مردم ایران بیش از سه دهه است که زیر تحریم هستند؛ از تحریمهای امریکایی گرفته تا اروپایی در انواع و مدلهای گوناگون؛ از تحریم قطعههای هواپیما تا فروش نفت و از تحریمهای مالی و بانکی تا دانشگاهی.
در داخل کشور هم ایرانیها انواع گوناگونی از تحریمها را از سوی حکومت حاکم تجربه کردهاند؛ از موسیقی و حق پوشش گرفته تا حق تحصیل و فعالیت سیاسی.
اصلا میتوان نام نسل دهه شصتیها را «نسل تحریمیها» گذاشت. تحریم انتخابات هم از ادبیات دهه شصتیهاست. حتی انتخاب سید محمد خاتمی در سال ۱۳۷۶ هم جلوی تحریمهای بیشتر را نگرفت و همکاری ایران در سرنگونی طالبان در افغانستان نیز قرارگرفتن در فهرست سه گانه «محور شرارت» را به دنبال داشت.
در چند سال اخیر، با بالا گرفتن مناقشه هستهای ایران با غرب، امریکا بدل به پیش قراول وضع و اعمال مجموعه گستردهای از تحریمها شده است. در کنار سوء مدیریتهای اقتصادی، شدت این تحریمها، به ویژه در حوزه امور بانکی و فروش نفت به حدی رسیده است که اقتصاد ایران و معیشت مردم کوچه و خیابان آسیبهای جدی دیدهاند. به تلخی باید گفت جز این هم از شدیدترین تحریمهای اعمال شده در تاریخ نسبت به یک کشور انتظار نمیرود. تحریمهایی که دولت و مجلس نمایندگان امریکا وضع میکنند و برای اعمال و اجرا به اداره خزانه داری فدرال امریکا سپرده میشوند.
از این جاست که «بازی موش و گربه» آغاز میشود. کارشناسان و یا همان کاراگاههای این اداره در نقش «گربه»، عملیات جست و جوی خود را برای شکار تحریم شوندگان و نقض تحریم کنندگان آغاز میکنند و اسم پشت سر اسم است که به لیست سیاه تحریمها اضافه میشود. از سوی دیگر،شرکتها و اشخاص ایرانی که مورد تحریم قرار گرفتهاند و شرکتها و اشخاص خارجی که به دنبال سود اضافه در جایی هستند، شروع میکنند به پیدا کردن راههایی برای دور زدن تحریمها. کانال پشت سر کانال و سوراخ از پی سوراخ است که برای فرار از دست «گربههای فدرال» حفر میشود.
در تمام این سه دهه، چماق تحریمها در حال فرود آمدن بر سر ایرانیها بوده است و تنها دورههای آرامش، زمانهایی بودهاند که «چماق» آن بالا نگه داشته شده است؛ میتوانسته فرود بیاید و نیامده! نام وضعیت فرود نیامدن «چماق،هویج» است! در دورههایی، دولت امریکا صلاح را در این دیده است که برخی از تحریمها را اعمال نکند. این وضعیتی بود که در بخشی از دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و در دوره سید محمد خاتمی وجود داشت. تحریمها در حوزه سرمایهگذاری نفتی شرکتهای خارجی (بیش از 20میلیون دلار) از این دست بودند. البته برخی هم معتقدند که «گربههای فدرال» چارهای جز این نداشتند که خود را به کوچه علی چپ بزنند چون متحدان اروپایی و حتی ژاپنیها ترجیح میدادند آنها را نادیده بگیرند.
از سه سال گذشته به این سو، پیام پیوستن اروپاییها به امریکاییها این بود که- به قول محمود احمدینژاد- آن «هویج» را «لولو» برد.
پس از مذاکرات ژنو۲ ( یا به قول برخی دیگر، ژنو۵) و طرح موضوع تحریمها و چانهزنیهایی که برای چندمین بار بر سر آنها درگرفت، نشریه اینترنتی «دیلیبیست» (Dailybeast) گزارش کرد که به دنبال پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران، «چماق» تحریم دوباره در وضعیت «هویج» قرار گرفته است.
باوجود اصرار کلامی اوباما بر پیگیری تحریمهای نفتی و بانکی به عنوان راهبرد وادار کردن ایران به کنار گذاشتن بخشهای کلیدی برنامه هستهای خود در قبال توقف اعمال تحریمها، دیلی بیست مینویسد که شش هفته پیش از انتخابات خرداد ماه، بیش از 100شخصیت حقیقی، شرکت، هواپیما و کشتی را در لیست سیاه قرار داد ولی از آن زمان تا به حال تنها شش فرد حقوقی و چهار شرکت وارد لیست شدهاند.
اگرچه این وضعیت تازه میتواند هم ناشی از نتیجه بخش بودن تحریمها باشد و هم زیرکتر شدن شرکتها و اشخاص. به قول یک سخنگوی اداره خزانهداری امریکا، تاثیر تحریمها را باید با نتیجه حاصل از آنها سنجید، نه تعداد اسامی وارد شده در لیست سیاه.
نویسندگان دیلی بیست معتقدند که اوباما مشغول نشان دادن «هویج» است و از قول «مارک دوبوویتز» ( Mark Dubowitz)، مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی، اندیشکدهای با موضعی سرسختانه در قبال جمهوری اسلامی، نقل میکنند که «به نظر میرسد اوباما تصمیم گرفته برای چانه زنی به بازار هستهای ایرانیها برود که خودشان استاد این کارند».
یکی از سخنگوهای اداره خزانهداری امریکا به نویسندگان دیلی بیست گفته است که از شدت اعمال تحریمها کاسته نشده و در ماههای اخیرهمچنان با شدت اعمال میشوند تا مانع از دستیابی ایران به سلاح هستهای شوند.
مارک دوبوویتز که موسسهاش همکاری نزدیکی با دولت و کنگره امریکا بر اعمال تحریمهای بیشتر بر ایران داشته، معتقد است که جدا از اعمال نشدن تحریمها، دولت اوباما مانع از تصویب تحریمهای بیشتر در کنگره هم شده است.
برگردیم به «هویج»! نشریه امریکایی«اکونومیست» در مقالهای که به گزارش دیلی بیست ارجاع میدهد، بیشتر در مورد کارکرد «هویج» نوشت:«مهمترین ویژگی "هویج" کمتر کردن تحریمها این است که قابلیت انعطاف دارد، برگشتپذیر است و هر وقت دولت امریکا صلاح بداند میتواند دوباره لیست سیاهش را دربیاورد و آن را به "چماق" تبدیل کند.»
توجه مقاله اکونومیست بیشتر به بخش چانهزنی در گفتههای دوبوویتز است و نویسنده مقاله به یادمیآورد که شبیه آن نگاه به ایرانیها را جای دیگری هم دیده است. چندی پیش، یک مقام ارشد ولی بدون نام اسراییلی، امریکاییها را به توریستهایی تشبیه کرده بود که دارند در یک بازار خاورمیانهای چرخ میزنند. او اضافه کرده بود:«ایرانیها هزاران سال است که از این فوت و فنها استفاده کردهاند، حتی قبل از آن که امریکا به وجود بیاید.»
نویسنده اکونومیست میگوید باید جلوی این ادبیات «بازار ایرانی» را گرفت زیرا هم احمقانه است و هم توهینآمیز. از همه مهمتر این که فقط پوششی است برای سیاستهایی خصمانه و فاجعهآمیز که از سوی جنگ طلبان اسراییلی و نومحافظهکاران امریکایی دنبال میشوند و هدف آنها فقط ترساندن رای دهندگان امریکایی است که مبادا مثل آدمهای ساده و هالو گرفتار حجره نشینهای مکار و حیلهگر تیمچهها و سراهای بازار تهران شوند.
تندروها در امریکا و اسراییل معتقدند که اوباما نباید در شدت وضع و اعمال تحریمها تحفیفی قایل شود و حتی اگر بگوید که بر سر تحریمها حاضر است امتیاز بدهد، هرگز آن را عملی نکند.
هدف تحریمها قرار است توقف برنامه هستهای ایران باشد، ولی اگر قرار به امتیازدهی نیست، چگونه میشود از ایران انتظار داشت برنامه هستهای خود را کنار بگذارد و یا محدود کند؟
نویسنده اکونومیست به یاد میآورد که مارک دوبوویتز هدف مورد نظر خود از تحریمها را پیشتر در جایی نوشته بود. استدلال دوبوویتز این است که تحریمها تغییری در تلاش رهبر جمهوری اسلامی برای دستیابی به بمب هستهای نخواهند داشت ولی تحریمهای فلج کننده میتوانند دولت را به زانو درآورند و حکومت را به سمت سقوط پیش ببرند.
دوبوویتزمیگوید:«تحریمهایی که میتوانند به بروز شورشهای مردمی و آشوب سیاسی منجر شوند، یک توهم نیستند. انقلاب گسترده عربی و پیشگام آن در تابستان سال ۱۳۸۸ را سرخوردگی و خشم برعلیه خودکامگی به پیش راند. [از دل این تحریمها] یک انقلاب دموکراتیک شاید زاده شود.»
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، معمولا چند بار در سال به یاد میآورد که تحریمها بر سر برنامه هستهای اعمال نشدهاند و هدف سرنگونی جمهوری اسلامی است!
مردم ایران هم یارانه میگیرند، نانی با طعم تحریم به کف میآورند و هرگز به غلفت نمیخورند تا بتوانند بازی «موش و گربه» و «چماق و هویج» را تماشا کنند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر