفتن از مینیمالیستهایی چون استیو رایش (Steve Reich)، فیلیپ گلس (Philip Glass)، تری رایلی (Terry Riley)، لا مونته یانگ (La Monte Young) و امثالهم که به طور مستقیم هم با موزیک الکترونیک سر و کار نداشتن گذشته. اما احتمالا برای عده بیشتری، راه مورد نظر، از موزیک پاپ رد شده. گوش دادن به کارهایی که مثلاً در مکتب موزیک الکترونیک برلین (Berlin School of Electronic Music) و جریانهای مربوط و مشابه مثل کروت راک (Krautrock) در دهه ۱۹۷۰ و جریانهای همزمان دیگه در آلمان و بریتانیا تولید شده بود خیلیها رو در ایران با موزیک الکترونیک آشنا کرد. کارهایی که مثلا کرفتورک (Kraftwerk)، کن (Can)، دپش مد (Depeche Mode)، گری نومن (Gary Numan) و حتا پینک فلوید (Pink Floyd) تولید کردن. در ادامه، جریان موزیک امبینتی (Ambient Music) که به نوعی از دل کارهای مشترک برایان اینو (Brian Eno) و رابرت فریپ (Robert Frip) بیرون اومد و بعد هم اکسپریمنتهای دیگه که به ژانرهای مختلفی مثل نویز (Noise) و گلیتچ (Glitch) انجامید. در این راستا برای خود من شخصا، Kid A از Radiohead و The Eraser از Thom Yorke، آلبومهای مهمی محسوب میشن به این خاطر که مسیر آهنگ سازیم رو تغییر دادن و باعث شدن بیشتر در زمینه موزیک الکترونیک و ریشه هاش تحقیق کنم و تصمیم بگیرم آلبوم ایندی/پانک راکی رو که سال ۲۰۰۵ در تهران رکورد کرده بودم دور بندازم و برخورد جدیدی رو با موزیک شروع کنم! این تحقیقها و کوششهای جدید، در سال ۲۰۰۶ من رو با پروژههایی مثل کلیکس اند کاتس (Clicks and Cuts)، گروههایی مثل اوتکر (Autechre) و پن سونیک (Pan Sonic) و به خصوص موزیکهایی که توسط آرتیستهای لیبل رستر نوتون (Raster Noton) تولید میشد آشنا کرد.
نکتهای که سین موزیک الکترونیک اکسپریمنتال ایران رو برای من جالب میکنه تا حدی مربوط به داستانیه که تو پاراگرف قبل تعریف کردم. هر کدوم از ما از راه منحصر به فردی، مشغول پیدا کردن موزیکهای جدید و انجام اکسپریمنتهای نو شدیم. اما با وجود یگانه بودن این راه ها، به خاطر شرایط خاصّی که در اون زندگی میکردیم و ویژگیهای مشابه زیادی که به روش زندگی ما تحمیل میکرد، در نهایت کارهایی تولید کردیم که در مواردی از قضا با هم مشترکاتی پیدا کردن. موزیکهایی که ادعای عوض کردن چیزی رو نداشتن. فقط تولید میشدن به خاطره علاقه سازندگانشون به خود موزیک و فلسفه لذت بردن از صدا. هر کدوم از ما، در نقطهای از ایران، مشغول شد به اکسپریمنت با امکاناتی که در اختیار داشت. کامپیوتر، اینترنت و کتابها منابع اصلی رو تشکیل دادن و چیزای دیگهای مثل فیلم ها، رمان ها، مدیومهای دیگه هنر، معاشرت ها، مسافرت ها، رویا بافیهای روزانه و غیره، که با وجود همه تفاوتها تشابهات زیادی برای همه داشتن، سوخت لازم رو برای ادامه این مسیر فراهم کردن. در مناطق مختلف ایران، افراد شروع کردن به آزمون و خطا و تولید کار. افرادی که اکثرا هیچ گونه تماس مستقیم و حتا غیر مستقیمی با هم نداشتن و همدیگرو نمیشناختن موزیکهایی ساختن که ناخوداگاه در نقاط زیادی مشترک شدن. دقیقا از این جهت هست که این سین به نظر من یک سین کاملا اوریجیناله؛ به این خاطر که از دل شرایطی خاص، نوعی منحصر به فرد از موزیک ریشه زده. موزیکی که ریشه در موزیک الکترونیک، نویز و امبینت داره.
آخر این بلاگ رو خیلی کلی میخوام اختصاص بدم به انتخاب چند تا قطعه از موزیسینهای مختلفی که در این سین مشغول به تولید کار هستن (بدون شرح!). در واقع این پست و پست قبل، با هم، قراره یک مقدمهای رو بسازن بر کاری که نویسنده این بلاگ بنا داره از این به بعد شروع کنه.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر