close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

تجربیات تلخ یک زن ترنس از دوران تحصیل: مدرسه برایم جهنمی بیش نبود

۲۱ فروردین ۱۴۰۰
رنگین کمان ایران
خواندن در ۵ دقیقه
ترنس یا ترنسجندر به افرادی گفته می‌شود که جنسیت خود را متفاوت با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به آن‌ها نسبت داده شده است، تعریف می‌کنند.
ترنس یا ترنسجندر به افرادی گفته می‌شود که جنسیت خود را متفاوت با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به آن‌ها نسبت داده شده است، تعریف می‌کنند.
عدم اطلاع‌رسانی و‌ آموزش صحیح پیرامون موضوعات جنسی و تابوی صحبت کردن از تنوع گرایش‌های جنسی، مدرسه را نیز برای اعضای جامعه رنگین‌کمانی تبدیل به مکان نا‌امنی کرده است.
عدم اطلاع‌رسانی و‌ آموزش صحیح پیرامون موضوعات جنسی و تابوی صحبت کردن از تنوع گرایش‌های جنسی، مدرسه را نیز برای اعضای جامعه رنگین‌کمانی تبدیل به مکان نا‌امنی کرده است.

شایا گلدوست

«کلاس هفتم بودم. ظاهرم از نظر دیگران دخترانه بود. مو‌های صاف که روی صورتم می‌ریخت و رفتارم که با بقیه پسر‌ها متفاوت بود، این ظاهر دخترانه‌ را تشدید می‌کرد. مدرسه غیرانتفاعی می‌رفتم. پدر و مادرم به دلیل این که احساس کرده بودند با دیگر همسن‌وسال‌هایم فرق دارم، مرا به مدرسه دولتی نفرستاده بودند، برای این که فکر‌می‌کردند محیط مدرسه‌های دولتی برای فردی با خصوصیات اخلاقی من مناسب نیست، اما شرایط در این مدرسه برایم بدتر هم بود.»

«آنیا» زن ترنس ۱۹ ساله‌ای‌ست که در یک شهر کوچک مرزی در استان کردستان زندگی می‌کند. او از تجربه‌های ناخوشایند دوران تحصیل در‌ مدرسه می‌گوید؛ تجربیات تلخی که در نهایت او را مجبور به ترک تحصیل کردند.

«ترنس» یا «ترنسجندر» به افرادی گفته می‌شود که جنسیت خود را متفاوت با جنسیتی که در بدو تولد بر اساس ظاهر اندام جنسی به آن‌ها نسبت داده شده است، تعریف می‌کنند. ترنس‌ها می‌توانند خود را یک مرد یا یک زن بدانند و یا جنسیت خود را «نان‌باینری/غیردوگانه» بدانند و در هیچ کدام از دو گروه زنانه و مردانه تعریف نکنند.

«مدیر مدرسه ارتباط صمیمی عجیبی با من برقرار کرده بود. از کنارم که رد می‌شد دست در مو‌هایم می‌کشید. زمان‌هایی که به اردو می‌رفتیم دست دور گردنم می‌انداخت و با من عکس می‌گرفت. اوایل فکر می‌کردم از روی محبت این کارها را می‌کند، یا ممکن است این رفتار را با بچه‌های دیگر‌ هم داشته باشد، اما رفته رفته رفتارش برایم عجیب‌تر شد.

وقتی دست‌هایش را به بهانه شوخی در یقه لباسم می‌کرد چندشم می‌شد و عذاب می‌کشیدم. می‌فهمیدم رفتارش غیرعادی‌ست، اما می‌ترسیدم چیزی بگویم یا اعتراضی کنم. تنها ۱۳ سال داشتم و نگران بودم که در مدرسه برایم مشکلات بیشتری به وجود بیاید، بیشتر از آنچه هر روز با آن مواجه بودم.

خانواده‌ام بیش از حد به او اعتماد داشتند. آنقدر روی خانواده‌ام تاثیر گذاشته بود که زمان‌هایی که نمره کمی می‌گرفتم یا در درسی ضعیف بودم، تماس می‌گرفت و به پدر و مادرم می‌گفت: "بفرستیدش مدرسه تا در درس‌هایش بیشتر کمکش کنم"، آن‌ها هم به زور مرا می‌فرستادند.»

آنیا می‌گوید که جرات نداشته است چیزی به زبان بیاورد و از رفتارهای زننده مدیر مدرسه چیزی به خانواده‌اش بگوید، چون فکر می‌کرده است کسی حرف‌های او را باور نمی‌کند و خانواده همیشه با تفاوتی که با دیگران داشته است، مشکل داشتند و مدام او را سرزنش می‌کردند. حتی اگر حرف‌هایش را باور می‌کردند هم می‌گفتند که ایراد از خودت است و می‌بایست رفتارت را درست کنی. او در ادامه می‌گوید: «وقتی می‌رفتم می‌گفت اگر یک ساعت برایم همان چیزی که می‌خواهم بشوی، سوالات امتحانی را می‌دهم تا در امتحانات نمره خوبی بگیری. نمی‌دانستم چطور می‌توانم از دستش خلاص شوم. حتی شماره تلفنم را از پدرم گرفته بود و مدام برایم پیام‌ها و تصاویر سکسی می‌فرستاد. آنقدر فشار روانی شدیدی را احساس می‌کردم که دیگر نمی‌توانستم درس بخوانم. حال روحی خوبی نداشتم و فکر می‌کردم مریض شده‌ام. خودم را گم‌شده در خلائی احساس می‌کردم که شادی روزهای بچگی‌ام را از من می‌گرفت. به فردی آرام و بی‌تفاوت و افسرده تبدیل شدم که تا به امروز نیز گریبان‌گیرم است.»

این‌ها تنها تلخی روایت زندگی آنیا نیست. او علاوه بر همه فشارهایی که در محیط مدرسه متحمل می‌شد، خانه و خانواده نیز برایش مکان امنی نبودند؛ خانواده‌ای که نه تنها او‌ را درک نمی‌کردند، بلکه به گفته او برای نابودی زندگی‌اش هیچ چیز کم نگذاشتند: «نوجوان که بودم به خاطر مشکل تیروئید به همراه مادرم به دکتر مراجعه کردیم. نمی‌دانم چرا دکتر به ظاهرم گیر داد؟ به این که چرا در این سن شبیه به پسرهای دیگر نیستم و ریش و سبیل در نیاورده‌ام. با اشاره مادرم از من خواست که چند دقیقه‌ای بیرون منتظر باشم. همانجا فهمیدم که چه اتفاقی قرار است بیفتد. دکتر به درخواست مادر برایم هورمون مردانه تجویز کرد تا ظاهرم را تغییر دهد، که بیشتر شبیه به مرد‌ها باشم. با مصرف هورمون به مرور تن صدایم تغییر کرد، صورت و بدنم پر مو شد و هورمون‌ها روی ظاهرم تاثیر گذاشتند. تاثیری که من را بیشتر عذاب می‌داد. هر روز که می‌گذشت نمی‌توانستم خانواده‌ام را به خاطر ظلمی که در حقم کرده‌اند، ببخشم.»

عدم اطلاع‌رسانی و‌ آموزش صحیح پیرامون موضوعات جنسی و‌ جنسیتی و تابوی صحبت کردن از تنوع گرایش‌های جنسی و هویت‌های جنسیتی، مدرسه و مکان‌های آموزشی را نیز برای اعضای جامعه رنگین‌کمانی تبدیل به مکان نا‌امنی کرده است؛ مکانی‌ که ممکن است در آن بدترین توهین‌ها، تحقیر‌ها، تبعیض‌ها و تعرض‌ها را تجربه کنند، نه تنها از سوی گروه همسالان، بلکه همین طور از طرف معلمان و کادر آموزشی. اثرات منفی این اتفاقات می‌تواند در سال‌های آتی در شکل‌‌گیری شخصیت فردی و اجتماعی شخص خود را نشان دهد، که از دست دادن اعتماد به نفس، گوشه‌گیری و انزوا، بیماری‌های روحی و‌ روانی و افسردگی تنها بخشی از آن است. گاهی نیز شرایط برای فرد به اندازه‌ای دشوار و غیر قابل تحمل می‌شود که قادر به ادامه تحصیل نیست. آنیا از تاثیر این تجربیات تلخ بر زندگی خود می‌گوید: «حالا ۱۹ ساله‌ام. همه آن اتفاق‌ها و زجری که از بچه‌ها و مسئولین مدرسه در طی این سال‌ها کشیدم باعث شدند که تصمیم بگیرم ادامه تحصیل ندهم. اواخر کلاس ۱۲ درس و مدرسه را رها کردم و دیگر ادامه تحصیل ندادم. حالا هم می‌ترسم از این که به دانشگاه بروم. می‌دانم که شرایط آنجا می‌تواند بدتر هم باشد.

برای خودم آرزوهای زیادی داشتم و خیلی سخت است که آدم از آرزوهایش به خاطر رفتارهای آزاردهنده دیگران دست بکشد. به خاطر این همه نا‌آگاهی که در جامعه ما وجود دارد. من قربانی همه این کمبود‌ها شدم و احساس می‌کنم که فرصت‌های زندگی‌ام را از دست داده‌ام؛ فرصت‌هایی که می‌توانست مرا به آرزوهایم نزدیک و نزدیک‌تر کند. دوران تحصیل و‌ مدرسه برای خیلی از افراد دورانی شیرین به همراه خاطرات به‌یادماندنی‌ست. شنیده‌ام که می‌گویند "مدرسه خانه دوم است"، اما برای من که جهنمی بیش نبود.»

مطالب مرتبط:

این‌جا جهنم است؛ روایت مهسا، زن ترنس ساکن تهران

یک زن ترنس ناشنوا؛ چون ناشنوا هستم فکر می‌کردند از سلامت عقلی برخوردار نیستم

برابری جنسیتی چه اهمیتی برای مردان ترنس دارد؟

«درمان» ترنس‌ها با وام ده میلیونی؛ نگاه بیمار‌پندارانه به قشر رنگین‌کمانی

مسبب رنج پیدا و پنهان ترنس‌ها کیست؟

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

در اطراف گرندهتل وین چه می‌گذرد؟

۲۱ فروردین ۱۴۰۰
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۵ دقیقه
در اطراف گرندهتل وین چه می‌گذرد؟