هدف من از به راه انداختن این بلاگ مشخصا معرفی و در معرض دید قرار دادن بخشی از موزیکی هست که توسط ایرانیها، چه در داخل و چه در خارج از ایران، تولید میشه. با توجه به این که مرز بین ژانرهای مختلف هر روز در حال کم رنگ تر شدنه، بعضیاوقات سخت میشه یک موزیکِ خاص رو در یک دسته بندیِ مشخص قرار داد. اما همیشه این امکان وجود داره که وقتی از طرفی شواهد به اندازه کافی موجود هستن و از طرف دیگه این طبقه بندی کردن سخت میشه، سخت نگرفتو اون کار رو اکسپریمنتال (experimental) یا همون طور که بعضی از دوستان من و خیلیاز شماها ممکن ترجیح بدین "تجربی" نامید. موزیکی که از این به بعد در این بلاگ معرفی، نقد و بررسی میشه در واقع از نظر من یک سین (scene)رو در ایران به وجود آورده. این سین، غالباً حولِ اکسپریمنتهای شخصی افراد مختلف شکل گرفته و طبیعت الکترونیک داره پس من اسمش رو میذارم ) "experimental electronic music scene of Iran" معادل فارسیِ همه اینارو مطمئنم خودتون بهتر از من میتونید پیدا کنید، شبیه این یکی که مثلا میشه ترجمش کرد: "صحنه موسیقی الکترونیک تجربیایران!!!".. پس زحمتش رو میندازم گردن خودتون. ترجیح میدم خیلیراحت بنویسم تا اینکه بتونیم بیشتر روی موضوعِ مورد بحث متمرکز باشیم تا اینکه به دستور زبان فکر کنیم که البته به جاش خیلیهم کار خوبیه!) نقطه!
موزیک پاپِ روز رو ایرانیهای هم نسل فرهاد مهراد، کورش یغمایی و حتا شهبال شبپره، روی صفحههای گرامافون کشف کردن و سعی خودشون رو هم کردن تا جاییکه میتونستن، حداقل در دورهای، همگام باش پیش برن و کار تولید کنن. فکر میکنم که اونها تاثیر بیشتر رو در کنار جز و بلوز، از بریتیش بیت (British Beat)و جریانهای دیگه دهه ۱۹۶۰ در بریتانیا و آمریکا گرفته بودن. اینارو گفتم برای اینکه خیلی از خود ما هم موزیکِ پاپ گوش دادن رو با شنیدن کارهای مشابهی که نسلهای قبل از ما تجربه کرده بودن شروع کردیم، با این تفاوت اساسی که نسل ما و احتمالا خواهر برادرهای بزرگ ترمون، موزیک رو به جای صفحه گرامافون، روی کاست پیدا کرد. کی میتونه خاطره خوش تو دست گرفتن یه کاستِ اوریجینال یا حتا کپی جدید و صدای سکسیِ باز شدن اون قاب شیشه ایش رو که از یه کاور کاغذیِ زیبا، محتویِ اطلاعات و عکسهای مهم (!!!)، محافظت میکرد از یاد ببره؟ و از همه زیباییهای ظاهریش که بگذریم، ذوق شنیدن یک آلبوم جدید... از این حرفای نوستالژیکِ تکراری که بگذریم شاید بد نباشه همین اول کار تکلیفم رو با موزیکِ پاپ هم مشخص کنم. من به هر موزیکی، غیر از: "موزیکِ به اصطلاح کلاسیک (که موزیکِ تولید شده در غرب از حدود قرن ۱۱ِ میلادی تا موزیکِ مدرن و کانتمپورری قرن ۲۰ ام و بعد از اون رو، با مشخصاتی، در بر میگیره)، بخشهایی از موزیکِ بومیِ مناطق مختلف، موزیک الکترواکوستیک، بخشهایی از جز و موزیک الکترونیک و اکسپریمنتهایی که حول اینها شکل گرفته و میگیره" پاپ میگم.
اگه موافق باشید بریم سراغ یه تاریخچه کوتاه در مورد تلاشهایی که به نوعی به شکل گیری موزیکِ الکترونیکِ امروز انجامید. اگر هم موافق نیستید میتونید تا آخر این متن رو جا بندازید و بلاگِ دوم رو شروع کنید.
این درسته که موزیک، سبکهای مختلفی رو در طول تاریخ، تحت تاثیر فاکتورهای متفاوتی از جمله ویژگیهای زمان، مختصات جغرافیایی، فرهنگ، عامل مذهب و عوامل دیگه، ایجاد کرده و دورههای مختلفی رو پشت سر گذاشته، اما در افق وسیع تر میشه گفت که یک راهِ واحد رو جلو اومده و همه جریانهای مختلفش همواره از هم و همینطور از جریانهای دیگر هنر، فلسفه و غیره تاثیر گرفتن. موزیکِ الکترونیک هم از این قاعده مستثنا نبوده و راهی که پیموده درواقع در ادامه و نتیجه راهیه که موزیک، به منزله یک کل، در طول تاریخ پیش اومده.
در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ تلاش شد تا موزیک از قید و بند هارمونی تا حد امکان رها بشه و در نهایت تعاریف جدیدی رو، هماهنگ با تغییرات نوینی که در باز تعریفِ مدیومهای دیگر هنر در دوره مدرن انجام شد، ارائه بده. فکر میکنم بنیادی ترین تغییری که در برخورد با موزیک (موزیک غیر پاپ) در این دوره صورت گرفت، مورد توجه ویژه گرفتن صدا (sound) با همه مشخصات و عناصر تشکیل دهندش، به منظور رسیدن به مواد خام جدید برای آهنگ سازی و به دنبالش فاصله گرفتن از سازهای کلاسیک، استفاده از منابعِ جدید برای تولید صدا و یا استفاده غیر متعارف از همون سازهای سنتی بود.
ریشههای موزیک الکترونیک رو خیلی خلاصه در ۴ دسته قرار میدم تا روشن تر بشه این موزیک از کجا پیداش شد.
فوتوریسم - Futurism (ایتالیا): محور اصلیفلسفه فوتوریست، ارزش دادن به پدیده نویز (noise) و مورد توجه و استفاده قرار دادن صداهایی بود که قبل از اون اساساً موزیکال تلقینمیشدن. دید جدیدی که میشه با تاکید گفت از زمان نوشته شدن منیفست “هنر نویز ها ” (The Art of Noises) توسط لوییجی روسولو (Luigi Russolo) در سال ۱۹۱۳مهم ترین تاثیر رو بر روی بخشهایی از موزیک که به موزیک الکترونیکِ پیشروِ امروز نیز انجامید گذاشته.
موزیک کنکرت Musique Concrète -(فرانسه): در این موزیک که پیر شفر (Pierre Schaeffer) و پیر هنری (Pierre Henry) از پایه گذارانش بودن، از دستکاری (manipulate) و ادیتِ صداهای رکورد شده از محیط بر روی تیپ (tape) ، تکنیکی برای اهنگ سازی شکل گرفت.
موزیک الکترونیش Elektronische Musik - (آلمان): این جریان یک تفاوت اساسی با موزیک کنکرتی که در فرانسه به وجود اومد داشت. در این موزیک که کارلهاینز اشتکهاوزن (Karlheinz Stockhausen) از تئوری پردازانش بود، صداها، از سیگنالهایی که به طور کامل به صورت الکترونیک پردازش شده بودن ساخته میشدن. بر خلاف آنچه در موزیک کنکرت اتفاق افتاده بود که آهنگسازی بر پایه صدا های رکورد شده از محیط بر روی تیپ و ادیتِ تیپها انجام میگرفت.
موزیک الکترونیک آمریکایی :(USA) American electronic music - در آمریکا، موزیکِ الکترونیک، اوایل سال ۱۹۳۹ و با منتشر شدن ایمجینری لندسکیپ شماره ۱ (Imaginary Landscape No.1) اثر جان کیج (John Cage) شناخته شد. در ساخت این قطعهاز ۲ گرامافون با سرعتهای متغیر، ضبط فرکانس (test tone recording) ، پیانوِ میوت شده (muted piano) و سنج استفاده شده بود. مسیری که بعدها توسط مورتون فلدمن (Morton Feldman) و دیگران ادامه پیدا کرد و با تجربیات متفاوت دیگری همراه شد.
موزیک تصادفی :Stochastic music - یک پیشرفت بسیار مهم و تعیین کننده، پیدایشِ کامپیوتر و استفاده از آن در سنتز صدا (Sound synthesis)، به جای ادیت کردن صداهای از پیش رکورد شده بر روی تیپ (موزیک کنکرت) و یا خلق صدا از طریق سیگنالهای الکترونیک (الکترنیش موزیک) به منظور تولید یک اثر موزیکال بود. در این روش از سیستم ها و الگوریتم های طراحی شده بر اساس احتمالات ریاضی استفاده شد. شاید جالب باشه بدونید که یانیس زناکیس (Iannis Xenakis) که از پیشروهای این سبک از آهنگسازی بود، در سال ۱۹۷۱ در ایران یک قطعه موزیک کنکرتِ ۵۶ دقیقه ای به نام پرسپولیس رو در تخت جمشید، به روی صحنه برد.
اولین تلاش ها در زمینه سنتز صدا توسط کامپیوتر از سال ۱۹۵۷، توسط محققان لابراتوارِ بل (bell laboratories) انجام گرفت. حاصل این تلاش ها تولید مجموعه نرم افزرهایی بود به نام Music N Languages (Music I, Music II, Music III, Music IV, Music V). با الگو قرار دادن Music IV یا Music V، دیگران نیز نرم افزارهایی برای سنتز صدا در اواخر دهه ۱۹۶۰ تولید کردن که از مهم ترینشون میشه مثلا Csound رو نام برد. ادامه همین راه بود که منجر به تولید زبانهای کامپیوتری متفاوتی برای تولید صدا و در نهایت آهنگسازی، انواع زبانهای برنامه نویسی تصویری (Visual Programming Language) مثل Max/MSP و همینطور انواع Daw (Digital Audio Workstation) ها مثل Ableton Live شد. ابزاری که موزیسینهای مورد نظر این بلاگ در ایران و جاهای دیگه دنیا هم امروز ازشون استفاده میکنن. در بلاگِ بعدی سعیمیکنم از کلیگویی فاصله بگیرم و به طور مشخص به این موزیسینها و کارهاشون بپردازم. منتظر بمونید...
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر